كاركردها و كارويژههاي احزاب سياسي
اکنون می توان به تحليل كاركردها و كارويژههاي مهم احزاب كه به گونه ی كارآمدي و مشروعيت وجودي احزاب را در جوامع گوناگون و در بين هواداران احزاب، به نمايش ميگذارند، ميپردازيم:
شكل دادن به افكار عمومي:
– احزاب از طريق ارائه برنامههاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي تلاش می کنند افكار عمومي جامعه را به سمت آرمانهايي كه خودشان تعريف ميكنند هدایت کنند
– پس از آن كه افكار شكل گرفت در واقع يكي از ابزارهاي مهم احزاب براي عملياتي كردن اهداف مورد نظرشان، ساخته و پرداخته خواهد شد.
2. ادغام اجتماعي:
– انسانها در وضعيت طبيعي اهداف بسيار ريز قومي، زباني، طايفهاي و نژادي نميتوانند به يك انسجام فراگيرتر دست پيدا كنند و به خاطر اهداف خود، در حال منازغه با یکدیگر هستند، اما احزاب اين هنر و توانايي را دارند با طرح آرمانهاي برتر سياسي، اجتماعي، و اقتصادي اين گروههاي كوچك پراكنده را جامعهپذير نموده و يك انسجام به وجود آورند
– با اين انسجام به مرور زمان، مرزهاي زبان، نژاد، قوم و…كمرنگ شده، همه به سوي “همگرايي ملي” سوق مييابند، و وحدت ملي را در تضمين نموده، گامهاي بلندي در راستاي توسعه و آباداني كشور برداشته ميشوند
– از همه مهمتر، در خارج و داخل و در تعامل سياست خارجي با كشورهاي ديگر، منافع ملي به خوبی تأمين ميشود.
3. چانهزني:
-انواع مختلفي از چانهزني وجود دارد:
الف-حزبی که به تنهايي نميتواند قدرت را تشكيل دهد با احزاب ديگر مشغول چانهزني شده و برخي از امتيازات را داده و براي قدرت ائتلاف ميكند.
ب- چانهزني دوم به مجموعه مذاكراتي بازمی گردد كه حزب خارج از چارچوب قدرت، با حزبي كه در قدرت است انجام ميدهد، سياستهاي حزب حاكم را به سوی نيازها و تقاضاهاي حزب خود هدایت نموده و می تواند منافعي را به دست آورد.
پ- شكل سوم چانهزني اين است كه حزب حاكم با حزب بيرون وارد چانهزني ميشود بنابراين حزب، پديدهي دائمي است چه قدرت را به دست بگيرد چه خارج از ساختار قدرت باشد حتماً بايد مشغول فعاليت شود.
اين مهم آنجا جلوه ی روشن مييابد كه احزاب با نقاديها و چانهزنيهاي خود، ارگانهاي سياسي و حكومت را وادار به اراية پستهاي مهم براي احزاب ميكنند.
4. نظارت بر قدرت سياسي:
-هر حزب به مثابهي چشم ناظر، نسبت به حزب حاكم عمل نموده و از كوچكترين خطای حزب حاكم به نفع خود استفاده می کند و حزب حاكم خود را تحت نظارت حزب بيرون می بيند، لذا برنامهها را خوب اجرا ميكند تا به نوبت ديگر بتواند قدرت را به دست بگيرد.
-از سوي ديگر حزب خارج از ساختار قدرت، با تلاشهاي سياسي، علمي، فرهنگي و اجتماعي خود در صدد جلب اعتماد مردم، سياستمداران و نخبگان است.
5. جمعآوري مطالبات مردم:
شايد به تعداد انسانها تقاضا وجود داشته باشد. همهي انسانها نميتوانند اين همه نيازهاي پراكنده را به دولت ها منتقل كنند، هنر احزاب آن است كه اين همه تقاضاها را دسته بندي كنند تا امكان ارايه به دولت و اجراي آن وجود داشته باشد. دريافت، دستهبندي و انعكاس مطالبات مردم به دولت از طريق احزاب صورت ميگيرد كه واسطه ی بين دولت و مردماند؛ اين امر بر مفروضاتي چند استوار است:
الف: يكي از مفروضات در هر نظام اجتماعي، نهادهاي به رسميت شناخته شدهاند، كه يكي دولت و ديگري نهاد مردم است
ب: فرض دوم، حقوق متقابل دولت و مردم است
پ: در فرض سوم، وظايفي براي دولت و مردم تعريف شده و به رسميت شناخته است، كه حقوق دولت بايد ادا شود، و در مقابل نيز حقوق مردم بايد استيفا و مورد توجه قرارگيرند، و همين طور وظايف طرفين بايد انجام شود. براي اينكه این مفروضات به خوبی انجام شوند، مردم بايد از آنها آگاه شوند و اين كار ويژه را حزب بر عهده دارد