6. انجام پژوهشهاي علمي:
-حزب می تواند مجموعهاي از نخبگان فكري و علمي را جذب و تبديل به بخشي از بدنه ی حزب نمايد.
-احزاب می توانند پژوهشهايي انجام داده و بهترين برنامههاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و علمي را ساخته و پرداخته نمايند.
– نخبگان علمي می توانند به شيوههاي متعارف(به دور از وابستگی) به انديشهورزي پرداخته و احزاب با آنها تعامل داشته باشند.
7. كادر سازي:
احزاب پس از جلب نخبگان و فعالان سياسي، اقدام به تشكيل كادرهاي فعال در زمينههاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و… ميكنند تا به این شیوه، سيستم پويا و زنده را طرحريزي و در طول فعاليت آن سيستم، كادرهاي مجرب و كارآزموده را به جامعه تحويل داده، و در رگههاي حيات سياسي یک كشور به جريان اندازند.
8.آموزشهاي سياسي:
برنامههاي احزاب، باید حداقل آگاهیهای سياسي را از طريق رسانههایی كه در اختيار دارند به مردم ارايه كنند.
شرط ضروری این آگاهی بخشی، بايد آزادي مطبوعات، آزادی بیان، ارتباطات، و… باشد.
9.معرفي كانديداها:
اين بخش يكي از كاركردهاي مهم و حياتي احزاب بهشمار ميرود.
احزاب با سازوكار و آموزش سياسي، جذب نخبگان و نيروهاي مستعد سياسي، كانديداهاي رياست جمهوري، پارلماني و مجالس قانونگذاري، شوراهاي ولايتي، نمايندگان سياسي در وزارتخانهها، سفارتخانهها و نمايندگيهاي سياسي در خارج از كشور، را به شيوههاي گوناگون و متعارف معرفي ميكنند.
در معرفي كانديداها:
الف. بايد پشتيباني مالي از طريق دولت، توده ی مردم و احزاب وجود داشته باشد.
ب. به نفع كانديداها بايد تبليغ شوند.
10. ايجاد همگرايي و اتحاد ملي:
-حزب، ابزار اتحاد نظرات مشابه، تدوين آنها به اهداف، و ترويج آن آرمان ها ميباشد.
-تشکل حزبي يا به صورت عضويت مستقيم و ثبت شده افراد است و يا به صورت همفکري، هواداري، و پشتيباني غير ثبت شده ولي وفادارانه.
-حزب با بيان برنامههايي که در راستای خواستههاي مردم قرار دارد، براي احراز مقامهاي رسمي و دولتي، نامزدهاي مورد نظر خود را معرفي ميکند. اين نامزدها با بهرهوري از امکانات حزبي، تلاش خواهند کرد بیشترین درصد آرا را کسب کنند تا به حکم رأي مردم و از طريق انتخابات آزاد، پاسدار و امانتدار اعتماد و انتظار مردم براي اداره امور مملکت باشند.
منبع: فرهنگ واژگان سیاسی در اینترنت