فیس بوک و سایت های اجتماعی فرصتی برای فراگیری است، گویا نیاز به برپایی “اتاق های درس” بیش از هر زمان دیگر احساس می شود. اکنون “اتاق درس” فیس بوک و سایت های اجتماعی در همه جا برپاست. اما چه باید کرد؟
گام نخست: برای آنها اندیشه ی تازه فراهم آوریم.
گام دوم: یاریشان دهیم تا خوب بفهمند.
گام سوم: اجازه دهیم در خلوت به “ایده ئولوژی سوخته” ی خود بیندیشند.
گام چهارم: منتظر بازخورد باشیم، بیمارند و نمی دانند که الگوی ذهنی مبتنی بر پرورش ایده ئولوژی “ولایت فقیه” پریشانشان کرده است، بیمارشان کرده است، ناچیزشان کرده است، وجدانشان را کشته است، انسانیت شان را نابود کرده است.
گام پنجم: کمک شان کنیم تفکر تازه را به کار بندند.
گام ششم: به یاریشان بشتابیم که میزان فهم خود را از “دمکراسی”، “آزادی”، “تحمل نظر مخالف” و “انسانیت” ارتقا بخشند.
این الگوی آموزشی ما برای پیروان “ایدئولوژی ولایت فقیه” است، هدف ما “پرورش” و “برگزیدن” و “سامان بخشیدن” به “اندیشه ی بیمار” کسانی است که روزی “تروریست” بوده اند، روزی دیگر “شکنجه گر”، روزهایی چند “آدمکش” و عمری مامور کشتن انسانیت و امروز آمده اند تا بدانند چه می گوییم و چه می نویسیم و چگونه با یکدیگر زندگی می کنیم و به تبادل نظر، گفتگو، و حتی مناقشه بر سر نظریات خود می پردازیم (و صد البته یکدیگر را نمی کشیم) این کار را باید به کار بست تا اندیشه ها، ارزش ها و سرانجام عاطفه و مهربانی را به کسانی بازگرداند که امروز مجبور شده اند برای آگاهی از “چگونه اندیشیدن ما” به میانمان بیایند…اگر هم هیچ چیز نمی آموزند دست کم با ساعاتی چند نشستن در پای کلید و صفحه، از فکر کردن و اندیشیدن به “کشتن” و “نابودی” و “شکنجه” و “آزار” هم نوعان خود غافل شوند…
حاشیهای بر نوشتار “اشباحی در تاریکی” دوست گرامی”محمود شریفی”
June 30, 2011
2 Mins Read
307
Views