ارائه ی طرح اولیه ی برنامه ی استراتژیک جبهه ی ملی کردستان
برنامه ریزی استراتژیک در جبهه ی ملی کرستان
این مدل شامل یک فرایند پیوسته (مطابق با تعریف برنامه ریزی) و تکرارپذیر است که پیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه مییابد. این فرایند در قالب ده مرحله شرح داده میشود. از خصوصیات این فرایند آن است که نتایج حاصل از هر مرحله میتواند در بازنگری یا تکمیل مراحل پیش از آن مورد استفاده قرار گیرند.
مراحل فرایند برنامه ریزی استراتژیک در جبهه ی ملی کردستان و براساس مدل برایسون به این شرح است:
1. توافق اولیه: در این مرحله ضرورت برنامه ریزی استراتژیک برای جبهه ی ملی کردستان بررسی شده و آشنایی با این نوع برنامه ریزی حاصل میشود. احزاب، سازمانها، واحدها، گروهها یا افرادی که باید در برنامه ریزی درگیر شوند مشخص و توجیه میشوند. مراحلی که در برنامه ریزی باید انجام شوند شرح داده میشوند. روش انجام برنامه ریزی، زمانبندی انجام، آییننامههای مورد نیاز برای جلسات و نحوة گزارشدهی مشخص می شوند. منابع و امکانات لازم تعیین میگردند.
2. تعیین وظایف: وظایف رسمی و غیررسمی سازمان «باید هایی» است که سازمان با آنها روبروست. در این مرحله هدف این است که سازمان و افراد آن وظایفی را که به آنها محول شده است شناسایی کنند. شاید این هدف به ظاهر خیلی روشن باشد ولی این واقعیت در بیشتر سازمانها وجود دارد که بیشتر افراد اختیارات و وظایف سازمانی را که در آن مشغول بکارند نمیدانند و اساسنامه آن را حتی برای یکبار مطالعه نکردهاند. از طرف دیگر وظایف محول شده به سازمان عموماً کلی بوده و تمام فضایی را که سازمان میتواند در آن فعالیت کند تعریف نمیکند. بنابراین ضروری است که با مطالعه وظایف مکتوب و مصوب سازمان اولاً با آن وظایف آشنا شد (که از این طریق بعضی از اختیارات و ذینفعان سازمان نیز شناسایی می شوند)، ثانیاً مواردی را که در حیطه اختیارات سازمان قرار میگیرند اما تا به حال کشف نشدهاند، شناخت.
3. تحلیل ذینفعان: ذینفع فرد، گروه،حزب یا سازمانی است که میتواند بر نگرش، منابع یا خروجیهای جبهه ی ملی کردستان تأثیر گذارد و یا از خروجیهای آن تأثیر بپذیرد. تحلیل ذینفعان پیشدرآمد ارزشمندی برای تنظیم بیانیه مأموریت سازمان است. تحلیل ذینفعان بسیار ضروری است، چرا که رمز موفقیت در این بخش تامین ذینفعان کلیدی جبهه ی ملی کردستان است. اگر جبهه ی ملی نداند که ذینفعانش چه کسانی هستند، چه معیارهایی برای قضاوت درباره آن به کار میبرند، و وضعیت عملکردی جبهه در قبال این معیارها چیست، به احتمال زیاد نخواهد توانست فعالیتهایی را که باید برای تامین خواست های ذینفعان خود انجام دهد، شناسایی کند.جبهه ی ملی کردستان
4. تنظیم بیانیه مأموریت جبهه ی ملی کردستان: مأموریت جبهه ی ملی کردستان، جملات و عباراتی است که هدف نهایی جبهه، فلسفه وجودی، ارزشهای حاکم بر آن و نحوة پاسخگویی به نیاز ذینفعان را مشخص میکند. علاوه بر این موارد، اختلافات درون سازمانی را مرتفع ساخته و بستر بحثها و فعالیتهای سازنده و مؤثر را هموار میکند. توافق بر مأموریت جبهه ی ملی کردستان ، تمام فعالیتهای آن را همسو ساخته و انگیزش و توجه ذینفعان جبهه ی ملی کردستان را افزایش میدهد.
5. شناخت محیط جبهه ی ملی کردستان: اساس استراتژیک عمل کردن شناخت شرایط است. برای اینکه جبهه ی ملی کردستان در رسیدن به مأموریت خود موفق گردد باید شرایط حاکم بر خود را به خوبی شناسایی نماید. در این مرحله، محیط خارجی جبهه ی ملی کردستان در قالب شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته و نقاط قوت و ضعف آنها برای جبهه ی تعیین میگردند. در راستای شناخت محیط سازمان، در این مرحله محیط داخلی نیز در قالب ورودیها، خروجیها، فرایند و عملکرد جبهه ی مورد مطالعه قرار میگیرند.
6. تعیین موضوعات استراتژیک پیش روی جبهه ی ملی کردستان: این مرحله قلب فرایند برنامه ریزی استراتژیک است. موضوعات استراتژیک تصمیمات سیاسی و اساسی هستند که بر اختیارات، مأموریت، ارزشها، هزینهها، تأمین منابع مالی، جبهه یا رهبری تأثیر میگذارد. هدف این مرحله تعیین انتخابهایی است که جبهه ی ملی کردستان با آنها مواجه است.
7. تعیین استراتژیها: به منظور پرداختن به هر یک از موضوعات استراتژیک پیش روی جبهه ی ملی کردستان باید اقداماتی صورت گیرد که در قالب برنامهها، اهداف، طرحها و . . . بیان میشوند. این اقدامات استراتژی نامیده میشوند. در واقع استراتژی عبارتست از قالبی از اهداف، سیاستها، برنامهها، فعالیتها، تصمیمات یا تخصیصهای منابع که مشخص میکنند سازمان چیست، چه کاری انجام میدهد و چرا آن را انجام میدهد. استراتژیها میتوانند تحت سطوح سازمانی، وظایف و محدودة زمانی متفاوتی تعریف شوند.
8. شرح طرحها و اقدامات: این مرحله میتواند در قالب مرحله قبل، مرحله تعیین استراتژیها، انجام شود اما از آنجایی که کار برنامه ریزی استراتژیک با تعیین استراتژیها به پایان میرسد و اجرای آن در قالب تعریف طرحها و اقدامات و مدیریت استراتژیک برنامه تهیه شده انجام میشود این تفکیک صورت گرفته است. به عبارت دیگر از این مرحله به بعد از مدل مربوط به اجرای برنامه و مدیریت استراتژیک میگردد. در این مرحله به منظور اجرای هر یک از استراتژیهای انتخاب شده تعدادی طرح و اقدام تعریف میگردد.
9. تنظیم دورنمای سازمانی برای آینده: در این مرحله، توصیفی از شرایط آینده جبهه ی ملی کردستان در صورت بکارگیری استراتژیهای تدوین شده و استفاده از تمام نیرو و منابع سازمان، ارائه میشود. این توصیف دورنمای موفقیت جبهه ی ملی کردستان نامیده میشود که در آن شرحی از مأموریت، استراتژیهای اساسی، معیارهای عملکرد، بعضی از قواعد تصمیمگیری مهم و استانداردهای اخلاقی مورد نظر ارائه میشود. در صورت تنظیم چنین دورنمایی، اعضای جبهه ی ملی کردستان خواهند دانست که چه انتظاری از آنها میرود، پویایی و همسویی انگیزه و نیرو در رسیدن به اهداف جبهه ی ملی کردستان به وجود آمده و نیاز به نظارت مستقیم کاهش مییابد.
10. برنامه عملیاتی: در این مرحله با استفاده از اطلاعات تدوین شده در مرحله هشتم و بر اساس اولویتهای تعیین شده توسط تصمیمگیران، یک برنامه عملیاتی تهیه شده و بر اساس آن مدیریت و کنترل طرحها و اقدامات انجام میشود.
تدوین برنامة عملیاتی
بعد از انتخاب استراتژی اصلی سازمان، استراتژی مزبور به یک طرح عملیاتی ترجمه میشود (شامل اهداف کمّی، طرح، تخصیص منابع، و ….)
ضمناً خطمشی، روشها و مقررات (برنامههای جاری) نیز تدوین میشود و سازماندهی و مسائل انگیزشی کلیه ی نیروها و اتخاذ سبک رهبری مناسب نیز در نظر گرفته میشود.
برنامه ریزی عملیاتی یا اجرایی
تعریف
پیشبینی و تعیین مراحل و توالی فعّالیّتهای لازم برای تأمین اهدافاستراتژیک از طریق وسایل (تاکتیکها)، بهتفکیک زمان، هزینه، نیروی انسانی لازم، برنامهریزی عملیاتی نامیده میشود
انواع
1) جاری (Standing): مربوط به اهداف تکراری و روزمره
2) یکبار مصرف یا مداخلهای ( Single-Use or Interventional): مربوط به اهداف استثنایی، غیرتکراری، مانند طرحها (
مراحل برنامه ریزی عملیاتی
تجزیه و تحلیل وضعیّت موجود منطقه
تعیین اهداف برنامه
تعیین طرق نیل (استراتژیها) به اهداف برنامه
تعیین فعّالیّتهای لازم برای هر استراتژی
بیان شرح تفصیلی هر فعّالیّت
تعیین شیوه پایش و ارزشیابی برنامه
تجزیه و تحلیل وضعیت موجود منطقه
تعیین دادهها و اطلاعات مورد لزوم
جمعآوری دادههای مورد لازم
نظام ثبت و گزارش جاری
بررسیهای مقطعی (Survey)
تجزیه و تحلیل دادهها بهمنظور بهدست آوردن اطلاعات لازم (شاخصها)
مقایسة اطلاعات فوق با اطلاعات یک سطح بالاتر بهمنظور
تعیین مشکلات منطقه
الویتبندی مشکلات
تعیین اهداف برنامه
اهداف کلی
باتوجه به مشکلات اولویّتدار منطقه و مأموریت سازمان، بهصورت کلی، غیر کمّی و جهتدار بیان میشود
اهداف اختصاصی
اجزای تشکیل دهنده هدف کلی را بهصورت مشخص و قابل سنجش میسازد. بدین وسیله برنامه قابل ارزشیابی میگردد
اهمیت اهداف برنامه
1) مسیر و جهت حرکت واحد یا سازمانرا مشخص میکند
2) موجب تمرکز تلاشها و هماهنگی فعّالیّتها میگردد
3) تصمیمات را رهنمون میشود
4) سبب ایجاد انگیزه برای اجرای عملیات(برنامه)، میشود
5) ارزشیابی برنامه را ممکن میسازد
اهمیت اهداف برنامه
1) مسیر و جهت حرکت واحد یا سازمانرا مشخص میکند
2) موجب تمرکز تلاشها و هماهنگی فعّالیّتها میگردد
3) تصمیمات را رهنمون میشود
4) سبب ایجاد انگیزه برای اجرای عملیات(برنامه)، میشود
5) ارزشیابی برنامه را ممکن میسازد
نکاتی که باید در تعیین اهداف رعایت شوند
× درنظر داشتن عوامل مؤثر بر بروز مشکلات منطقه
× توجه به شرایط محیطی، منابع داخلی و آینده
× توجه به واقعیّات (تعیین اهداف دستیافتنی)
× کمّی کردن اهداف (شامل فعل کمّی،استاندارد و ضابطه)
× منظور کردن قید زمانی
× تعیین اهداف با مشارکت کلیه ی نیروها
× درنظر داشتن مقصد و چشمانداز نهایی
× اولویّتبندی اهداف
× توجه به ایننکته که اهداف نتایج یکدیگر را خنثی نکنند
ویژگی های اهداف اختصاصی
I. قابل اندازهگیری باشند Measurable))
II. دستیافتنی باشند Attainable))
III. مرتبط با هدف کلی باشند Relevant))
IV. دارای زمان مشخص باشند
تعیین استراتژی ها
استراتژی یعنی تعیین طریق یا روش رسیدن به اهداف
برای تعیین استراتژیها میتوان از عوامل مؤثر بر ایجاد اهداف اختصاصی استفاده نمود (با استفاده از شبکه علیّت)
استراتژیهای انتخابی نیز همانند اهداف، جهت انتخاب، میبایستی اولویّتبندی شوند
× استراتژیها برخلاف اهداف حالت کمّی ندارند
تعیین فعالیت ها
× هدف از برنامهریزی تبدیل اهداف به فعّالیّتها است
انواع فعّالیّت
1. فعّالیّتهای جاری: به فعّالیّتهای جاری و تکراری سازمان اطلاق میشود که براساس سیاستها، دستورالعملها، مقررات و آئیننامهها صورت میگیرد فعّالیّتهای مداخلهای: براساس مشکلات خاصّ منطقه و اهداف غیر تکراری، انجام میگیرد
برنامه عملیاتی میبایستی شامل هر دو نوع فعّالیّت باشد
فعّالیّتهای جاری در بخش جدول تفصیلی به فعّالیّتهای مداخلهای اضافه میشوند
فعّالیّتها را نیز میتوان، عوامل مؤثر بر استراتژیها، درنظر گرفت
× فعّالیّتها نیز میبایستی اولویتبندی شوند
جدول زمان بندی
× مهمترین و متداولترین جدول زمانبندی مورد استفاده جدول گانت میباشد که قدمت آن به یک قرن میرسد
× جدول گانت یک ابزار سودمند مدیریّتی برای برنامهریزی و کنترل (پایش فعّالیّتها) میباشد که ترتیب زمانی فعّالیّتهای پیشبینی (برنامهریزی) شده و فعاّلیّتهای انجامگرفته را نشان میدهد
× جدول گانت یک نمودار ستونی است که زمان در محور افقی و فعّالیّتها در محور عمودی آن قرار گرفتهاند
× ستونهای نمودار نشاندهندة نتیجة کار در یک مدّت معین است
× برای تهیة نمودار گانت ابتدا کلیة فعّالیّتهای هر استراتژی لیست شده، سپس موعد و مدّت زمان هر فعّالیّت پیشبینی میشود و براساس تقدّم زمانی، جدول گانت رسم میگردد
× درحین اجرای برنامه، فعّالیْتهایی که عملاً انجام گرفتهاند نیز در جدول ، برای مقایسه (پایش) و انجام اقدامات اصلاحی، مشخص میشوند
ارزشیابی و کنترل
تعریف
انطباق نتایج با اهداف برنامه و اقدامات اصلاحی درصورت لزوم در اجزا برنامه(از Vision تاAction )
از نظر:
ساختار (Structure)
سیستم(System)
رفتار (Behavior)
بدون تعیین استراتژی نباید در ساختار، سیستم و رفتار تغییر ایجاد نمود
پایش و ارزشیابی برنامه
× ارزشیابی (Evaluation)
سنجش میزان تحقق اهداف (اختصاصی)
× پایش (Monitoring)
انطباق فعّالیّتهای درحال اجرا با استانداردهای برنامه
پایش دارای دو جنبه است
1. پایش کمّی: بهترین ابزار آن جدول گانت است
2. پایش کیفی: مقوله بسیار مهمی است که در شراط پس از تبیت و نهادینه شدن جبهه ی ملی کردستان بدان پرداخته خواهد شد .