در جهاني كه امروز به سر مي بريم، مسیر تغييرات و دگرگوني چنان پرشتاب، پیچیده، بنیادی و غیرقابل پیش نگری است كه در بسياري از حوزه ها لزوما بحران را پیش رو ی خواهیم داشت. این موضوع به دو دلیل بسیار مهم اغلب تا مرز بسیار خطرناک هم پیش می رود که مهم ترین آن، پافشاری گروهی از بازیگران بر حفظ وضعیت موجود است و دیگری مربوط به بازیگرانی است که در چارچوب نظریات “واکنشی” یا “کنشی متقابل”، اغلب همان راهی را می روند که یا مطلوب بازیگران “پاسدار وضع موجود” است و یا عینا روشی را تکرار می سازند که در زمانی دیگر(پیشتر) و یا مکانی دیگر و همچنین با امکان یا امکاناتی دیگر به موفقیت منجر گشته (و یا به شکست انجامیده)است.لذا مديران ناگزيرند تا با توجه به نوع تاثير بحران بر زندگي بشر و اجتماعات انسان ساخته، با بسيج منابع و نيروهاي كافي تا جایی که ممکن است آنها را پيش بيني كنند تا از بروز آنها جلوگيري شود و در صورت بروز بحران با مخاطرات ناشي از آنها مقابله كنند و از آموزه های دانشی و تجربی خود در اين زمينه بهره جويند.مديران پيشرو تلاش مي کنند با استفاده از يافته هاي مديريت بحران و ترکیب آن با دستاوردهاي مديريت استراتژيک از هرگونه بروز نتایج پيش بيني نشده و همچنین مجموعه عواملی که دست به دست هم می دهند تا به بروز این شرایط پیش بینی نشده می انجامند خودداری کنند. بحران چیست؟ بحران در تعریف به معنای عدم انطباق بین نیازها و منابع است. بدین معنا که در شرایط عادی، توازن بین نیازهای جامعه از یک طرف و توانایی ها و منابع موجود از طرف دیگر برقرار است. با بروز شرایط بحرانی که میتواند نتیجه بروز هر اتفاق غیرعادی و پیش بینی نشده طبیعی و غیر طبیعی باشد، بدلیل شرایط خاصی که بر جامعه تحمیل میشود، دیگر شاهد توازن بین نیازها و منابع نخواهیم بود.
«بحران» از ريشه يوناني کرینون[Krinon] به معني نقطه عطف (به ويژه در مورد بيماري) و همچنين به معناي بروز زمان خطر در مورد مسائل سياسي، اجتماعي و اقتصادي گرفته شده است.
فرهنگ لغات وبستر بحران را نقطه عطف بهتر بودن يا بدتر بودن معنا كرده است که در تاویل، يك وضعيت خاص است كه نهايتا مي تواند خوب يا بد باشد.-با توجه به تعاریف اولیه، شناسه ی دیگری می توان از واژه ی بحران به دست داد که در گستره ی جامعه و در حوزه ی رهبری می توان بدان پرداخت. در این تعریف بحران -وقوع ناگهانى پيشبينى نشده و يا غيرقابل پيشبينى و يا وقوع پيشبينى شده ولى غيرقابل پيشگيرى كه باعث به مخاطره وه افتادن هستى كل جامعه شود،
و به همیين سبب اراده و اقدام شتابان رهبران و پیشروان را براى نجات جامعه از سقوط، نياز داشته باشد.»
مديريت بحران : به معنای بازگرداندن تعادل دوباره بین منابع و نیازهااست.پس از تعریف مدیریت بحران باید به عواملی پرداخت که به عنوان ابزارهای شرایط غلبه بر بحران و به عبارت دیگر بازگشت به تعادل ضرورت دارند.این سه عبارت خواهتد بود از:
1- افزایش منابع
2-کاهش نیازها
3- جابجایی تکیهگاه (فرماندهی بحران)
براساس نظرات پيرسون و كلاير، مديريت بحران عبارت است از، تلاش نظاميافته توسط ذينفعان ، در جهت پيشگيري از بحرانها و يا هدایت اثربخش آن در زمان وقوع .
..برای شناسایی و تفکیک بحران که به منظور استفاده از بهترین راه حل در هر مورد انجام مشود ناگزیر باید به تقسیم بندی آنها پرداخت:
طبقهبندي بحرانها از لحاظ ناگهاني بودن يا تدريجي بودن آنها:
برخی بحرانها به صورت ناگهاني بهوجود ميآيند و اثرات ناگهاني بر محيط دروني و بيروني ساخت ها ميگذارند. این بحرانها، بحرانهاي ناگهاني” هستند .
در مقابل اين بحرانها، بحرانهاي تدريجی وجود دارند كه از مجموعه ای عوامل بحران خیز به هم می آیند در طول زمان نیرومند می شوند، از محیط پیرامونی انرژی می گیرند و پس از رسیدن به سطح آستانه، ظهور و بروز پیدا می کنند. می توان ادعا کرد بحران های ناگهانی”انفجاری” و بحران های تدریجی”جریانی” هستند.
در مقایسه ی نوع ناگهانی و شکل تدریجی بحران می توان به این موضوعات اشاره کرد:
-بحرانهاي ناگهاني باسرعت بهوجود ميآيند ،
– قابليت پيش بيني كمي دارند ،
-صراحت و روشني آنها متمركز است،
-آشكارند،
-از يك رويداد مشخص يكدفعهاي شروع مي شوند،
-در يك زمان ثابت به وقوع مي پيوندند،
-و از عدم انطباق سازمان با يك جنبه يا تعداد كمي از جنبه هاي محيطي حاصل مي شوند.
در مقايسه، بحرانهاي تدريجي به صورت تدريجي و تجمعي به وجود مي آيند،
-قابليت پيش بيني زيادي دارند،
-واضح و روشن نيستند،
-نقطه شروع آنها از يك سطح آستانه است
-، با گذشت زمان احتمال وقوع آنها بيشتر مي شود
-و از عدم انطباق سازمان با چندين جنبه از محيط به وجود مي آيند.
تالکوت پارسونز با ماهیت بخشی تمام و عیار به واژه ی بحران به مثابه یک ترم اجتماعی ویژه گی های زیر را در نوع شناسی بحران مورد نظر قرار می دهد:
1 ـ بحرانهاي فوري: اين بحران ها داراي هيچگونه علامت هشداردهندة قبلي نيستند و سازمانها نيز قادر به تحقيق در مورد آنها و نيز برنامهريزي براي دفع آنها نيستند.
2 ـ بحرانهايي كه به صورت تدريجي ظاهر ميشوند: اين بحرانها به آهستگي ايجاد ميشوند. ميتوان آنها را متوقف كرد و يا از طريق اقدامات سازماني آنها را محدود ساخت.
3 ـ بحرانهاي ادامهدار: اين بحرانها هفتهها، ماهها و يا حتي سالها به طول ميانجامند. استراتژيهاي مواجهه شدن با اين بحرانها در موقعيتهاي متفاوت به فشارهاي زماني، گستردگي كنترل و ميزان عظيم بودن اين وقايع بستگي دارد.
ميتوان از سه معيار سطح تهديد، فشار زماني، و شدت وقايع، در طبقهبندي و شناسايي بحرانها استفاده كرد و ميتوان از اين طريق به تصمیم سازان نشان داد كه چه زماني يك پديده و يا يك مشكل ميتواند تبديل به يك بحران شود.
اما هنگامی که بحران در سطح کشورها و جوامع با شناسه های روشن روی می دهد تعارف اغلب گسترده تر می شوند و شکلی پیدا می کنند که عوامل دیگری را به عنوان تشدید کننده یا کاهنده ی اثر در خود و با خود خواهند داشت. در تعریفی که از بحران در جوامع و کشورها روی می دهد باید مفهوم کلاسیک بحران را اندکی بسط داد. در تعریفی اینچنین با اقتضای مکانی وسیع و. امکان اثرگذاری چندین فاکتور می توان به طور خلاصه گت: بحران عبارت است از هرگونه عدم تعادل در جامعه که اغلب به دلایل سیاسی یا اجتماعی یا فرهنگی یا اقتصادی روی داده ذهنیت مردم را با خود همراه کرده و در مقیاس خبر، برای اغلب افراد ساکن در آن جامعه یا کشور دغدغه ای آفریده است که آنها را بالقوه از ثبات کنونی در نظم مستقر موجود، به سوی یک موقعیت جدید و ناشناخته خواهد راند. بدیهی است هریک از عوامل سیسی، اقتصادی، فرهنگی و یا اجتماعی نیز در حالت بحران، به دلیل تغییر در فاکتورهای بنیادین دجار عدم تعادل شده اند.
انواع بحران ها: در سطح جوامع، کشورها و حکومت ها بحران هخا اغلب در 7دسته تقسیم بندی می شوند این تقسیم بندی بر اساس منبع وقوع بحران که منجر به شکل گیری آن شده است انجام می گردد.
بحرانهاي هفتگانه عبارتند از :
v بحرانهاي اطلاعاتي(از دست دادن اطلاعات شخصي و مخفي، زيان آور واطلاعات رايانه اي، شايعات بي اساس)
v بحرانهاي اقتصادي (اعتصابات كارگري، خرابكاري،كاهش وتنزل بها يا نوسان قيمت سهام)
v بحرانهاي مالي (اختلال در كار، از دست دادن ماشين آلات ،مواد اوليه و كارگاههاي مهم)
v بحرانهاي انساني(از دست دادن مديران و كاركنان مهم، افزايش غيبت كاري، افزايش خشونت و خرابكاري)
v بحرانهاي شهرتي(بدنام كردن شركت، شايعات ،لطمه به شهرت سازمان)
v بحرانهاي سايكوپاتيك(ديوانه واري)(خرابكاري در محصولات سازمان، اسارت افراد، خرابكاري درمحل كار)
v بحرانهاي طبيعي(زمين لرزه، توفان، آتش سوزي – بلاياي طبيعي).
اما چه ویژه گی هایی سبب ساز بروز بحران می شوند؟
1پيچيدگي، 2پيوندگي،3اندازه دامنه، 4سرعت و 5 وضوح
مراحل مدیریت بحران
مديريت بحران از سه مرحله اصلي تشكيل شده است كه عبارتند از: مديريت بحران قبل، حين و بعد از وقوع بحران.
سه فعاليت كليدي قبل از وقوع بحران:
-تشكيل تيم مديريت بحران
-ايجاد يك سناريويي كه بدترين حالت ممكن را نشان دهد،
-تعريف رويه ی اجرايي استاندارد براي انجام فعاليتهاي قبل از وقوع بحران.
سه فعاليت اصلي در زمان وقوع بحران
-تمركز بر اشاعه اخبار و اطلاعاتي كه مورد تمايل عموم باشد،
-مشخص كردن يك نفر بهعنوان سخنگوي سازمان و
– ارسال پيامها و گزارشها به صورت حرفهاي در رسانهها.
بعد از وقوع بحران دو فعاليت اصلي بايد صورت گيرد:
-شناسايي عوامل ايجاد كننده بحران براي استفادههاي آينده
-برقراري ارتباط با ذينفعان براي آگاه سازي آنها
ازهنگامی که بحران)با ماهیت اجتماعی( در نخستین مراحل خود را بروز می دهد در ایتدا چه باید کرد:
1.شناسایی رهبران و مدیران
2.آماده سازی خود و دیگران برای مواجهه با بحران(آمادگی فیزیکی آمادگی روانی و آمادگی جامعه پذیری در بحران)
3.دوراندیشی، تدبیر و تعریف مجموعه ای از سلسله مراتب ذهنی برای نظم پذبری نوین در شرایط جدید
4. کنش متقابل یا واکنش سریع اما عجله کردن و احساسی بودن نه
5.توجه به همه ی عوامل احتمالی خلق بحران
توجه به نتایج احتمالی که ممکن است بر اثر بحران به وجود آمده باشد(یا از بین رفته باشد
6.توجه به تغیرات به وجود آمده نسبت به دوره ی ثبات و یا تغییراتی که در ادامه پدید خواهد آمد
7.بسط ذهنی و کلامی آثار، تغییرات و نتایج به وجود آمده است
8.پرهیز از پراکنده گویی و پرذاکنده اندیشی
9.پرهیز از اقدام خو.دسرانه)
10.رعایت دقیق سلسله مراتب در اقدامات جمعی.
11. شناسایی عوامل بر.ز بحران
12.ارزیابی ذهنی بدترین حالات ممکن در صورت حداکثر شدت گذاری
13. آماده سازی خود برای برخورد با شدیدترین حالات ممکن
14. تبلیغ مثبت به منظور ایجاد و انگیزش روانی جمعی
15. شناسایی نقطه به نقطه ی تهدیدات و فرصت ها
16شناسایی غواملی که منجر به شکست شده اند
17.شناسایی عواملی که منجر به موفقیت در مدیریت بحران شده اند
18.ثبت مشاهدات، گزارش گیری، غربالگری نتایج
19.ثبت نهایی نتایج
20 ارائه ی گزارش ها به رهبر سازمانی یا گروه تصمیم سازان
ارائه ی خلاصه ی مجموع پیشنهادات به منظور مدیریت با هزینه ی کتر و مدیریت بهگشت در شرایط مشابه آتی21.