دگرگونی فرهنگی و سیاسی عمیقی که در دهه اخیر در لایه های مختلف جامعه ایران به وجود آمده سبب شده است نگاه مردم به وضعیت حقوقی خود بیش از پیش رشد یاید مردم شخصیت و هویت حقوقی خود را شناخته و به نوعی خودآگاهی دست یابند. مردم اکنون دیگر هویت مستقلی یافته اند و به سادگی با “فریب های ساده” و “ترفندهای تبلیغی” دیگر راضی نخواهند شد.
از آنجا که گفتمان غالب امروز جهان از دمکراسی به عنوان وسیله ای برای دستیابی تدریجی به حقوق بشر استفاده می کند و از این رو حقوق بشر به عنوان هدف و دمکراسی به عنوان وسیله در نظر گرفته می شوند بنابراین در فضای کاملا بسته سیاسی چون رژیم جمهوری اسلامی ایران که حقوق بشرو دمکراسی مقوله هایی اساسا فاقد اصالت و تا حد یک ابهام نگریسته می شوند طبعا نمی توان انتظار “تحولات ینیادین” به سوی این هدف(حقوق بشر) و ابزار آن( دمکراسی) را دستکم در کوتاه مدت داشت.
شش عامل عمده ای که آرایش سیاسی آینده ایران در موقعیت کنونی و آینده با آن مواجه است عبارتند از:
-تحولات جهانی و منطقه ای به رهبری ایالات متحده و متحدانش
-مساله اتمی شدن ایران
-مساله نقض حقوق بشر در ایران
-نوسانات بهای نفت و تاثیر آن بر اقتصاد ایران
-تقویت و فعال شدن حرکت های اعتراضی و آزادیخواه در کشور
-عوامل غیرقابل پیش بینی
با توجه به ناتوانی ایران در برخورد با هر دو عامل خارجی و داخلی جمهوری اسلامی مجبور به انتخاب و اولویت بندی مشکلات روبرو خواهد شد.از این رو احتمال می رود ابتدا به ساکن تلاش های بنادین خود را معطوف ارام سازی های داخلی نماید و در مرحله بعد وارد استراتژی بازدارندگی با عوامل خارجی گردد.
مخالفان جمهوری اسلامی اکنون به جایگاهی دست یافته اند که رژیم ایشان را به عنوان یک واقعیت انکارناپذیر پذیرفته است. مخالفان نظام از هر قشر به ویژه فرهنگیان دانشجویان زنان کارگران جوانان و اکنون بازاریان خواهان دگرگونی بنیادین و ریشه ای در تمامی حوزه ها و به عبارتی کامل تر براندازی رژیم هستند.مسلما از این به بعد مردم ایران آرام نخواهند نشست در برابر استبداد و قدرت نامشروع رژیم مقاومت خواهند نمود چراکه مساله ی دفاع از آزادی ها حقوق بشر انتخابات آزاد و دمکراسی دیگز به موضوع اصلی جامعه ایران تبدیل شده است.
ایران کنونی جامعه نابرابری های ناموجه جنایت های سازمان یافته جنایت به نام قانون جامعه موج سواری و مفت سواری است. عدم شفافیت همه اجزای حکومت(مقننه مجریه قضاییه و در راس آنها توده ای بدخیم به نام بیت رهبری) عدم پاسخگویی همه اجزای حکومت و سرکوب هرگونه روند توسعه مدنی “تار عنکبوتی” به دور فضای سیاسی اقتصادی فرهنگی و اجتماعی ایران تنیده است که پاره کردن آن در عین “ممتنع بودن”-به دلیل همان ماهیت تار عنکبوتی” آسان” است.
بزرگ ترین مشکل مبارزه با “تارهای عنکبوت قدرت”-که نظام های تمامیت خواه را در این رده قرار می دهد- “ذره ای شدن” مردم در پروسه جزء به جزء کردن آنها در طول دوران توتالیتریسم است.از این رو فرموله کردن شکل ساخت مبارزه با تاروپود عنکبوتی به سادگی منجر به سقوط رژیم های تمامیت خواه خواهد شد.برخی از مهم ترین این حرکات عبارتند از:
-حرکت های سازمان یافته
-رهبری و مدیریت مشارکتی و جمعی
-همه حانبه بودن
-پرهیز از تقلیل گرایی
-مرحله بندی کردن پروسه مقاومت
-دنبال نمودن اهداف در فعالیت ها
-اتحاد عمل و رهبری جریان های در شرف شکل گیری
از آنجا که رستاخیز سیاسی ایران به دلیل ویژگی آزادی خواهی مردم و انسدادطلبی روزافزون رژیم جمهوری اسلامی نزدیک است دیگر نمی توان با سخن گفتن از اصلاحات و اصلاحات انقلابی و رفورمیسم و انقلاب مخملی و… به دنبال”مشروعیت بخشی مجدد” به نظامی بود که بزرگان امروز آن جنایتکاران مسبوق به سابقه ی سال های نه چندان دور آن هستند.
پیشنهادهای عملی برای مقاومت در برابر رژیم:
-اعلام رسمی عدم مشروعیت نظام حاکم از سوی تمامی نیروهای مخالف
-آغاز عملی اقدام همزمان در قالب کمیته های مشترک دانشجویی کارگری زنان معلمان و بازاریان
-آغاز اعتصاب های سراسری در لایه های مختلف جامعه
-تحریم تمامی مصادیق صحه گذار بر مشروعیت نظام از جمله تحریم های سراسری ت
نباید از خاطر برد که اگرچه رسانه هایی چون رادیو تلویزیون ماهواره و اینترنت نقشی غیر قابل انکار در افشای ماهیت جمهوری اسلامی و باطل سازی مشروعیت کذایی آن داشته اند اما بسیاری از اقشار طبقه متوسط و پایین جامعه هنوز هم از هیمنه امنیتی جمهوری اسلامی واهمه دارند و به دلیل “کم دسترسی” به رسانه های جمعی و بمباران تبلیغاتی رژیم بعضا از نظر فکر مبارزه و مقاومت عقیم و یا نارس باقی مانده اند.
در این میان آغاز جنبش کلاسیک برای درهم شکستن شخصیت و مشروعیت کذایی نظام که دهن کجی آشکاری به ساختار امنیتی رژیم نیز تلقی می گردد توتالیتریسم ایدئولوژیک ایران را به چالش امنبتی جدی خواهد افکند.
فراموش نکنیم: بسیاری از انقلاب های تاریخ با شعارنویسی آغاز با پایین کشیدن مجسمه ها یا مظاهر قدرت نمایی پوشالی اوج و با فرار یا مرگ رهبران به بار نشسته اند.تمامی ترفندهای امروز و فردای رژیم جمهوری اسلامی تنها فرافکنی ناکارایی و تمامیت خواهی و عدم مشروعیت به دولت ها به منظور مصون نگاه داشتن کانون تمامیت خواهی در ایران به ویژه همان توده بدخیم به نام “رهبر” و “بیت رهبری” است.