دروغ هایی چون “تجزیه طلبی کردها”، “تروریسم بودن احزاب کردی”، “باجگیری مسلحانه از مردم”، “راهزنی احزاب کردستانی” و “تبهکاری مبارزان کرد”، همه و همه داستان های ساختگی “تروریسم دولتی جمهوری اسلامی” به مثابه یک”نظام تمامیت خواه” است که در بیش از سه دهه سرکوب “نهضت مقاومت ملی کرد”، همواره با عنصر “موجه نمایی”، ملت کرد را قربانی ماشین سرکوب، تروریسم جنایت و تروریسم دولتی خود ساخته است.
گفته می شود آنچه دیکتاتورها را از نظام های تمامیت خواه متمایز می سازد عزم قاطعانه و البته ساده اندیشانه ی آنها در گزینش عناصری از ایدئولوژی های موجود است که برای پایه ریزی یک ایدئولوژی سراپا ساختگی دیگر با هدف “موجه نمایی” انجام می شود.
تمامیت خواهان، همیشه چنان عمل می کنند که نشان دهند جهان تحت تسلط آنها همواره در تهدید است و آنها برای دفاع از خود به یک “ضد توطئه” نیاز دارند.
شگرد نظام های تمامیت خواه این بوده(و هست) که برای ساختن(و حفظ) جهان ساختگی خود، از یک سو از عناصر ظاهرا واقعی استفاده می کنند و تجارب تصدیق پذیر را به تبلیغات می گذارند و از دیگر سو، با اقدام علیه “توطئه های فرضی” از آنها گذشته و تجربه های خود را به حوزه هایی تعمیمم می دهند که از دسترس هرگونه نظارت به دور بمانند.
تلاش برای سازگار ساختن جهان ساختگی در نظام های تمامیت خواه با برخی “شبه واقعیت ها”(که بر اثر تبلیغات در یک پروسه ی تاریخی، وارد فرهنگ عامیانه پسند مردم شده است) و همچنین سرسختی سازمانی این نظام ها در پیگیری “ضد توطئه” موجب خواهد شد حتی تعمیم های یاد شده پس از انفجار دروغ های شاخدارتر، همچنان به قوت خویش باقی بمانند به گونه ای که حتی می توانند در میان مدت، مخالفان خود را نیز اغفال کنند
همچنان که در تبلیغات نظام های تمامیت خواه به مثابه یک درسنامه، آموزش داده می شود”، هنر، توزیع عقیده در توده ها نیست بلکه هنر، گرفتن عقیده از توده ها(و به عبار بهتر، خالی کردن توده ها از عقیده است) است.”
دروغ هایی چون “تجزیه طلبی کردها”، “تروریسم بودن احزاب کردی”، “باجگیری مسلحانه از مردم”، “راهزنی احزاب کردستانی” و “تبهکاری مبارزان کرد”، همه و همه داستان های ساختگی “تروریسم دولتی جمهوری اسلامی” به مثابه یک”نظام تمامیت خواه” است که در بیش از سه دهه سرکوب “نهضت مقاومت ملی کرد”، همواره با عنصر “موجه نمایی”، ملت کرد را قربانی ماشین سرکوب، تروریسم جنایت و تروریسم دولتی خود ساخته است.
در حالی که جمهوری اسلامی، اکنون حتی “اعتبار عقلی” خود را نیز علاوه بر مشروعیت سیاسی از دست داده است، کسانی که در مقابل هجوم تمام عیار ماشین نظامی جمهوری اسلامی به “پژاک”، سکوت اختیار کرده اند و در برابر “موجه نمایی” تمامیت خواه” دم فروبسته اند هنوز هم هنگامی که به یقین، مشاهده می کنند که جمهوری اسلامی با “تجاوز نظامی”، حریم کردستان را نقض کرده و علاوه بر عملیات تمام عیار نظامی، هزاران کرد را از کاشانه ی خود آواره نموده است و به بهانه ی سرکوب مخالفان جمهوری اسلامی، همچنان به کشتار ادامه می دهد درنیافته اند که در رژیم های تمامیت خواه، ایدئولوژی پس از آنکه آموخته شد و فراگرفته شد، هم “اعمال خواهد شد” و هم”به عمل درخواهد آمد”.
سکوت مخالفان جمهوری اسلامی و جامعه ی جهانی در برابر تجاوز به کردستان و “موجه نمایی تروریسم دولتی” به بهانه ی سرکوب “پژاک” و کشتار فرزندان ملت کرد، تنها یاری رسانی به “عوامفریبی جمهوری اسلامی”، “اغفال جامعه ی جهانی” و کمک به “انباشتگی قدرت” این نظام تمامیت خواهد بود.
آهنگ ضعیف محکومیت جمهوری اسلامی در تجاوز به کردستان و عملیات نظامی علیه پژاک، می تواند انگیزشی نو برای جمهوری اسلامی در “تحقق بخشیدن به آرمان چیرگی بر منطقه” و “تداوم سرکوب مردم ایران” در بستره ای گسترده تر مهیا سازد….
جمهوری اسلامی، “موجه نمایی” یک تجاوز
July 26, 2011
3 Mins Read
426
Views