پنجاه سال مبارزهي كردها براي آزادي ملي
براي 5/3 ميليون نفر جمعيت كردستان تنها 395 ميليون تومان سرمايهگذاري صنعتي شده است.
مسعود رجوي: كردها ستم مضاعف را تحمل مي كنند.
بيژن جزني: هيچ يك از مووسسات حزب دمكرات كمونيست نبود.
به علت بيعلاقگي جبهه ملي و اختلاف مذهبي خورده بورژوازي كردستان در جنبش دمكراتيك سالهاي30 و 42 شركت نكرد.
(قسمت اول: صالح نيكبخت)
پنچاه سال بعد از تأسيس نخستين حزب طرفدار خودمختاري خلق كرد، بار ديگر مساله خودمختاري كردها كه در نيم قرن گذشته از مسايل حاد خاورميانه بود به كيفيت مقتاوتي از گذشته مطرح شده است. امروز در شهرهاي كردستان بعد از شعار مرگ بر شاه شعار «ديمكراسي بو ئيران ـ سهر بهخويي بو كوردان» دمكراسي براي ايران و خودمختاري براي كردستان بيش از هر مطلب ديگري ديوارها و اماكن عمومي را اشغال كرده و مساله حقوق ملي خلق كرد با وسعت و شدت تمام در نواحي كردنشين مطرح شده است.
كردستان يعني ناحيه كردنشين، منطقهي وسيعي از ماكو و سلماس، تا قصر شيرين و ايلام را با وسعتي بيش از سيصد هزار كيلومتر مربع و جمعيتي بالغ بر سه ميليون نفر در بر ميگيرد علاوه بر اين كردها در بعضي از مناطق ديگر مانند وچان و شيروان نيز ساكن هستند.
فقر سياه كردستان
عليرغم استعداد و امكانات منطقه كردستان هنوز يكي از عقبماندهترين قسمتهاي كشور است. ميزان زمينهاي زير كشت از ميزان زمينهاي قابل كشت تمام ايران كمتر است.
درصدي بيسوادي در شهرها 65% در روستاها به 85% ميرسد. مرگ و مير هم در اين منطقه به علت سوءتغذيه و نبودن امكاناتن بهداشتي بسيار بالاست. جز دو كارخانه توتون چپق هيچ كارخانه توليدي بزرگي در منطقه ديده نميشود. صنعت كردستان به چند كارخانه پشمشويي، آرد و توليد پوشاك محدود ميشود.
يك آمار دولت آريامهري نشان ميدهد كه د كردستان تنها 385 ميليون تومان سرمايهگذاري صنعتي شده و تنها 3% برق مصرفي كشور در يان منطقه مصرف ميشود. آمار ميزان مصرف كودشيميايي، رشد كشاورزي و دامداري مأيوس كننده است.
كشاورزي از بد هم بدتر است و سيل كشاورزان مهاجر به شهرها همچنان ادامه دارد. در همين حال كردها از نظر ملي شديداً تحت ستم بودهاند. ستم ملي خلق كرد و ممنوعيت از خواندن و نوشتن به زبان مادري، نبودن آزادي حتي در پوشيدن لباس بومي، اجراي آداب و رسوم و سنن فرهنگي، محروم بودن از اشتغال به بعضي مشاغل اجرايي و قضايي متبلور است. گاهي كردها را فقط به خاطر داشتن يك قطعه شعر به زبان كردي به چندين سال حبس محكوم ميكردند. كمترين ادارهاي بود كه بوسيله كردها اداره شود در خيلي از موارد بر خلاف شهرهاي ديگر كه لااقل نمايندگان مجلسهايي آنچناني و محلي بودند، نمايندگان شهرهاي كردنشين را از شهرهاي ديگر ميآوردند و به جز روز رأي گيري مردم آنها را نميديدند.
دستگاههاي خفقان و ترور مزدوران آنها مردم را به خاطر جدايي زبان و مذهبشان به تمسخر ميگرفتند و با زنده كردن موضوع شيعه و سني از هر گونه تفرقهاندازي در ميان كردها و خلقهاي ديگر كوتاهي نميكردند. به قول مسعود رجوي: «كردها ستم مضاعف را تحمل ميكردند و ميكنند» ستم ملي همواره عامل عمدهي تضاد خلق كرد تحت ستم و هيات حاكمه بوده است. از اين رو پنجاه سال پيش در شهر مهاباد كه امروز مركز ثقل سياست منطقه است و افكار عمومي را به خود جلب كرده است، نخستين حزب مدافع خودمختاري كردها وسيله عمومي قاضي محمد شهيد تأسيس شد. و در واقع تاريخچه مبارزات خلق كرد در پنجاه سال پيش از سرگذشت مهاباد كه كردها به آن شهر قهرمانان نام دادهاند جدا نيست.
مبارزات ملي خلق كرد كه بعد از جنگ جهاني اول در چهار كشور ايران، تركيه، عراق و سوريه قرار گرفتند در هر يك از اين كشورها بر مبارزه بخش ديگري از كردها تأثير گذاشته است. بعد از جنگ اول كردهاي تركيه به اميد خودمختاري موعود آتاتورك در بالكان رشيدانه جنگيدند ولي آتاتورك به وعده خود وفا نكرد و هزاران ناسيوناليست كرد را اعدام كرد. بعد از جنگ اول شيخ محمود رهبر ملي مذهبي كردهاي عراق چند بار كوشش كرد كردهاي عراق را در چارچوب منطقه خودمختاري گردآورند. انگليسيها مدتي او را تحمل نمودند ولي پس از مدتي او را به شدت سركوب كردند. او در آغاز به علت مبارزه با نفوذ روسهاي تزاري به داخل خاك عراق تبديل به قهرمان ملي عراق شد. انگليسيها او را كانديداي پادشاهي عراق كردند اما به درخواست شيخ محمود از لنين براي كمك به استقلال عراق و خودمختاري كردستان به جاي او فيصل اول شخصي حجازيالاصل را كه مدتي حاكم سوريه بود به پادشاهي ايران برگزديند. ملك محود در سال 1919 سر به شورش بازداشت و خواهان حاكميت كشور جديداتأسيس شوروي از حقوق خلق كرد شد. اگر چه لنين جواب مساعدي به وي داده ولي به دليل شرايط آن دوران شوروي نتوانست به شيخ محمود كمك كند. شيخ محمود جنگ را عليه انگليسيها آغاز كرد ولي بر خلاف تصور انگليسيها كردستان عراق را به شدت بمباران كردند. در جنگ «دربند بازيان» بين سليمانيه و چمچال، شيخ محمود مجروح و دستگير شد و به هند برده شد. او در دادگاه نظامي انگليسيها به اعدام محكوم گرديد. اعدام محكوميت شيخ محمود موجي از خشونت و تظاهرات را در عراق برانگيخت و گروههاي «جان فدا» تشكيل شد كه افسران وكارمندان و عاليرتبه بريتانيا را ترور ميكردند. انگليس مجبور شد شيخ محمود را آزاد كند و او به عراق برگشت. شيخ محمود به محض ورود به خاك عراق حاكم انگليسي را به نام «ميجرسون» را اخراج و حكومت خودمختار ايران را اعلام كرد. شيخ محمود به رياست دولت خودمختار انتخاب شد و قرار شد يك مشاور انگليسي به نام «ميجرنيول» براي هماهنگي امور كردستان با بخش عربنشين با شيخ محمود همكاري كنند. اين مشاور در تمام امور مداخله ميكرد.
روزي شيخ محمود به او گفت: تو چكارهايي؟ او گفت: من مشاورم. شيخ محموداو گفت: من چكارهام؟
انگليسي پاسخ داد: معلوم است شما پيشواي ملت كرد هستيد. شيخ محمود گفت: نميشود تو به جاي من به كرسي رياست بنشيني و من به جاي تو مشاور باشم؟ اين دولت را انگليسيها تحمل نكرده و بزودي آن را سركوب كردند. ادارهي منطقه به شكل قبيلهاي و عشيرهاي اختلافات عشاير و محصور شدن شيخ محمود در ميان سه كشور ضد جنبش كرد آن زمان و عدم آمادگي از نظر عيني و ذهني براي ادارهي منطقه نيمهمستقل كردستان از علل اصلي شكست جنبش شيخ محمود بود، شيخ محمود چند بار كوشش كرد كه قدرت را به دست بگيرد ولي شكست خورد. در ايران ديكتاتوري بيست سالهي رضا خان و جنبش شيخ محمود بيداري و آگاهي ملي را سرعت بخشيد. در سال 1317 كومله ژ ـ ك احياي كردستان تأسيس شد كه به گفته غني بلوريان زنداني سياسي معروف كرد ژ ـ ك توانست جمعي از مليگرايان كرد را به دور خود جمع كند و بعد از شهريور 20 قاضي محمد رييس وقت ژ ـ ك تصميم گرفت كه كومله را به حزب دمكرات كردستان تبديل كند. به گفته غني بلوريان تغيير نام ژ ـ ك همراه با تغييرات خطي مشي آن بود كه غير كردها را هم در خود راه ميداد. به اين ترتيب مبارزات ملي خلق كرد كه در گذشته قيام فئودالها علاوه بر گردنكشيهاي خان خاني كه مظهر آن بود وارد دوران تازهاي شد گرچه مساله ستم ملي و سلطه شديد واقع شدند نيروي محرك بسياري از جنبشهاي كرد بود با اين حال جنبش كردها هيچگاه جنبهي صرفاً ملي نداشته و جنبههاي اجتماعي آن از برجستگي خاصي برخوردار بوده است.
قاضي محمد رهبر حزب دمكرات در دوم بهمن 1324 اعلام جمهوري مقامات كرد و بلافاصله به عنوان رييسجمهوري انتخاب شد.
دولت خودمختار كرد با مقاومت ارتجاع داخلي روبرو شد و عدم همكاري اكثريت عشاير با حكومت خودمختار، نفوذ فئودالها در رهبري و همچنين عنايت نكردن به مساله اصلاح ارضي و نكشيدن دهقان به داخل جنبش موجب شكست حكومت خودمختاري قاضي محمد شد. دلايل ديگري از قبيل نبودن وقت تحكيم قدرت و تشكيل نشدن يك نيروي مسلح تودهاي مسايل جهاني آن روز و توافقها و يا احياناً بند و بستهاي سياسي از علل اصلي شكست جنبش بود. نه قاضي محمد و نه هيچ يك از ياران وي كمونيست نبود ولي با اينحال رژيم شاه به اتهامات كمونيستي و… قاضي محمد و چند رهبر ديگر جمهوري را به دار آويخت. بيژن جزني معتقد است حزب دمكرات كردستان نيز مانند فرقهاي بيش از آنكه آمادگي لازم را در تودهها به وجود آورد دست به حركت زد.(كيهان24/12/1357)
در قروه افراد ضد انقلابي با 38 كشته شكست خوردند.
قروه-ديروز در حاليكه حدود 8هزار نفر از اهالي قروه به پشتيباني انقلاب و حمايت از نخست وزيري بازرگان در تظاهرات و راهپيمايي آرام شركت كرده بودند از طرف دراويش شيخهاديهاشمي مورد حمله واقع شدند. دراويش كه حدود 200 نفر بودند در پشت بام خانهها كه سنگر گرفته و با تفنگهاي برنوبه سوي مردم تير اندازي كردند در اين جريان 13 تن از مردم شهيد و 100 نفر مجروح شدند مردم بعد از تيراندازي متفرق شده و از شهرهاي همدان و سنندج استمداد كردند بدنبال اين جريان 8نفر چريك از همدان و 20 نفر از سنندج به ياري اهالي قروه رفتند ديروز بعدازظهر اين عده خانقاه را محاصره كردند و پس از چند ساعت زد و خورد سرانجام ساعت 8 شب اين محل به تصرف درآمد. چريكها موفق شدند 70 نفر از افراد شيخهادي را كه ده نفر آنها مسلح بودند دستگير كنند. در جريان زدوخورد چريكها و دراويش 38نفر ديگر از دراويش كشته شدند. شيخهادي و عدهاي ديگر از دارو دسته او در لحظاتي كه زدوخورد ادامه داشت متواري شدند دستگير شدگان هم اكنون وسيله چريكها در مسجد جامع قروه بازداشت شده و محافظت ميشوند. در جريان وقايع ديروز 5 مغازه بوسيله دارودسته شيخهادي به آتش كشيده شد و مردم نيز پس از تصرف خانقاه و انتقال اثاث به آن مسجد جامع،اين خانقاه را به آتش كشيدند.مقداري اوراق و اسناد كه حاكي از آن است كه شيخهادي با ساواك در ارتباط بوده در محل به دست آمد. همچنين قبضهايي به دست آمده كه نشان ميدهد شيخهادي براي ترتيب دادن تظاهرات به طرفداري قانون اساسي فعاليت ميكرد و افراد را اجير كرده است.
فرمانده لشكر متواري شد
سنندج- با اعلام همبستگي لشكر 28 كردستان به انقلاب سرتيپ شهرياري فرمانده لشكر كردستان متواري شد و هم اكنون چند گروه چريكي در تعقيب شهرياري و سرتيپ نيازمند كه يكي از جلادان معروف و رئيس شهرباني بود ميباشند.بمنظور حفظ نظم و انتظامات از جانب كميته انقلاب سرگرد محمد مهدي كتيبه اي به فرمانهي لشكر كردستان گمارده شده است. فرمانده جديد از همه افراد خواست كه به مراكز خود مراجعه كنند.(كيهان25/12/1357)
كانون كارمندان سنندج:تصميم گيري يك جانبه مردود است.
سنندج-كانون كارمندان سنندج طي اعلاميه اي هرگونه تصميم گيري يك جانبه در مورد انتخاب مديران كل و روساي ادارات را محكوم نمود. كانون كارمندان كردستان كه تمام كارمندان عضو آن هستنددر بيانيه خود خاطر نشان ساخته است كه نيروي لازم جهت تصميم گيري و اظهار نظر در امور ادارات در شوراي داخلي و در نمايندگان و هيئت اجرايي كانون كارمندان متشكل است و هرگونه تصميم گيريي در امور اداري بايد با نظر كانون انجام پذيرد. احمد مفتي زاده يكي از رهبران مذهبي و سرپرست شوراي انقلاب كردستان در تماسي با كيهان گفت كه شوراي انقلاب اسلامي قدرت اجرايي كانونهاي صنفي را در انتخابات مسئولان ادارات معتبر ميداند و اين كانونها از ازادي كامل برخوردارند و خود ميتوانند روسا و خط مشي خود را انتخاب كنند.
هنگام سپاسگزاري مردم از ژاندارمها برويشان آتش گشوده شد.
11نفر در ژاندارمري نقده شهيد شدند.
نقده – مردم و روحانيون نقده هنگامي كه براي تشكر به ژاندارمري رفته بودند از گوشه ساختمان بروي آنها آتش گشوده شد و 11 نفر كشته و بيش از 20 نفر مجروح شدند. هزاران نفر از مردم نقده روز چهارشنبه درحالي كه روحانيون شهر همراه آنها بودند به شهرباني رفته و افراد اين سازمان را غرق در گل و نقل كردند و پس از آن براي تبريك و تشكر از اعلام همبستگي از افراد ژاندارمري راهي اين مركز شدند در ژاندارمري يكي از روحانيون به سخنراني پرداخت و چند جلدكلام اله مجيد به ژاندارمها اهدا كرد و درهمين لحظه تيراندازي از گوشه ساختمان بطرف مردم شروع شد. (كيهان25/12/1357)
اعلام موجوديت
سقز – حزب دمكرات كردستان ايران در سقز در ميتينگ سي هزار نفري كه از ساكنان شهرهاي بانه، مريوان، پاوه، مياندوآب، بوكان، سردشت و سنندج در اين شهر برگزار شده بود اعلام موجوديت كرد و دفتر خود را در خيابان قاضي – فرح سابق – داير نمود. در اين ميتينگ، نمايندگان شهرهاي كردستان لوايحي خواندند و در پايان، شركت كنندگان، با انتشار قطعنامهاي در يازده ماده، ضمن تجديد ميثاق با مبارزه سراسري خلقهاي ايران به رهبري امام خميني، اعطاي خودمختاري به خلقهاي ايران، تصفيه ارتش ضد خلقي، نبودن پليس و ژاندارمري به معناو مفهوم نظام پيشين، برخورداري زنان از آزادي و دمكراسي انساني و ريشه كن كردن سانسور بويژه در راديو و تلويزيون را خواستار شدند. همچنين پيش ازظهر ديروز، بيش از بيست هزار نفر در سقز راهپيمايي كردند.
بوكان – ديروز ميتينگ حزب دمكرات كردستان ايران به منظور پشتيباني از اعلاميه 8 مادهاي نمايندگان كرد در مهاباد، با حضور 30 هزار نفر از اكراد، در استاديوم ورزشي بوكان برگزار شد.(اطلاعات26/12/1357)
حمله به پادگان
مهاباد – گروهي ازپيشمرگان كرد، پادگان «جلديان» را در محاصره گرفتند تا از حمله مجدد به اين پادگان جلوگيري كنند. رزمندگان كرد كه با موافقت نماينده امام و دولت موقت در اروميه از سوي حزب دموكرات كردستان تعيين شدهاند، علاوه بر پادگان جلديان، ديگر پادگانهاي كردستان را نيز محافظت ميكنند. شب چهارشنبه گذشته بدنبال حمله پانصد كرد مسلح از مهاباد و نقده به پادگان جلديان، ميان آنان و نظاميان داخل پادگان، تيراندازيهايي در گرفت كه يك كشته و 4 زخمي بر جاي گذاشت و اين تيراندازي از نخستين لحظات شب بمدت چند ساعت ادامه يافت. گفته ميشود حمله به پادگان، توسط گروهي افراد ناآگاه بمنظور بدست آوردن اسلحه صورت گرفته است. سه تن ازمهاجمان به پادگان جلديان كه دستگير شدهاند هم اكنون تحت بازجويي هستند تا چگونگي واقعه روشن شود.(اطلاعات26/12/1357)
فرماندار مهاباد را كردها انتخاب ميكنند.
مهاباد – دولت موافقت كرد كه فرماندار مهاباد از سوي كردهاي ايران برگزيده شود. اين نخستين «ژست» دولت مهندس بازرگان در مقابل خواستهاي هشتگانه كردهاي ايران براي خودمختاري كردستان است. آقاي «اسماعيل اردلان» نماينده دولت در منطقه غرب در ديدار با آيت الله «شيخ عزالدين حسيني» رهبر جنبش خودمختاري كردستان به وي اطلاع داد كه مهاباد يك نفر را براي احراز سمت فرمانداري اين شهرستان معرفي كند تا نسبت به صدور حكم ابلاغ براي او از سوي دولت اقدام شود. نماينده دولت همچنين پيرامون امكان تشكيل فرمانداري كل مهاباد در اين ديدار سخن گفته است. از سوي ديگر نمايندگان اعزامي از سوي امام خميني كه به مهاباد رفته بود، در ديدار با آيت الله شيخ عزالدين حسيني پيرامون مسايل خودمختاري كردستان صحبت كرد و نقطه نظرهاي كردهاي ايران را با خود به قم بردند.
همزمان عدهاي از عشاير «منگور» مهاباد در ديدار با آيت الله «شيخ عزالدين حسيني» مسأله حمله به پادگان جلديان را به آنصورت كه انتشار يافته تكذيب كردند و گفتند اصولاً موضوع حمله عشاير به پادگان درست نيست و اين حرف از آنجا عنوان شده كه بهانهاي براي بردن اسلحههاي موجود در پادگان به اروميه داشته باشند.(اطلاعات26/12/1357)
انفجار مين
اشنويه – انفجار مين در حوالي پاسگاه ژاندارمري بين مرز ايران و عراق، سه جوان روستايي را كشت. اين عده سيد محمود 17 ساله،حسين مهاجر 25 ساله و عزيز 18 ساله بودند و از يكي از روستاهاي اشنويه، براي چيدن كنگر، به ارتفاعات رفته بودند كه بعلت ناآشنايي، در حال بيرون كشيدن مين از زمين، انفجاري رخ داد و هر سه نفر كشته شدند. كميته شوراي انقلاب اسلامي اشنويه از كارشناسان ارتش انقلابي ايران خواست براي از كارانداختن مينهاي اطراف پاسگاههاي مرزي اين منطقه اقدام كنند. گفته ميشود اطراف پاسگاههاي مرزي «رزتا»، «هگ آباد»، «آق قلعه» و «كپر آباد»، مين گذاري شده است. اين پاسگاهها قبلاً تخليه شده بود.
پاوه – حدود 10 هزار نفر به حمايت از جمهوري اسلامي وخودمختاري كردها درپاوه راهپيمايي كردند و قطعنامهاي در 6 ماده صادر نمودند. در اين قطعنامه به ذكر «اسلام» بعنوان مذهب رسمي كشور و لزوم پخش مجدد برنامههاي كردي از راديوهاي كرمانشاه و قصر شيرين اشاره شده است.
سنندج – دكتر اسماعيل اردلان نماينده فوق العاده دولت در استانهاي آذربايجان غربي، كرمانشاهان و كردستان در اجتماع مردم سنندج، به هنگامي كه قصد سخنراني داشت با اعتراض اعضاي جمعيت دفاع از آزادي و حقوق بشر در اين شهر مواجه شد. علت اعتراض، فعاليت وي در حزب منحله رستاخيز ذكر شد. در اجتماع مردم سنندج حضرت آيت الله محلاتي نماينده امام خميني حجت الاسلام صفدري و سيد جلال حسيني رهبر مذهبي شهرستان بانه حضور داشتند و طي آن آيت الله محلاتي طي سخنراني متذكر شد كه براي بررسي خواستهاي مردم سنندج وارد اين شهر شده است.
-سيد جلال الدين حسيني رهبر مذهبي شهرستان بانه در يك مصاحبه اظهار داشت: «ما خواهان خودمختاري هستيم ضمن اينكه ارتش، امور اقتصادي و سياست خارجي در سطح كشور بايد مشترك باشد». وي افزود: «بين رهبران كرد منطقه در اصول، تفاهم هست و اختلاف نظرها حزبي ميباشد» و آقاي حسيني گفت: «روحانيوني كه در انقلاب مردم كوشش نكردهاند و بيطرف بودند، خطا كار نيستند بلكه قصور كردهاند اعضاي شوراي دانش آموزان سنندج بعنوان اعتراض به سانسور در راديو و تلويزيون، سر كلاس درس حاضر نشدند.
-سپاهيان ترويج و آباداني پسر منقضي خدمت در سنندج ضمن مراجعه به دفتر اطلاعات در اين شهر گفتند كه 6 سال تعهد خدمت اداره كشاورزي از آنان گرفته شده در حالي كه شش ماه است كه بيكار هستند.(اطلاعات26/12/1357)
ملاقات با امام جمعه
مهاباد – «مهدي عباسي» استاندار آذربايجان غربي وارد مهاباد شد و با آيت الله «سيد عزالدين حسيني» امام جمعه اين شهر ملاقات كرد در اين ملاقات نمايندگان جوانان مياندوآب كه به مهاباد گريخته و در منزل آيت الله و مساجد اين شهر متحصن شدهاند نيز حضور داشتند. در اين ملاقات همچنين آيت الله حسيني «اسعد ايران زاده» وكيل دادگستري را بعنوان فرماندار مهاباد به استاندار معرفي كرد. صدها زن ودختر با حجاب در حالي كه عكسهايي از امام خميني و آيت الله عزالدين حسيني در دست داشتند با دادن شعارهاي مذهبي به طرفداري از حجاب اسلامي در شهر مهاباد راهپيمايي كردند.(اطلاعات27/12/1357)
نامه سرگشادة مدير دادگستري به نخست وزير: عضو مومن رستاخيز، نمي تواند مسائل مردم كردستان را درك كند.
يكي از وكلاي دادگستري تهران طي ارسال نامه سرگشادهاي براي نخست وزير از انتخاب عضو مومن حزب رستاخيز براي بررسي اوضاع كردستان اظهار تاسف كرد. ماجد وثوقي در نامة مشروح خود كه يك مقاله در رستاخيز و يك نامه به رئيس هيئت اجرايي حزب رستاخيز ضميمه آن است مي نويسد( من به نام يك نفر كرد مقيم مركز وظيف خود ميدانم كه حقايقي را عريان با شما درميان بگذارم. آقاي بازرگان شما مبعوث رهبر انقلاب ضد استبدادي و ضد امپرياليستي هستيد و به عنوان دئيس دولت موقت وظايفي را به عهده داريد كه عمدتاً متوجه تصفيه دستگاه اداري از عوامل فساد رژيم گذشته و پي ريزي بنياني نوين بر اساس مصالح و ابزاري است كه انقلاب پيروز و شكوهمند ملت دراختيارتان قرار داده است موضع گيري دولت شما در قبال مسائل و موضوعات مملكتي علي الاصول بايد در جهتي خلاف جهت نظام طاغوتي منحله باشد. يكي از مهمترين موضوعاتي كه همان آغاز حكومت شما براي من و امثال من مطرح گرديد موضع گيري حكومت موقت در قبال مسئله كردستان و مطالبات مشروع خلق كرد بوددر كنار اظهار نظرها و موضع گيريهاي مثبت و انقلابي آيت الله طالقاني داير بر تاييد ضمني حق مداخله در تعيين سرنوشت براي خلق كرد، اقدامات رسمي حكومت شما تاكنون مجموعاً عبارت بوده است از اعزام هياتي تحت رياست آقاي فروهر به كردستان تعيين استاندار براي آذربايجان غربي ترتيب مصاحبه رسمي تلويزيوني كذايي و سيله دكتر مكري و بالاخره ماموريت جديد به آقاي دكتر اسماعيل اردلان براي مذاكره با هموطنان كرد در استانها كرمانشاه و كردستان و آذربايجان غربي. ترتيبهيات همراه آقاي فروهر براي همه ساكنين كردستان شايان توجه بود زيرا بدون شك با بررسي سوابق افراد اين هيات جهت اصلي برخورد شما با مسئله كردستان مشخص ميگردد. غير از ابراهيم يونسي كه در گذشته او نقطه تاريكي ديده نميشود و به همين دليل گويا ديگر به بازي گرفته نشده است. سوابق دو نفر ديگر در پيش روي فرزندان خلق كرد اين زادههاي ستم و رنج قرون و اعصار قرار دارد. آقاي دكتر مكري بلافاصله پس از كودتاي 28 مرداد بار سفر بست و فارغ البال در پاريس حسب اظهار خودشان به كار تحقيق و تدريس پرداختند ايشان در طول اين 25 سال كمترين پيوندي نه با خلق كرد داشتهاند و نه با مسئله كردستان جز در عالم تحقيق دربارة اهل حق و مسائل مهجوري از اين قبيل هيچگاه با لفظ كرد و كردستان پيوندي نداشتهاند. آشكار است كه ايشان با چه ديدي به مسأله مي نگريستندو چه رهنمودي مي توانستندبه شما بدهند فرد شاخص اين هيئت كه به جهت تداوم حضور او در اقدامات رسمي و حكومت شما از هر جهت چشمگير ميباشد. آقاي دكتر اسماعيل اردلان است. براي اينكه آقاي مهندس بازرگان شما اين افراد مورد اعتماد خود را بهتر بشناسيد من عكس يك مقاله به امضاي ايشان منتشره در شمارة 618 روزنامه رستاخيز ارگان حزب رستاخيز مورخ 29/2/56 صفحه 19 و عكس و نامه مورخ 11/7/1357 ايشان با خط و امضايشان از نظر شما ميگذرانم و اشاره مي نمايم. مقاله آقاي دكتر اردلان عكس العمل ايشان درقبال نامه سرگشاده ابراهيم خواجه نوري خطاب به جمشيد آموزگار است.آقاي مهندس بازرگان شما به دقت به عنوان يك نخست وزير مسئول اين نامه را بخوانيد تا بدانيد كه اين فر شاخص و تعيين كننده سياست شما درمورد كردستان چگونه موجوديست؟او حتي درحد للهآقا نيز حاضر به قبول گفت و شنود رستاخيزي نبوده است. او جمشيد آموزگار را بالاتر از آن ميدانسته است كه بيايد و درباره مضارسيستم تك حزبي آريامهري با كسي گفتگو كنداو با كمال صراحت خواجه نوري را ازاينكه عضو رستاخيز نيست به محاكمه ميكشد و پا را ازاين فراتر ميگذارد و عدم حضور او را در جلسات حزبي بعنوان چماق تكفير بر فرقش ميكوبد او فضاي رستاخيزي را فضاي كمال مطلوب ميشمارد و سيستم را خالي از هرگونه عيب و نقص ميداند و تفوه خلاف را كفر محض. او داوطلب ميشود كه با لله آقا بنشيند و او را به راه راست هدايت كندو گمراهي از صراط مستقيم رستاخيزي را به هدايت به خط عبوديت آريامهري بدل كند آقاي مهندس بازرگان نامه مورخ 11/7/57 را از نظر بگذرانيد. اين نامه در زماني نوشته شده است كه 24 روز از جمعه خونين 17 شهريور ميگذشته است.
در اين ايام بسياري از افراد حزب رستاخيز از عضويت در اين حزب تبري ميجستند. چند تن از نمايندگان اين حزب در مجلس اشكارا به افشاگري پرداخته بودند. اركان حزب زير فشار جنبش انقلابي در هم ميريخت تا جائيكه حتي دكتر سعيد نيز كه امروز بعنوان فردي خطاكار در زندان كميته در انتظار مجازات است حاضر نبود بار ننگين رهبري اين حزب را به دوش بكشد ولي حتي در اين شرايط نيز اين آقاي دكتر اسماعيل اردلان رسالت رستاخيزي را چون فردي مومن و معتقد تبليغ ميكند و هر گونه عملي را كه حيات حزب نجات بخش رستاخيز را دچار مخاطره سازد كفر محز و خيانت ميداند. به اين عبارت آخر متن نامه دقت كنيد: «اگر اين دو استدعا را مورد عنايت و پذيرش قرار داديد مي توانم پيشنهادات عملي ديگري در راه حفظ حيات حزب و احياي آن بعداً تقديم دارم. در پايان عرض ميكنم كه انحلال حزب رستاخيز ملت ايران به صورتي كه در پيش گرفتهايد و ميخواهيد عملي كنيد عاقبتي خطرناك خواهد داشت. با تقديم احترام دكتر اسماعيل اردلان.11/7/57».
وي در پايان نامه خود ضمن تأكيد بر هوشياري خلق كرد و شاراه به خطراتي كه اشتباهات جاري در مورد كردستان به بار خواهد آورد مي نويسد:
«جناب مهندس بازرگان، از تأثير مصاحبه تلويزيوني كذايي دكتر مكري با نمايندگان قلابي كه فرياد همه را به آسمان رسانيد لابد استحضار پيدا كرديد و مسئولين راديو و تلويزيون به عرضتان رساندهاند كه چگونه امواج خشم و تنفر مردم كردستان از هر سو بالا گرفت تا جائيكه راديو صداي ايران ناچار شد اعلام كند كه آن مصاحبه كنندگان تلويزيوني، نمايندگان مردم كردستان نبودهاند. با اين اوصاف انتظار داريد حاصل مأموريت تازه اين سفير حسن نيت بهتر از نتايج آن مصاحبه كذايي باشد؟ “م.و كرد” (كيهان27/12/1357)
50 سال مبارزه كردها براي آزادي ملي
كردستان نه انبار باروت، نه هيزم تر
در يك ماه، اويسي، هفتاد و دو كرد مبارز را تيرباران كرد.
كردها: ما فرصتطلب نيستيم، 50 سال براي خودمختاري مبارزه كرديم.
رژيم پهلوي با همكاري بارزاني قيام مسلحانه 18 ماهه كردستان را سركوب كرد و صدها كرد انقلابي شهيد شدند.
(صالح نيكبخت)
شكست جنبشهاي ملي قاضي محمد خلق كرد را از تعقيب آرمانهاي خود منصرف نكرد و مبارزات كردها براي خودمختاري در چارچوب مرزهاي جغرافيايي ايران ادامه يافت. شورش كردها آخرين بار در سال 1347 ـ 1346 بعد از 18 ماه مبارزه مسلحانه به دست ارتشبد اويسي، جلاد معروف سركوب شد. او در عرض كمتر از يك ماه 72 مبارز كرد را تيرباران كرد. سراجي يكي از رهبران كردها كه از سال 46 فراري بود و اخيراً به ايران برگشته، خيانت ملامصطفي بارزاني را عامل اصلي شكست اين جنبش ميداند.
پيشينهي جنبش كردستان
با روي كار آمدن دولت عبدالكريم قاسم در عراق و به توافق نرسيدن كردها در مياله خودمختاري، جنگ داخلي عراق آغاز شد و گروهي از حزب دمكرات ايران كه سالها در تبعيد بودند در عراق گرد آمدند. پس از انشعاب در حزب دمكرات عراق و رشد دو گرايش در اين حزب در جمع كردهاي ايراني هم شكاف افتاد. گروهي به رهبري «اسحاقي» معروف به احمد توفيق جانب بارزاني را گرفتند و از كشاندن مبارزه به داخل ايران ناراضي بودند. جناح ديگر كه بعدها كميته انقلابي ناميده شدند راه خود را از بارزاني جدا كردند و به قصد شروع مبارزه مسلحانه عازم ايران شدند. مهندس اسماعيل شريفزاده، عبدالله و سليمان معيني، ملا محمد امين شلماشي معروف به ملاآواره شاعر معروف كرد، اعضاي كميته انقلابي بودند.
به گفته محمد امين سراجي تنها عضو زنده كميته انقلابي و يكي از اعضاي فعلي كميته مركزي حزب دمكرات طي 18 ماه مبارزه مسلحانه، تقريباً تمامي روستاهاي سردشت و بعضي از نواحي ايرانشهر نقده آزاد شد.
صدها نفر از روحانيون، دهقانان و خورده بورژوازي شهري نيز به شورشيان پيوستند.
ملا آواره، ملا رحيم، ورودي و پسرش ملا قادر و ملا محمد زنگنه چهار روحاني بودند كه در جنبش كردستان شهيد شدند. يكي از همرزمان ملا آواره به من گفت: گرچه ملا آواره هميشه توصيه ميكرد كه به مالكان نبايد اعتماد بشود ولي چند مرتجع و فئودال كرد در جنبش كردستان نفوذ كردند و مثل هميشه از پشت به انقلاب خنجر زدند. شاه از حركت مسلحانه چريكهاي كرد كه بعد از مرداد 1332 بيسابقه بود وحشتزده شد. در مدت كمي نيرويي از عناصر بد نام و شرور فئودالها به نام چريك دولتي تشكيل شد. چريكهاي دولتي و ژاندارمري با ياري افراد بارزاني به رهبري عبدالله پشتدري و هواپيماهاي جنگي كه فرماندهي عالي آن را اويسي به عهده داشت شكار انقلابيون كرد را آغاز كردند. شعار انقلابيون «زمين مال كسي اس كه آن را ميكارد» به همان اندازه كه دهقانان را به خود جلب كرد بارزاني و خانها را وحشتزده نمود. از اين رو كساني كه به داخل خاك عراق عقبنشيني ميكردند بوسيله افراد بارزاني دستگير و تحويل ساواك رضاييه ميشدند. گروه ديگر در داخل عراق بوسيله ايادي بارزاني سربهنيست شدند. 72 نفر از جمله ملا آواره در عرض يك ماه در دادگاه جلديان محكوم و تيرباران شدند. شريفزاده هم در روستاي «دارينه» بوسيله افراد كدخدا شريف و عبدالله خان شهيدي، به شهادت رسيدند. اويسي دستور داد اجساد شهدا را براي عبرت مردم در شهرها بگردانند. مردم مهاباد به عنوان اعتراض به اين كار مغازهها را بسته و در خانههاي خود ماندند. كردها اين شورش را برگ زرين تاريخ مبارزات خود ميدانند. زيرا مبارزه مسلحانه با رژيم شاه براي اولين بار در كردستان آغاز شد. با شروع جنبش ملي در سال 1356 كردها فعالانه در آن شركت كردند. در تشييع جنازه عزيز يوسفي كه پس از 20 سال از زندان آزاد شده بود شعار دموكراسي براي ايران و خودمختاري براي كردستان يكبار ديگر مهاباد را به لرزه آورد. شيخ عزالدين حسيني امام جمعه مهاباد رهبر ملي و مذهبي خلق كرد و ديگر رهبران مذهبي بار ديگر خواستار خودمختاري كردستان شدند.
نه انبار باروت . . .
چهرهي شهرهاي كردستان عوض شد. كارمندان و دانشآموزاني كه تا ديروز از پوشيدن لباس محلي در ادارات و مدارس ممنوع بودند با لباس زيباي كردي در كلاسها و ادارات حاضر ميشدند. كلاسهاي تدريس زبان كردي تشكيل شده و اتحاديه جوانان بانه در اين مورد اولين قدم را برداشته است. در مهاباد نمايشنامههايي به زبان كردي به اجرا درآمد. سلطنت زدايي حتي در جريان انقلاب صورت گرفت و نام اماكن عمومي و مدارس و مغازهها عوض شده، دارينه «روستايي كه شريفزاده در آن شهيد شد» نام نخستين نشريهاي بود كه به زبان كردي و فارسي در سردشت انتشار يافت و به دنبال آن چند نشريه ديگر در شهرهاي كردستان منتشر شد. چهرهي مردم در شهرهاي كردستان كه غالب آنها سراپا مسلح و آزاد در ميان شعارها و پوسترهاي رنگي مطمئن و اميدوار است. مردم از اين همه سر و صدا و جنجال كه در مورد كردستان ميشود ناراحت و از جان زدن فئودالها و عوامل سرسپرده به جاي نمايندگان خلق كرد و از «رو» دادن به مزدوران رژيم سابق و امپرياليسم آمريكا ابراز تنفر ميكنند. جز تداوم شور انقلابي در دو ماه پيش هيچچيز در كردستان عوض نشده است. دكتر رحماني يك پزشك كرد معتقد است هر دولت انقلابي بايد ه خواستههاي كرد توجه كند. حق تعيين سرنوشت همين و نه زياد. او ميگويد: در تهران و ديگر شهرها خيال ميكنند كردستان حالت انفجاري دارد در حالي كه اينجا نه انبار باروت است و نه هيزم تر كه آتش بگيرد. مسالهي كردستان نبايد بزرگ شده و از اين مساله، مترسكي براي ترساندن مردم ساخته شود. ببينيد اينجا كاملاً آرام است.
ما فرصتطلب نيستيم
دكتر رحماني ميگويد: ما چهل سال براي خودمختاري مبارزه كرديم و اگر لازم باشد چهل سال ديگر نيز ادامه ميدهيم. بعضيها ما را متهم به فرصتطلبي ميكنند و معتقدند كه در اين شرايط از فرصت استفاده كرده و تقاضاي خودمختاري كردهايم در حالي كه سابقه مبارزه خلق كرد روشن است.
رهبران مذهبي كردستان در اينكه خودمختاري حق طبيعي خلق كرد است، وحدتنظر دارند. امام جمعه مهاباد به عنوان رييس هر هياتي كه با دولت مركزي مذاكره كند قبول و مورد پشتيباني قرار گرفته است. عزيز عاملي يك وكيل دادگستري جوان در شهر سقز با شور خاصي ميگويد: منشور ملل متحد و اعلاميه حقوق بشر حق تعيين سرنوشت را براي همهي ملتها تضمين كرده است. هر دولتي كه مدعي دمكراسي باشد بايد به خواستههاي ما توجه كند. به عقيده او رفع ستم ملي كه ابعاد اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي دارد، ميتواند در قوام دمكراسي و ممانعت از بازگشت ارتجاع و امپرياليسم به كشور مؤثر واقع بشود، بعلاوه رفع ستم ملي از توسعه «شونيسيم» ملت حاكم و گرايشهاي تنگنظرانه افراطي ناسيوناليستي ملت تحت ستم جلوگيري ميكند. بحث خودمختاري در مهاباد كه در بين كردها به شهر قهرمانان معروف است و مركز سياست منطقه كردنشين است گرمتر از ديگر جاهاي كردستان است. هر روز دهها نفر از مقامات سياسي و خبرنگاران داخلي و خارجي به اين شهر ميرود. هر اظهار نظري در مورد مسالهي كردستان عكسالعمل وسيعي را از جانب مردم به دنبال دارد. فرداري روزي كه آيتالله طالقاني در مورد خودمختاري كردستان صحبت كردند. مردم حقشناسي خود را با شعار «درود بر طالقاني» ابراز داشتند.
كردها از اينكه به آنها تجزيهطلب گفته شود بسيار متنفر هستند و ميگويند بدترين تهمت، قلمداد كردن ماست. ما به كلمه تجزيه طلبي حساسيت پيدا كرديم.
مرده ريگ رژيم شاه
هاشم كريمي يكي از اعضاي حزب دمكرات كردستان كه هفت سال فراري بوده و محكوم به اعدام ميباشد در بانه گفت: نغمهي شوم تجزيهطلبي كه اين روزها از جانب مراجع خاصي به كردها نسبت داده ميشود، مرده ريگ رژيم سرسپرده شاه است.
يك بازاري معتبر در سقز ميگويد: تجزيه طلبي كردها همان قدر صحت و پايه دارد كه ماركسيست اسلامي در نظام منفور شاه چند نفر از معلمان سقز اعتقاد دارند گروهي از خودمختاري كردستان برداشت نادرستي كرده و آن را با تجزيه طلبي اشتباه گرفتهاند به گفتهي آنان اگر فكر تجزيهي كردستان يا هر نقطهي ايران پيش بيايد آنها مقاومت خواهند كرد و اين خيانت را نميپذيرند.چه كردستان و ايران از هم جدا نيستند.
در كردستان تقريباً تمام گروههاي سياسي آزاداغنه فعاليت ميكنند. چند حزب و سازمان جديد مانند، حزب مساوات اسلامي و سازمان زحمتكشان كردستان و . . . بوجود آمدند. در حالي كه هنوز گروهي خودمختاري را يك آرزوي ديررس به حساب ميآورند. بسياري از گروهها به دولت انقلابي اميد بستهاند. قاسملو دبير كل حزب دمكرات كردستان نيز اين اميد را دارد ولي انكار نميكند كه بيتوجهي به خواستههاي خلق كرد مواجه با عكسالعمل عمومي خواهد شد. او نوع اين واكنش را مشخص نميكند ولي معتقد است نحوهي برخورد يك طرف كيفيت عكسالعمل طرف ديگر را مشخص خواهد كرد. قاسملو هشدار ميدهد مبادا، تنش و واكنش نسنجيده در مسير خشونت قرار گيرد.
تماميت ملي حفظ شود
كردها ميخواهند سرنوشت خود را در چارچوب مرزهاي ايران و به نحوي كه به حاكميت دولت مركزي و تماميت ملي لطمه نزند تعيين كنند. در دو هفتهاي كه در كردستان بودند تقريباً غالب مردم از طبقات مختلف از همهي رسانههاي گروهي دلخور بودند. آنها اعتقاد داشتند اين رسانهها خواستههاي مردم كردستان را آنطوري كه بايد و شايد تشريح نميكنند و درصدد توزيع مسايل حساس برنميآيند. گرچه هيات دولت به كردستان رفته و خواسته 8 مادهاي خلق كرد تسليم آقاي داريوش فروهر شده ولي تاكنون دولت هيچ عكسالعمل و اظهار نظر رسمي نداشته است. با اين حال تقريباً همهي كردها اميدوارند دولت حقيقت موضوع را مورد توجه قرار دهد و به خواست آنها كه انساني و قانوني است توجه شود. آنها نيك ميدانند كه همهي كارها يك شبه درست نميشود ولي اظهار نظر رسمي ميتواند حسن نيت دولت را در اين مساله به مردم نشان دهد.(كيهان29/12/1357)
نوروز خونین سنندج، چرایی یک بحران(9)
March 18, 2011
22 Mins Read
505
Views