گذر از “تمامیت خواهی استالینیستی” به “تمامیت خواهی نازیستی”(بخش6و پایانی)
نتیجه
الگوی دگرگونی تکاملی، نقطه ی مقابل الگوی انقلابی است. در حالیکه در برداشت های انقلابی دگرگونی بر ناپیوستگی تاکید می شود در برداشت های تکاملی فرآیند های پیوسته ی اجتماعی-سیاسی مد نظر قرار می گیرند که فرایندهای افزایشی و در عین حال جهت دار و بنابر این “انباشتی” هستند.تصور می شود پویایی ها یا دگرگونی های تکاملی از برهم کنش پیچیده ی برآیندهای گزینش و سازگاری ناشی می شوند بنابر این از کنش متقابل عوامل محیطی و عوامل ارادی ناشی می شوند. فرآیند پایدار دگرگونی در طول زمان مهمترین مشخصه است که با گزینش دگرگونی های معین جریان بعدی دگرگونی ها را گزینش می کند.
تمامیت خواهی کنونی جمهوری اسلامی به موازات قدرت رهبر، از وجود دولت به عنوان نمای بیرونی و بازنمود کننده ی کشور در چشم غیر تمامیت خواه استفاده می کند. غافل از آنکه تنها به عنوان یک نما وارث منطقی جنبش تمامیت خواه است و ساختار دولت (به مثابه ی دولت نهم دکتر احمدی نژاد) از فرمانروای جنبش (به مثابه ی دستگاه رهبری) وام می گیرد.
تحت دستاویز بنای ایرانیت در جمهوری اسلامی و استفاده از سرشتی ماهوی به نام “ولایت فقیه” (به مثابه ی رکن اساسی حکومت) تحقق چیره گی تام صورت عمل به خود می گیرد.
اما رژیم های تمامیت خواه ثابت کرده اند که آرمان شهر تمامیت خواه فارغ از شکست یا پیروزی باید –وضرورتا باید- محقق شود.
هیتلر می توانست در بحبوحه ی عقب نشینی های نظامی از لذت نابودی یهودیان و استقرار کارخانه های مرگ برخوردار شود (و جمهوری اسلامی از ارعاب، سرکوب، شکنجه، بازداشت، زندان و مرگ مخالفان) اما ماهیت اسلام ایرانی به مثابه ی ناسیونال سوسیالیسم پیامد نهایی جز جنگ به دنبال نخواهد داشت چراکه باید گفت بدون جنگ “سوزاندن پل های پشت سر” و تحقق هدف های نهایی تمامیت خواهی جمهوری اسلامی امکان پذیر نخواهد بود.
منابع:
1-توتالیتاریسم، هانا آرنت، ترجمه ی محسن ثلاثی، نشر ثالث، 1388
2-در جستجوی هویت تازه، تالیف: محمود نکو روح، نشر چاپخش، 1378
3- درآمدی انتقادی بر تحلیل سیاسی، کالین های، ترجمه ی احمد گل محمدی، نشر نی، 1385
تدوین: بهزاد خوشحالی