ئاوييه ره ره شپوشه که م!
آبيدر سياهپوشم!
ندانستند به فروزان شعله های آتش
گرهی از خاک تا افلاک خواهي بست
پیوندی از جنس آزادی و حقیقت
حقیقت و ژوان
ژوان و آزادی
در تاروپودی به نام “نيشتمان”
تا ابد جاودانه
****
ندانستند اين روسياهان
فروزان شعله هاي آتش
من و تو و ما را به آسمان ها پیوند می زند
“بودن” هایمان را لبریز از امکان
“شدن” هایمان را انباشته از معنا
“فرگشت” مان را لبریز از آینده گی
به پهنه ی درون
گستره ی کیهان و
پهنای گیتی
می پیوندد
ندانستند به فروزان شعله های آتش
گرهی از خاک تا افلاک خواهي بست
در تاروپودی به نام “کردستان”
تا ابد جاودانه
تا ابد جاودانه….
(ب.خ)
