اینجا ایران است….
در ادبیات این سرزمین، “دوست داشتن” واژه، بس بسیاران
سنگدلی ها فراوان
در ادب این سرزمین، ناسزا مذموم
حرمت شکستن ها بسیار
خودفروشی، بی اخلاقی
خودفروشان….چه بسیاران
****
در سرزمینی که آتش به پاکی ستوده
آتش کین از سینه ها زبانه کشان
آنجا که پیام آورش، الهام بخش “پندار نیک”
نیک اندیشی تاوان
در سرزمین “گفتار نیک”؟
زبان ها درکام
و در “کردار نیک” زمین؟
نیک کرداران بر دار
****
در سرزمینی که “ابرز” و “زاگرس”ش سربرافراشته؟
“هونم درّه” ها بسیاران
اینجا ایران، اینجا ایران است…
****
اینجا در همین سرزمین
آنجا که همه از آزادی(از) و آزادی(برای) سخن ها می سرایند
زنجیر فروشان، بزرگترین سوداگران
اینجا در همین خانه
آنجا که خاستگاه “قانون”ش می خوانند
به نام “قانون” به مرگ می آویزند انسان
اینجا ایران است
****
شگفتا
در سرزمینی که همه به هم “بله” می گویند
زندگی تنها یک واژه است: “نه”
در سرزمینی که همه به هم “آقا” و ” خانم” می گویند
“انسان” در “بردگی مشترک”
در سرزمینی که همه به هم “چشم” می گویند
“گوش” ها بزرگترین عضو برای “گوش به فرمان بودن”
اینجا ایران، اینجا ایران است….
****
در سرزمینی که سرانه ی مصرف سوخت در جهان، بالاترین!؟
انسان در “زیر صفر” گرمی انسانیت
در سرزمین بالاترین سرانه ی مصرف برق؟!
تاریکی و شب افزون
در سرزمین آّب و پاکی
پلیدی بس بسیاران
و در این زمین، در این سرزمین، آریا زمین
انسان پندار و گفتار و کردار، “نیک” زمین
هم او، انسان
شمارش ها؟
به تعداد نفس ها، فقر، هجی
به شماره ی نفس ها، فقر، هجی….
اینجا ایران….
اینجا ایران است