به جرات می توان گفت هر آنچه به عنوان یک شهروند خاورمیانه ای انجام داده ایم، در حال انجام آن هستیم، و یا در اندیشه ی انجام آن در فردا، گرفتار این “قید خودنهاده” است. به همین خاطر است که “ما”ی توسعه نیافته، همواره در عصر پدران، “گذشته” را شناسنامه می کنیم و “آنها” در عصر “فرزندان”، “آینده” را “هویت”، برمی سازند….
نتیجه این می شود که “ما” معمولا به صرف افعالی چون: “جازدن”،”درجازدن” و”جاخوردن” عادت می کنیم اما “آنها”، “جاگذاشتن” را هم جا می گذارند…..
و سرانجام نیز چنین خواهد شد که همیشه، دستکم، دو روز جا می مانیم و معمولا سایه ی ما بلندتر از خود ماست….