اجازه ندهيم جمهوري اسلامي از اين تاوان هم به سلامت بگذرد
اعدام هيوا تاب از زاويه اي ديگر
نخست: به اين بند از بخش نهم کتاب “سي و سه گلوله” توجه کنيد:
“فاجعه ي سي و سه گلوله خود به تنهايي مي تواند توجيه گر سيستم تک حزبي ترکيه و سياست ترکها در برابر ملت کرد باشد. بازداشت 40 روستايي فقير، آزاد کردن آنها، بازداشت مجدد، تحويل آنها به ارتش و در نهايت، گلوله باران 33 نفر از آنها در نوار مرزي در حالي که 5 متهم ديگر پس از محاکمه ي مجدد تبرئه شدند، افشاي پرونده، رسيدگي مجدد، مذاکرات مجلس، پنهان ماندن نقش بازيگر اول اين ماجرا، نقش مطبوعات وابسته به ايدئولوژي رسمي، متهم نمودن قربانيان به قاچاق و دزدي و خلاف، فريب افکار عمومي و…همگي نشان دهنده ي چکيده ي سياست هاي رژيم نژادپرست ترکيه در برابر کردهاست.(33گلوله چه قدر به موضوع هيوا تاب و کشتن حدود 300 انسان کرد شباهت دارد)
دوم: اعدام ها زماني انجام مي گردد که دولت روحاني با ادعاي “مشروعيت”، “مردم سالاري”، “اعتدال” و “تدبير”، در يک نمايش از پيش آماده نقش عدالت محوري بازي مي کند و به دنبال کسب وجهه از مجاري قانون است.
سوم: آمران و عاملان طراح کشتار، هرگز معرفي نشدند
چهارم: نقش بازيگران اصلي و غير کرد عضو سپاه پاسداران ايران مانند “سردار نوراللهي فرمانده وقت سپاه کردستان، سرهنگ هوشمند، فرمانده اطلاعات عمليات وقت سپاه کردستان، با تغيير محل جغرافيايي خدمت آنها به کلي پنهان ماند
پنجم: با اعدام هيوا تاب و همدستان کرد او، پرونده اي که مي بايست در دادگاه بين المللي جنايتکاران جنگي، عليه جمهوري اسلامي گشوده شود را به نازلترين سطح، يعني محاکمه در يک دادگاه داخلي به صورت غير علني و سرانجام اعدام ماموران مرگ تقليل داد.
ششم: پيگيري اين پرونده و درخواست از يک گروه حقيقت ياب دادگاه بين المللي جنايتکاران جنگي براي وادار ساختن ايران به پاسخگويي کامل در اين زمينه، بيگمان، پرده از طرح سيستماتيک جنايت عليه بشريت جمهوري اسلامي ايران برخواهد داشت
منبع: سي و سه گلوله، اسماعيل بيشکچي،ترجمه ي بهزاد خوشحاليفنورعلم،1379