تيره (سبز+قرمز+آبي) يا سياه؟
“يلتسين” و “گورباچف” ايران؟؟!
آيا “روحاني” از گفتگو و مذاکره با آمريکا، به دنبال کسب حمايت اين کشور از يک جريان خاص است؟ يا آنکه به صورت جدي به دنبال پايان دادن به مناقشه ي هسته اي است؟
آيا امتياز دهي جديد رهبر ايران به سپاه در مورد بدون اشکال بودن حضور اين نهاد در فعاليت هاي اقتصادي، به خاطر اطمينان از پشتيباني سپاه از او در برابر “قدرت در سايه” نيست؟
آيا آرامش اين روزهاي هيات حاکمه ي ايران، آرامش پيش از توفان نيست؟
آيا در مورد “نقض حقوق بشر” که يکي از سه گانه هاي فشار غرب بر ايران است جريان افراطي، محکومين به اعدام و ناراضيان داخلي را قرباني روشن کردن چراغ قرمز توقف ديپلماسي خواهد کرد؟
آيا نظام به مرحله ي سرکوب مردم خواهد رسيد؟ يا پيش از آن، خود را خواهد کشت؟
آيا “نرمش قهرمانانه” چراغ سبز يک جريان خاص براي امتيازدهي به غرب نيست: اگر قدرت در سايه، از پشتيباني غرب، براي “تغيير ساختار رژيم”، تضمين مي خواهد من نيزبه عنوان رهبر ايران و نماينده ي عالي جريان، مي توانم امتياز بدهم
آيا تروريسم بين الملل جمهوري اسلامي، به اهرم فشار يک جريان خاص براي وادار ساختن غرب به گفتگو با خود تبديل نخواهد شد؟
آيا جنگ قدرت جديد، بازي مرگ و زندگي رهبر ايران با “قدرت درسايه” است؟
آيا آمريکا و غرب، به پشتيباني از يک جريان خاص براي حذف جريان ديگر تن خواهند داد؟
روحاني در بازگشت از نيويورک، چه پيامي با خود خواهد آورد:
موافقت ايالات متحده با “تغيير ساختار” از طريق به رسميت شناختن يک جريان خاص و يا اين پيام:
تغغير رژيم در دستور کار قرار گرفته است و ديگر نمي توان کاري کرد. در واقع، ساعت شمار بمب تغيير به کار افتاده است و ديگر کاري نمي توان کرد.
روزهاي آينده انباشته از هيجان و البته “تغيير” خواهند بود: يا “تغيير ساختار” يا “تغيير رژيم”
روحاني در سخنراني خود، در پشت چهره ي آرام و به ظاهر خونسرد، آشفته بود، بسيار آشفته، از جنس آماده شدن براي بازي مرگ و زندگي…..
و انتظار براي يافتن پاسخ اين پرسش:
“يلتسين” و “گورباچف” ايران، چه کساني خواهند بود
(ب.خ)