به تَرَک روی فنجان نگاه می کنم، بازتر شده است، اما من، شکسته ام، من اما…. شکسته ام
(از هم داستاني اجباري من و فنجان تازه ام، نزديک به دو سال مي گذرد)
به تَرَک روی فنجان نگاه می کنم، بازتر شده است، اما من، شکسته ام، من اما…. شکسته ام
(از هم داستاني اجباري من و فنجان تازه ام، نزديک به دو سال مي گذرد)