-بهتر نيست به جاي اتخاذ يک رويکرد فرایندمحور در انديشه و تلاش براي يک سیاستگذاری حقوقي، افکار عمومي را در جهت رفع موانع اساسی سازماندهي کنيم؟
-در اين دوران بسيار حساس، نبايد با تاثيرپذيري از برخي موضع گيري هاي جهت دار يا کمتر با اهميت، از متن به حاشیه رانده شد.
-رعايت ترتيب عمومي اولويت ها، مهمترين اصل در مديريت سيستمي است به طوري که اگر ناديده گرفته شود خواست ها و مطالبات محوري ملت ما از اولويت خارج و حداقل هزينه اي که به ما تحميل خواهد نمود از دست دادن زمان به عنوان يک متغير بسيارکارامد است.
-و يک نکته ي بسيار مهم ديگر:
جنبش رهايي بخش ملت کرد، جنبش عشق و زندگی است، مردمان سرزمين ما، ديري است نفرت و مرگ را از چارچوب اصول و هنجارهاي رفتاري خود بيرون رانده اند و نيک دريافته اند اگر ديگري، در يک لحظه برون فکني ناخودآگاه، به زیر ذهن انسان مدار سقوط مي کند محصول طبيعي رژيم آموزشي، تبليغي و بايدانگار نظامي بوده است که به خاطر وابستگی های مجازی و ذهنی و نفسی به دروغ، بردگی، دورویی، خرافه گری، حسادت، ستم، کینه ورزی، نفرت، لجبازی و انتقام، بيمار شده است و بدبختانه در بسياري موارد، اين نوع از بيماران، هرگز درمان نخواهند شد.
-و به عنوان تاکيد دوباره بر موضوع:
-تحت تاثير برخي القائات هيجاني از طرف “ناخودآگاه ديگري”، “خودِ آگاه” را از “متن” “اعدام انسان ها به خاطر انديشه و عقيده” به “حاشيه” ي نفرت پراکني” متقابل پرتاب نکنيم
-فراموش نکنيم که جنبش ملت کرد، جنبش عشق و زندگي است نه نفرت و مرگ….
و ما به بهايي بسيار گران، اکنون در مسيري قرار گرفته ايم که با “عشق”، جهان را به قناعت “هستي شناخت” خود براي تاسيس يک کيان انسان مدار و به راستي مردم سالار رسانده ايم….
(ب.خ)
جنبش ملت کرد از جنس “عشق و زندگی” است نه “نفرت و مرگ”
October 27, 2013
2 Mins Read
445
Views
