همیشه پشت سر خود را تخریب می کنیم و تا ابد باید کارمان را دوباره آغاز کنیم
(به زندگی خصوصی مردم سرک می کشیم، دروغ می گوییم، بهتان می بندیم، تحمل شنیدن سخن مخالف را نداریم، به کمترین بهانه ای، یکدگیر را به باد دشنام و ناسزا می گیریم، همیشه خود را سزاوار و دیگران را ناحق می دانیم، زبان به طعنه و مضحکه می گشاییم و گمان می بریم که دیگران را سرجای خودشان می نشانیم بی خبر از آنکه کلیت خود را تخریب می کنیم. هنوز باورمان نشده است که خود تخریبی، یک اختلال روانی است….)
“خود تخریبی” یک اختلال روانی است و انسان هایی بدان مبتلا می شوند که خودپنداره ی بی ثباتی دارند، روابط میان فردی آنها فاقد ثبات است، سابقه ی روابط شدید اما پر آشوب دارند و در رفتارهای پیشینی خود تا حد آرمانی کردن مفرط اهداف پیش رفته اند اما بعدها دچار سرخوردگی و ناامیدی شده اند.
“خشم شدید” و “بی ثباتی عاطفی” دو ویژگی مهم این اختلال است که سرانجام به “خودویرانگری” منجر می شود.
نشانه های خود تخریبی
کوشش افسار گسیخته برای جلوگیری از رها شدگی خیالی یا واقعی
نوسان بیش از حد بین “آرمانی کردن” و “بی ارزش کردن”
آشفتگی هویت
بی ثباتی آشکار و مداوم
بی ثباتی عاطفی
تحریک پذیری شدید
احساس مزمن پوچی
خشم نامناسب و شدید
اندیشه پردازی پارانویایی
خود تخریب کننده ها معمولا از این عباراتت در حوزه ی اجتماعی بسیار استفاده می کنند:
ما بد هستیم
ما بی ارزش هستیم
ما شایسته نیستیم
ما بیچاره هستیم
از دیگر ویژگی های خود ویران گرها می توان به این موارد اشاره کرد:
سرخوردگی شدید
رنج شدید
احساس حقارت
ناتوانی در استفاده از قدرت خلاق
خود تخریبی منجر به یک پیامد بسیار خطرناک می شود:
همیشه پشت سر خود را تخریب می کنیم و تا ابد باید کارمان را دوباره آغاز کنیم.
منبع:
روانشناسی و زندگی(اینترنت)
اختلال های روانی(اینترنت)