در چرایی جهت گیری تشخص حزبی به سوی ستودن سلیقه های خود و تحقیر سلیقه های دیگر
حزب در چارچوب ذهنیت و اقدام ما:
ساختاری ساخت یافته و ساختاری ساخت دهنده است
از طریق مکانیسم های “عادت” شکل گرفته است
از طریق سازوکارهای “شرطی شدن” تداوم یافته است
در جریان اجتماعی شدن تکوین یافته است
از پایداری و استحکام برخوردار است
حزب نزد ما همچنین:
نه کاملا سیاسی است
نه کاملا اجتماعی است
نه کاملا آگاهانه است
نه کاملا ناآگاهانه است
به همین خاطر حزب و عضو آن چنین می اندیشد که:
متمایز است
جدا است
مشخص است
شاخص است
ممتاز است
برتر است
کمی این سوتر، تشخص حزبی خود را در ستودن سلیقه های خود و تحقیر سلیقه های دیگر می جوید….
شاید به همین خاطر است که در بسیاری اوقات و در نقاط جوشان، نظام باورها و اعتقادات ما، از علم و عقل و واقعیت فاصله می گیرد….
