همیشه از خود پرسیده ام: چرا مرگ، ما را به هم نزدیک می کند؟ چرا تنها با حضور مرگ، خود را به همدیگر گره می زنیم؟ و چرا هنگامی که پای مرگ به میان می آید مهربان ترین می شویم؟
اعتراف می کنم هنوز به جواب قابل قبولی نرسیده ام اما یک موضوع، یه شدت ذهنم را درگیر کرده است:
مبادا یکی از دلایل به هدف نرسیدن ما از مبارزه برای آزادی با وجود مبارزه ی طولانی، همین مرگ دوستی ما باشد.
صرف نظر از دیدگاه های آرمان گرایانه، زندگی و آزادی دوروی یک سکه هستند و آزادی با زندگی معنا پیدا می کند.
آیا ما بیش از آنکه عاشق زندگی باشیم دلباخته ی مرگ نیستیم؟
ما احتمالا با مشکل “فرار رو به جلو”، روبه رو هستیم و به همین خاطر، آزادی را قربانی مرگ کرده ایم….
شاید “آزادی” را قربانی “مرگ” کردهایم….
October 28, 2016
One Min Read
609
Views