فصل قلم هم کم کم تمام
ديرگاهي است نوشتن، به “گرگ سالي” مي زند
شنيده ام اين پاييز، باران خوبي داريم
از همين فردا
گلوله مي کارم، به هواي قطاره قطاره فشنگ، محصول
قُلّه مي پاشم، ستيغ ستيغ، رشته کوه، خرمن و
انسان مي افشانم، خوشه خوشه، خدايان، درو
خوشه خوشه، خدايان، درو
بايد زودتر جنبيد
چندين بهار عقب افتاده ام
چندين بهار عقب افتاده ام….
(ب.خ)