آنچه در مقاومت مدني روزهاي پيش مريوان روي داد از چند زاويه، قابل توجه و همچنين تکرار پذير و قابل تعميم است:
نخست: مقاومت مدني يا اقدام مدني در ساده ترين تعريف عبارت است از: “غلبه ي نرم بر سخت”
و يا به تعبيري ديگر: “جنگيدن بدون جنگيدن”
به لحاظ بررسي “شناسا”، مقاومت مدني”، يک “واکنش فعال” و “اقدام مدني “کنشگري فعال” است
مقاومت مدني يا اقدام مدني در صورتي که
-به عنوان “استراتژي”، برنامه ريزي، تدوين،سازماندهي و اجرا شود
– پس از ارزيابي و بررسي بازخوردها، در قالب يک شکل ساخت سيستمي، به کار گرفته شود
-به يک مزيت غالب تبديل شود به گونه اي که “نرم” بتواند با بهره مندي از آن، “سخت” را با همه ي توانايي هاي خود به چالش کشد
به مدار بالاتري ارتقا خواهد يافت که از آن به “نبرد نامتقارن” تعبير مي شود
دوم: مقاومت مدني يا اقدام مدني، اکنون به صورت يک “دانش”، يک “فن” و يک “هنر”، چارچوبي آموزشي به خود گرفته و تکنيک هاي آن به صورت استاندارد، تعريف شده است
دوم: در شناخت شناسي مقاومت مدني يا اقدام مدني، بايد به سه عنصر اصلي توجه شود:
-اقتضائات مکاني
-اقتضائات زماني
-اقتضائات امکاني
در نظر گرفتن اين سه مولفه براي يک مقاومت يا اقدام مدني و بهينه سازي آن (انتخاب بهترين مکان، انتخاب بهترين زمان و بهره گيري از حداکثر امکانات در اختيار)، منجر به وضعيتي مي شود که مقاومت يا اقدام مدني با حداکثر تاثيرگذاري و تحمل کمترين هزينه، به موفقيت منجر مي گردد
سوم: تداوم و تکرار مقاومت مدني و تحول تدريجي آن به اقدام مدني(حرکت از وضعيت واکنشي به سوي وضعيت کنشگري) از سوي “نرم”، در ادامه مي تواند به “بدفرماني مدني” و “نافرماني عمومي” تغيير ماهيت پيدا کند
چهارم: اگر “روشنفکر، سازمان و جامعه را سه راس يک مثلث فرض کنيم بهترين حالت براي شکل گيري هر جنبشي که هدف آن، اصلاحات يا سرنگوني در نظم مستقر موجود باشد تلاش براي برساختن مثلثي است که زاويه ها و اضلاع آن برابر باشند به گونه اي که مرکز ثقل اين سه گوشه، محل تلاقي نيروهاي اين سه و به عبارتي سلول هدف شکل گيري يک “تعامل نهان” باشد. اگر اين سه گوشه را با تعريف نقش “روشنفکر”، “سازمان” و “جامعه” روشن تر سازيم راس هاي اين مثلث عبارت خواهند بود از:”تئوري”، “احزاب” و “اقدام”
پنجم: به باور من اکنون مردم کردستان، خود، داراي بهترين و عميق ترين درک از توانايي هاي خود(به عنوان نيروي نرم) و نقاط ضعف و کاستي هاي دشمن(جمهوري اسلامي و قدرت عريان آن به عنوان نيروي سخت) هستند و مي توانند با در نظر گرفتن اقتضائات مکاني، اقتضائات زماني و اقتضائات امکاني، “تعامل نهان”ي پديد آورند که بهترين بازدهي را داشته باشد.
در اين حالت، بهتر آن است احزاب کردستاني به مثابه سازمان، با نقش پذيري در قالب “رسانه”، “تبليغات” و مهمتر از همه، “آموزش”، به شکل گيري “تعامل نهان” ياري رسانند
ششم: نخبگان و روشنفکران نيز مي توانند با بهره جستن از تخصص هاي مختلف خود، مشاوره و همچنين آموزش، به آزاد سازي ساير نيروهاي تاثيرگذار و هدايت مقاومت و اقدام مدني به سوي بدفرماني مدني و نافرماني عمومي، ياري رسانند
هفتم: وقت آن رسيده است که باور کنيم و بپذيريم مردم کردستان، خود، به آن درجه از صلاحيت و دانايي رسيده اند که “بهترين” ها را انتخاب و اجرا کنند. احزاب کردستاني هم بايد نقش “آموزش”ي و “رسانه” اي را در ارائه ي چارچوب ها بر عهده گرفته و نخبگان نيز در “غني سازي”، توليد دانش” و “توزيع دانايي”، تنها “انتخاب هاي ممکن پيش رو” را براي جامعه تبيين، تحليل و امکان سنجي کنند.
مقاومت مدني مريوان و ساختار شکني روزنامه نگاران، فعالان سياسي و فعالان سياسي کرد و همچنين رويکرد پشتيبان احزاب کردستاني نشان داد که مردم بهترين انتخاب ها را در “عرصه ي مقاومت مدني” انجام خواهند داد، نخبگان از ظرفيت هاي در اختيار خود براي تبديل آن به “اقدام مدني” به خوبي بهره خواهند جست و احزاب نيز “رسانه” و همچنين “تشکيلات دروني خود” را در تقويت حرکت و راهبري آن به سوي “بدفرماني عمومي” و “نافرماني سراسري”، به انجام خواهند رساند….
توضيح: نبرد نامتقارن اکنون در استراتژي دفاعي بسياري از کشورها در توازن با رقبا، جايگاه ويژه اي دارد
مقاومت مدنی مريوان، آزمون تئوری در عمل
April 18, 2013
3 Mins Read
361
Views