….“باررزترين نمونهي سياست خنثيسازي به انفعال كشيدن مردمان فرودست را ميتوان در واقعهي تاريخي سرزمين “ليديه” مشاهده كرد. كوروش پس از آنكه شهر اصلي “ليديه”، “سارديس” را فتح كرد “كرزوس”، پادشاه ثروتمند و افسانهاي آن سرزمين را بخشيد و او را به قتل نرساند اما براي او خبر آوردند كه اهالي سارديس سر به شورش گذاشتهاند. كوروش به آساني قادر بود تمام شهر را سركوب كند، اما نميخواست جنگ و خونريزي و چپاول به راه اندازد، پس به ترفندي غير معمول متوسل شد تا شورش را فرو نشاند. دستور داد در شهر چندين روسپيخانه، ميكده، تفريحگاه عمومي و مكانهاي بازي بسازند و به اطلاع مردم رساندند كه همهي اهالي آنجا ميتوانند از اين مراكز به رايگان استفاده كنند و سرگرم شوند. او چنان اين ترفند را كارساز ديد كه پس از آن هرگز نيازي به استفاده از شمشير و نيزه پيدا نكرد. مردمان شهر چنان به تفريحات كاذب و سرگرم كننده مشغول شدند كه لاتينيها از نام اين سرزمين (LYDIA) واژه ”LUDI“ به معناي تفريح و بازي و وقتگذراني را وارد زبان خود كردند.
كلمه “لودگي” نيز ريشه در همين واژه دارد. بدينترتيب، تحتتأثير مراكز سرگرمي، تفريحگاهها، برپا كردن مجالس جشن و موسيقي، خوي جنگاوري مردان شهر به زودي از بين رفت و قيام مردم “سارديس” فروكش كرد.
جملهاي با اين عنوان در تاريخ ثبت شده است كه: “تودههاي مردم غرق در وقت گذرانيهاي كاذب و تفريحات پوچ، در كمال وقاحت و سادهلوحي ميآموزند كه فرمانبردار و مطيع باشند.” و اين جمله در دوران كنوني نيز مصداقي بارز دارد. امروزه هم “تطميع پذيري” و “انقياد” مهمترين عامل “ارادهزدايي” و “مقاومت شكني” گروه تحت سلطه است تا جايي كه اين گروه متأثر از “پيالهي مي” و “بساط دود” و “لذت جنسي”، “آزاديپرستي” را به متاعي ناچيز “فروخته اند”.
آنگاه كه “چيزي” را بر آزادي ترجيح دادند، همه چيز را ازدست ميدهند و تنها ارزش جاودانهي تاريخ را به قيمت دريافت “غريزهي ثانويه” ميفروشند…..
منبع: خودکولونياليسم، بردگي اختياري، بهزاد خوشحالي
