-هر دقیقه 13 ساعت فیلم بر روی Youtube قرار می گیرد.
– 3412 سال برای مشاهده تمام فیلمهای Youtube لازم است.
-هر روز یک میلیارد بار فیلمهای Youtube مشاهده می شود.
13 میلیون مقاله در Wikipedia در دسترس است.
– سه میلیارد و ششصد میلیون عکس تا جون 2009 در Flickr آرشیو شده است. به ازای هر دو نفر از جمعیت زمین یک عکس وجود دارد.
-نرخ رشد کاربران توییتر از ژانویه تا فوریه 2009 برابر با 1383% بوده است.
-به طور متوسط هر روز سه میلیون توییت در توییتر منتشر می شود.
-هر روز 5 میلیارد دقیقه در فیس بوک صرف می شود.
– هر هفته یک میلیارد از انواع محتوی دیجیتال شامل لینک، عکس، مقاله، خبر و … در فیس بوک به اشتراک گذاشته می شود.
-باراک اوباما حدود 5 میلیون طرفدار در 15 سایت اجتماعی مختلف دارد.
– فیلم معروف اوباما با نام “Yes we can ” “بله، ما می توانیم”، شبیه شعار کسیه که فکر کنم می شناسیمش 14 میلیون و 200 هزار بار دیده شده
-مبلغ شش میلیارد و پانصد میلیون دلار توسط سه میلیون نفر با استفاده از روشهای آنلاین در انتخابات برای کمک به اوباما، به او هدیه شد.
-اگر فیس بوک یک کشور بود می توانست هفتمین کشور پر جمعیت جهان و بالاتر از ژاپن باشد.
ناسیونالیسم الکترونیک(enationalism) یا ناسیونالیسم تکنولوژی اطلاعات(ITnationalism) آزمونمی دیگر برای ملت های تحت سلطه در جهان و البته فرصتی برای آنها جهت تبدیل “حق تعیین سرنوشت” به واقیت ملی بوده است. از سال 1990یعنی سالی که “دوران توازن ناپایدار” آغاز شده است تا سال 2010 مجموعا 22پرچم جدید به کشورهای مستقل جهان افزوده شده است. اتفاقا سال 1990 همان سالی بود مه فرد هالیدی سخن از پایان عصر ناسیونالیسم به میان آورد و اضافه شدن یک کشور جدید به مجموع کشورهای جهان را تقریبا غیرممکن ساخت. اگرچه استاد او گیدینز با بسط اندیشه ی “ملت- دولت” نظریه ی شاگرد جوان خود را اندکی تعدیل کرد اما او هم امید چندانی به تغییر مرزها نداشت. لستر تارو در تعریف تناوب زمانی نظریه ی دوران توازن ناپایدار، سال2015 را پایان این کوارتر 25 ساله می داند. چرخه های ناسیونالیسم در عرصه های اقتصاد، فرهنگ، تاریخ، جغرافیا و…را ملت کرد نتوانست تبدیل به فرصت تشکیل “هویت مستقل” نماید و همچنان بر تحت سلطه ماندن خود پای فشرد. شاید پس از2015ناگزیر از تحمل سرمای ناشی از “عصر یخبندان جغرافیای سیاسی” خداقل به مدت سه کوارتر25 ساله باشیم. اگر در هزاره ی دوم میلادی با تنها و بزرگترین افتخار ملت کرد یعنی “بزرگترین ملت بدون دولت تاریخ” پای در این دوره گذاردیم شاید در پایان فرصت 25 ساله و سپس 75سال پس از آن، در آغاز 2100میلادی به جمع “اینکا” و”آزتک” و “مایا” پیوسته باشیم و نام کردستان را تنها در موزه ها بتوان یافت و با رشته ای جدید از ناسیونالیسم به تحلیل گذارد، به عنوان مثال”ناسیونالیسم باستانی” و…
ناسیونالیسم الکترونیک را می توانیم از نطریه به عمل آوریم اگر بخواهیم. تاریخ به کسانی که هویت خود را کنشگرانه چارچوب_ ساخته نمی کنند بیشتر از سه چهار بار فرصت نمیدهد