سلام دخترم
من از دوستان پدرت هستم ، شایدم این برداشت من باشد و احساسی گنگ از یک رابطه
بین دونفر !
ژوان جان گاهی به عکسهایت که بابا بهزاد میزاره نگاه میکنم …راستش فقط گاهی !
وقتی به یاد دختر بچه ها و پسربچه های سرزمین سوخته ام می افتم به تو پناه می آورم و
با نگریستن به چهره ی محکم و استوار و تبسّم های پرمعنایت دوباره به پیمانی که با
سرزمینم بسته ام تعهدی دوباره می یابم .
ژوانِ عزیز … تو گوشه ای از پیکره ی رویاهای هزاران بابایی که هزاران همچو تو دارند
دخترم …
یادت باشد نه بابای تو و نه هزاران بابای دیگر سرزمینت به کجراهه نرفته و همسایه ای را
نیازرده اند . تو و میلیونها همچو تو حامی و پشتیبانِ باباها هستید .
دخترم بیاموز که صبور باشی و به دوستانت نیز بیاموزان که چنین باشند
ژوان نازنینم یادت باشد که هیچ گاه مردم سرزمینت به خاک و سرزمین همسایه ها و ثروت
داراییشان چشم طمع ندوخته و نمی دوزند .
دخترم ، پدران و مادران سرزمینت با نسیمِ فرهنگ و زبان و شنیدن آوازِ همسایه ها عرشِ
زندگی را به پایکوبی وامیدارند اما دریغا از همسایه هایی که آداب همسایگی را نیاموخته اند!
ژوان عزیزم همسایه هایمان مردمان بدی نیستند ! آنان نیز دختران و پسرانی همچو تو و
دوستانت دارند که بابا و مامان هایشان را دوست می دارند اما پدر و مادرانشان از یاد
برده اند که سرزمین همسایه هم نونهالانی بهشتی دارد که به زبان خود آواهای شیرین
کودکانه می سرایند .
نو نهال زیبایِ بابا …
بابای تو و سایر باباها و مامان های سرزمینت زندگی خود را صرف تربیتِ همسایه ها میکنند
تا به آنها درس آدمیت بیاموزانند ! تا بچه هایِ سرزمین همسایه ات از نعمت بابا و مامان
محروم نباشند !
ژوان جان ، بیاموز دخترم … بیاموز که صبور باشی . بیاموز که نسل تو نیز بایستی بیاموزاند
چنان که بابا و بابا بزرگ و مامان و مامان بزرگ آموختند و مردم تو به درازای تاریخ .
دخترم از همسایه ها گله و شکایت نکن بلکه سعی کن با فرزندانشان دوست باشی و در
تربیت و رشد درک آنها کوشا باشی . به آنها بگو داستان و سرنوشت باباها و مامانهایِ
سرزمینت را ، بگو که تلاش پدرانشان برای غصب فرهنگ و تاریخ و ادب و خاکِ سرزمین تو
خیانت به اصالت انسانیشان بوده . به آنها مهر بیاموزان و خودشناسی . دوستشان بدار و
یادشان بده که خود را دوست بدارند تا تو و سرزمینت را نیز دوست بدارند .
ژوان عزیزم
سینه ات را گنجینه ی دانایی کن و به فرزندانت نیز بگو همچو تو باشند . ای دختر سرزمین
پاکیها … تاریخ مردم و سرزمینت را خوب بخوان . ترانه های دلنشینِ زیستن در بلندا را از بر
کن . به بابایت افتخار کن و همه ی باباهایی که سربه داران بشریت هستند .
ژوان نازنین …
بابایت را دوست بدار و به او افتخار کن زیرا بابایِ خوبِ تو در کنار باباهای دیگر مایه ی فخر
مردمِ سربلندت هستند و یادت باشد که نام ونشانشان را به فرزندانت بگویی .
دخترم همه مردمت دوستت دارند تو نیز آنان را دوست بدار .
روزی در همان وعده گاهی که بابا اسمش را بر تو نهاده در آغوش گرم او خواهی بود .
صبور باش تا ژوانِ بابا
.
.
دوستِ بابا