هويت چيست؟
اگربخواهيم به معناي لغوي “هويت” (Identity) توجه كنيم مي توان گفت آنچه موجب شناسايي شخص باشد يعني آنچه كه سبب تمايز فرد از ديگري باشد هويت است. هويت در خلا مطرح نمي شود. حتما يك “خود” (Self) وجود دارد و يك “ديگري”(Other) ، وگرنه شناسايي(Identification)، معنا پيدا نمي كند. هويت بيشتر در زمينه هاي اجتماعي است كه جاي بحث دارد. مي توان به عنوان “چيستي” و “كيستي” فرد از هويت نيز ياد كرد. انسان تا نداند كه بوده است نمي تواند بداند كيست. يعني شناخت هستي او در گرو شناخت تاريخي اوست و تا نداند چگونه به جايي كه هست نرسيده است نمي تواند بداند كه كجا مي رود. انسان هر كجا كه مي خواهد برود اول بايد ببيند چه بوده است و چگونه اكنون به جايي كه در آن است رسيده است. هويت مي تواند به معناي “تشابه و تداوم” نيز تعريف شود يعني هم در آن يك اشتراك، ثبات، تشابه و وحدت وجود دارد و هم يك استمرار تاريخي و كثرت. به عبارتي، وحدت در عين كثرت است. در روان شناسي، “فرويد” و”اريكسون” توجه ويژه اي به هويت دارند و هويت را به عنوان يك امر ايستا نمي بينند. يعني اين”خود” را به عنوان امر ايستا تعريف نكرده اند. هنگامي كه فرويد بحث “خود” يا “اگو”(Ego) را مطرح مي كند در كنار آن “نهاد” و “فراخود” (Superego) مطرح مي كند. از نگاه او “فرآيند”، “فراخود” و “نهاد”، چيزي به نام “خود” در ضمير خودآگاه شكل مي دهند. از نگاه جامعه شناسي نيز مي توان گفت آنجا كه كسي بتواند بگويد” اين من واقعي من است” آنجا هويت است يعني هنگامي كه مي گوييم”اين من هستم”، اين”من” در خلا شكل نگرفته است وبا شخص متولد نشده است. اين من، يك “من فاعلي”(I) و يك “من منفعل”(Me) در خود دارد.”من فاعلي” جنبه ي خلاق و نمادين انسان يعني جنبه نوآوري، خلاقيت و بديع بودن او و”من منفعل” ارتباطات اجتماعي، شبكه تعاملات و فرآيندهاي اجتماعي است.”خود” برآيند”من فاعلي” و “من منفعل” است كه يكي مي تواند پررنگ تر يا كم رنگ تر از ديگري باشد.
هويت كردي
در “هويت كردي” صحبت از يك فرد خاص كرد نيست بلكه صحبت از يك “هويت جمعي كردي” يا هويت تاريخي، هويت فرهنگي و هويت سياسي است. پس آن چيزي كه مورد نظر مي تواند باشد “هويت جمعي” است. در شناخت هويت جمعي كردي بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه خود اين هويت يا هر هويت ملي يا جمعي ديگر، مي تواند يك”من فاعلي” و يك “من منفعل” داشته باشد. بايد ديد “من فاعلي” و “من منفعل” اين هويت كجاست؟ بدون ترديد،”من منفعل” آن متغير است. “من منفعل جمعي” نيز متغير و تحت تاثير زمينه ها و نيازهاي تاريخي، سياسي، اجتماعي و اقتصادي است اما اين نمي تواند نافي”من فاعلي” يا “وجه ثابت” باشد.
همان گونه كه گفته شد در انسان، يك”من فاعلي” وجود دارد كه من فعال، من خلاق و من نمادين است. در جمع،”من فعال” وجود دارد كه بيانگر “ما ي خلاق”، نمادين و فرهنگي است. بايد آن “ما” را كه در هر شرايطي خود را نشان مي دهد و در تقابل با شرايط اقتصادي، سياسي و اجتماعي، در نهايت هويت را تشكيل مي دهد شناخت. بنابراين هويت، “يك بخش ثابت” و “يك بخش متحول” دارد پس بايد دانست كه اين “من فعال” يا “من ملي” كجاست و كجا بايد آن را جستجو كرد.
در بحث هاي روان شناسي، “من فردي” انسان را در درون و در نيروهاي بالقوه ي آن و در جنبه هاي نمادينش مي توان يافت.
انسان موجودي است كه با نماد سروكار دارد و نمادين است بنابراين كرد بايد”من ملي” و “من جمعي” خود را در فرهنگ ببيند زيرا فرهنگ به تعبيري به معناي”نماد” است. ما بايد اين “من” يا”ما” ي جمعي خود را در نمادهاي خود ببينيم. در اين نمادها هم بايد يك اولويت بندي به عمل آورد. برخي از آنها بر برخي ديگر تقدم دارند.
اگر براي تعريف مفهوم فرهنگ به”معرفت مشترك”(Shared Knowledge) و به مولفه هاي گوناگون اشاره كنيم اين مولفه ها لايه هاي متفاوت فرهنگ را تشكيل مي دهند. نخستين لايه، لايه ي فكر، بينش، جهان بيني و باور است. اين ها لايه هاي زيرين فرهنگ محسوب مي شوند. لايه ي دوم، لايه ي ارزش هاست. پس آنچه از سنخ ارزش هاست و ملاك هاي داوري ما نسبت به خوب، بد، زشت و زيباست، لايه ي دوم را تشكيل مي دهد. لايه ي بعدي، لايه الگوهاي رفتاري و هنجارهاست و آخرين لايه، لايه نمادهاست كه به معناي نمادهاي كلامي(زبان نوشتاري و زبان گفتاري) وغيركلامي(هنر، موسيقي، معماري و…) است.
با توجه به آنچه گفته شد مي توان گفت هويت كردي، يك انگاره فرهنگي، اجتماعي و سياسي و حاصل يك روند زماني است كه بازتاب “خودآگاهي اجتماعي” به نام “ملت كرد” مي تواند باشد. در كنار اين انگاره ي سياسي، فرهنگي و اجتماعي، هويت كردي يك انگاره ي جغرافيايي و تاريخي نيز هست….
منبع: هويت کردي و دين، بهزاد خوشحالي، کتاب الکترونيک
“هويت” و “هويت کردی” از نگاهی ديگر
February 17, 2013
4 Mins Read
660
Views
