(در مورد آنچه در کردستان(سوريه) مي گذرد “درک واقعيت هاي سياسي” و ترسيم يک دستگاه مختصات” که “حق تعيين سرنوشت ملت کرد” را در معادلات خود جاي دهد از اهميت فراوان برخوردار است.)
کردها با وجود تمامي تفاوت هايي که در کارکرد دارند(و اين هم طبيعي است) دست کم بر سر “اهميت حياتي رهايي ملت کرد”، با يکديگر توافق انديشه و نظر دارند، توافقي که با وجود فراز ونشيب هاي بسيار، اکنون، آنها را در “حلقه اي به هم پيوسته به نام ملت” گرد هم مي آورد، هرچند اين حلقه ي به هم پيوسته، هنوز نتوانسته است “نظريه ي اجتماعي-سياسي منسجمي” به وجود آورد که گرايش هاي متفاوت –و شايد اندکي متعارض- را که ميان اعضاي ملت، جدايي مي افکند سامان و البته سازمان بخشد.
مهم ترين نکته آن است که در بسياري موارد، پيش داوري هاي شتاب زده و قضاوت هاي عجولانه، امکان تحليل ظريف رويدادها، واقعيت ها و حقايق را در اطراف ملت کرد، از ميان مي برد…
در اين ميان، آيا بهتر نيست به جاي برخورد عاطفي و زودهنگام با آنچه در اطراف مان مي گذرد و ضرورتا بخشي از اکنون و آينده ي ما را خواهد ساخت اندکي “پوياتر” روبه رو شويم؟
آيا بهتر نيست به جاي “هزينه کردن نيروهاي رواني خود” در ايجاد فضاي مواجهه و برخورد، به “ذخيره” ي اين نيروها بپردازيم؟
“تصوير سازي تعارض” در اين مرحله ي حساس، به سود ملت کرد نيست و مي تواند بسيار هراسناک باشد. آيا بهتر نيست به جاي آن، “فضاي آشتي و توازن” را گسترش داد؟
****
احزاب کردستاني فعال در سوريه، با يکي از پيچيده ترين معادلات دگرگوني در خاورميانه روبه رو هستند و حرکت به سوي آينده اي که کردها را در مسير “حق تعيين سرنوشت” در اين کشور قرار دهد، از “ظرافت هاي سياسي ويژه اي” برخوردار است.
نبايد با به کارگيري “واژگان خشک و مطلق”، “جلوه ي اين عشق سرشار از اميد” را “نازيبا” کرد.
“سياست مديريت شده” و “مديريت سياسي دورانديش”، اکنون، يگانه مسير براي ساختن آينده ي کردها در سوريه است.
“لرد کرزن” که طراح قرارداد 1919 است گفته بود: “زمانی که ما در لندن صحبت از کشورهای خاورمیانه می کنیم مردم لندن یاد داستان های هزار و یک شب و تحولات عجیب و شگفت آوری که در این منطقه رخ می دهد می افتند؛ منتهی نظر من (لرد کرزن) که یک سیاست مدار هستم این است که این قسمت از دنیا همچون میدان شطرنجی است که قدرت های بزرگ برای تسلط بر دنیا با این مهره ها بازی می کنند.”
در مورد آنچه در کردستان(سوريه) با جمعيت تقريبا 2و نيم ميليوني آن مي گذرد “درک واقعيت هاي سياسي” و ترسيم يک دستگاه مختصات” که “حق تعيين سرنوشت ملت کرد” را در معادلات خود جاي دهد از اهميت فراوان برخوردار است.
شتاب زده، پيش داوري نکنيم، هيچ حزبي در کردستان، به ملت خود “خيانت” نخواهد کرد….