نخست: کودتا مناسب ترین فرصت را برای اردوغان به وجود آورده است که با بهره جستن از فضای هیجانی پس از کودتا عمده ترین مخالفان خود را کنار بگذارد. این مخالفان در ارتش و نظام قضایی، بزرگترین موانع در برابر سیاست های اردوغان بوده اند. فضای روانی ایجاد شده پس از کودتا همچنین سبب خواهد شد احزاب مخالف نیز نتوانند آنچنان که باید به انتقاد از سیاست های دولت بپردازند.
دوم: به نظر می رسد دوران توسل جستن به اقدامات غیر دمکراتیک از سوی ارتش، در ترکیه، به پایان رسیده باشد به دلیل آنکه اکثریت طرفدار حزب حاکم، با انگیزه های گوناگون، نسبت به سیستم، تعهد پیدا کرده اند اولا و همچنین پشتیبانی جامعه ی بین الملل از روند فعلی ترکیه و محکومیت کودتا نشان می دهد که هیات حاکمه با وجود اتهاماتی که با آن روبروست همچنان از مشروعیت و حمایت برخوردار است.
سوم: به نظر می رسد ارتش ترکیه در مورد وضعیت جدید فضای سیاسی و افکار عمومی ترکیه با چالش شناخت روبرو شده است. شاید نظامیان کودتاگر وزنه هایی چون رکود اقتصادی، سیاست های متباین با لائیسیته، بحران های منطقه ای مرتبط با ترکیه، ناامنی های اخیر و چالش با حزب کارگران کردستان را کارت های برنده ی خود برای اقدام به کودتا و تغییر وضعیت سیاسی ارزیابی می نمودند اما از محاسبه ی وزن حمایت عمومی متاثر از ایدئولوژی غافل ماندند و همین موضوع، به عامل اصلی شکست کودتا منجر شد.
چهارم: تسویه عمومی ارتش و سرکوب مخالفان از راههای قانونی از مهمترین برنامههایی است که پس از برقراری ثبات در ترکیه، در کانون برنامههای اردوغان قرار خواهد گرفت.
پنجم: مهم ترین برگ برنده ی حزب عدالت و توسعه از زمان روی کار آمدن تاکنون، تطابق فرهنگی با متن اجتماعی و اسلامی جامعه و نشان دادن انعطافپذیری در برابر فشارهای رسمی و غیررسمی نیروهای لائیک و طرفدار آتاتورک بوده است.
ششم: به نظر می رسد اردوغان با حمایت مردم، مشروعیت بیشتری به دست خواهد آورد و به سوی اعتماد سازی بیشتر هم در داخل و هم در عرصه ی منطقه ای و بین المللی حرکت خواهد نمود. اعتماد سازی در داخل بیشتر با هدف انسجام درونی بیشتر در حزب حاکم خواهد بود.
هفتم: سخن گفتن از سناریوی کودتا و طراحی آن از سوی اردوغان، بیشتر پیروی از ذهنیت توهم توطئه است چرا که اولا حزب عدالت و توسعه از بیشترین حمایت در عرصه ی داخلی برخوردار است و دوما کودتا چه به نتیجه برسد و چه بی فرحام بماند هزینه های مستقیم و غیر مستقیم زیادی به دنبال خواهد آورد که با توجه به وضعیت موجود سیستم، بسیار بعید به نظر می رسد.
هشتم: مهم ترین پرسش هایی که اکنون و پس از گذار از کودتا باید به طرح آن پرداخت سیاست های پس از این دوران است:
تسویه حساب های درون سیستمی تا چه مقدار، پیش خواهند رفت؟
آیا پس از تصفیه ها در ارتش و نظام قضایی، احزاب رقیب در ترکیه نیز هدف قرار خواهند گرفت؟
آیا سیاست حزب عدالت و توسعه، در مسیر حرکت به سوی انحصاری کردن تمامی دستگاه های قدرت پیش خواهند رفت؟
آیا کودتای نافرجام، تلاش اردوغان برای قانونی کردن نظام ریاستی را تشدید خواهد نمود؟
وضعیت کردها در ترکیه و همچنین “نظام رویارویی با پ.ک.ک” به کدام سو خواهد رفت؟
کودتای نافرجام در ترکیه چه تاثیری بر سیاست های منطقه ای این کشور خواهد داشت؟
تنش زدایی با اسراییل و روسیه ، آیا با هدف افزایش دوستان و کاهش دشمنان است یا اهداف دیگری را دنبال می کند؟
ترکیه با مساله ی سوریه چگونه برخورد خواهد کرد؟ و اساسا آیا کودتای نافرجام تاثیری بر سیاست های ترکیه در سوریه خواهد گذارد؟
و آیا لغو مجازات اعدام در این کشور، صورت عملی به خود خواهد گرفت؟
ترکیه ی پس از کودتای نافرجام با ترکیه ی پیش از آن، تفاوت های بسیاری خواهد داشت….
(بهزاد خوشحالی)
کودتای نافرجام ترکیه و چند نکته
July 17, 2016
3 Mins Read
538
Views