Browse Category

بژاردە باس

212 Articles
Behzad

چشيدی؟

November 8, 2013

باز هم خواهي چشيد، تلخ تر اين بار ديدي؟ روديم نه به گل نشسته، که پشت سدّ نشسته؟ شنيدي؟ ملتي که فرزندان اش با “ئه ي ره قيب”، به پذيره ي مرگ مي روند، به کام ات فروخواهند کرد نوش تر از مرگ؟ اکنون بفهم: تازه اول بازي است، قرار ما، اين حوالي ها، روژهه...

Behzad

تو را به شرمساری، تو را به تباهی ات….

November 6, 2013

با آنچه زخم ام زدی، زخم ات نخواهم زد می دانستم نابود کننده، سرانجام نابود شدنی است در خون قربانی خویشتن نشستن، بزرگی نبود نگارش در خون؟ نوشتن با خون؟ نشاندن در خون؟ هرگز انتقام جویی نخواهم کرد ترحم و دلسوزی هم نه تو را به شرمساری ات واخواهم گذارد تو را به تباهی ات...

Behzad

قاضی سياه

November 2, 2013

قاضي “سياه”، “سرخ” مي نوشت “سرخ” محاکمه مي کرد “سياه” و “سرخ” مي نگاشت “قاضي سياه” تنها يک “سفيد”ي داشت “ضدّ آزادي” تنها يک سپيدي داشت “سفيد”ي سُربي که بر سينه ي “آزادي” مي کاشت...

Behzad

ما “حبيب” را اعدام کرديم، من و تو و ما

October 26, 2013

جمهوري اسلامي، حبيب الله گلپري پور را اعدام نکرد. حبيب را ما با بافتن طناب ندانم کاري ها و بي تدبيري هاي خود، به دار آويختيم…. و همچنان در کار بافتن طناب هاي ديگر براي فرزندان ملت خود...

Behzad

“يادمان رفته بود خورشيد هميشه از شرق طلوع می‌کند؟!”

October 25, 2013

(ب.خ) چشمان تازه، دیدن نو گوشهای تازه، شنیدن نو زبان تازه،گفتن نو و از این همه تازه و نو اندیشه ای نو، اندیشیدنی نو و انسانی نو، … گردن فراز بزرگ منش ژرف عاشق …. آري اَبَرانسان پس آن گاه، عصیان…. راست گفته اند اشک و عرق و خون، هرگز بدون پاسخ، نمی مانند اکنون...

Behzad

و اين کلاغ

September 16, 2013

و اين کلاغ، باز هم به سرزمين ملّي، بي ناموسي کرد…  

Behzad

ئاوییەر

September 15, 2013

ئاوييه ره ره شپوشه که م! آبيدر سياهپوشم! ندانستند به فروزان شعله های آتش گرهی از خاک تا افلاک خواهي بست پیوندی از جنس آزادی و حقیقت حقیقت و ژوان ژوان و آزادی در تاروپودی به نام “نيشتمان” تا ابد جاودانه **** ندانستند اين روسياهان فروزان شعله هاي آتش من و تو و ما را...

Behzad

و آن روز که تاريخ، بي رحمانه، باز، ما را خواهد نوشت….

September 14, 2013

فروردين 58/ هيات مذاکره کننده پس از نوروز خونين سنندج با220 شهيد در مسجد دارالاحسان/ خميني و کاک احمد/ بني صدر بر روي شانه هاي مردم/ سادگي مذهبي، فريب خوردگي سياسي/ 28مرداد58، فتواي جهاد خميني: با تمام قوا به کردستان برويد/ و يک سال بعد، بني صدر: به ارتش و سپاه فرمان مي دهم پوتين...

Behzad

در ساعت صفر

September 6, 2013

در ساعت صفر خط خطي هاي آتش بر آسمان شوک يکباره تپش قلب ها در ساعت صفر آژير خطر آتش و خون سوگند به “آزادي” در ساعت صفر مرگ دزدان سرزمين پيمان نامه هاي کاغذي پاره سرها بالا سرود پيروزي افروخته رخساره ها در ساعت صفر “پايان کلاغي که به پرچم ملي بي ناموسي کرد”...

Behzad

قارنا

September 2, 2013

“قارنا”، 11شهريور1358، ،ساعت 11 صبح فرزندان انقلاب، کردستان را خوردند “اشرف”، 10شهريور1392، ساعت 11 صبح انقلاب، فرزندان خود را خورد ….. 10شهريور 1394، ساعت صفر اندکي دور، اندکي نزديک ماردوش را مارها خوردند مارها يکديگر را و سرانجام سقوط کرد فروپاشيد مرد…. و فرزند...