Browse Category

بژاردە باس

212 Articles
Behzad

نمادهای سرزمین مادری – بخش نخست

September 1, 2013

گورهای دسته جمعی فرزندان ملت کرد/ نه می بخشیم نه فراموش می کنیم، انتقام خواهیم گرفت، انتقام خواهیم گرفت…. (نشاني من، پيشمرگ گمنام، در اين قبرستان، بي نشان و نام) به خاطر وفاداری به حقیقت سال هاست تنم مي لرزد، در سرماي زمستان تابستا ن ها، همه تب هستم و تاب، بي تاب از بانگ...

Behzad

از درون برترین نیازم برخاستی

August 30, 2013

از درون برترین نیازم برخاستی کمیاب دشوار ستودنی مقدس… در نظرم نخست می نمایی اکنون معنای همه چیز و با چنین چیرگی از امیدهایم بارور شاید از درون تو به سوی آرزوهایم جاري شوم معنا آفرینم و غایت خود بیابم من تازه ترین آفریده ی خود از درون برترین نیازم هستم من اکنون تو هستم...

Behzad

شناسنامه ام

August 29, 2013

به شناسنامه ام نگاه مي کنم تاريخ تولدم با “ماجراجويي” نمي خواند ماجراي “دل” است رهايي اين”سرزمين” اما کار دل هم که تعطيل بردار نيست کار دل، تعطيل بردار نيست…....

Behzad

اين روزها همه چيز…

August 28, 2013

اين روزها همه چيز به تاخير مي افتد تقريبا همه چيز کسي چه مي داند شايد “نوروز” هم به تاخير افتاد نوروز هم کسي چه مي داند نوروز هم به تاخير خواهد افتاد….؟! شايد…....

Behzad

سرخ و سياه

August 19, 2013

مادران سرزمين من ديري است دريافته اند آنگاه که پسرکان شان سر در گریبان مي برند و نه یک قلب، که همه ی جان شان به تپش افتاده و آرام جان از کف ربوده اند دل به دخترک همسايه نباخته اند مادران سرزمين من ديري است دريافته اند آن دم که دخترکان شان دم به...

Behzad

اشرف قوانين

August 18, 2013

مزرهاي محدود کننده را بايد سوزاند منطق سنجي و خردورزي را شکافت مصلحت انديشي ها را رهايي بايد منفعت طلبي را کشتن نيز “بجز عشق بجز عشق، دگر کار نداريم” **** آزادي را کسي با “سيستم متريک” فراچنگ نياورده سياه انديشي، سفيد چشمي، زردخايي، كژبيني…. راهي باقي نگذارده همه يا...

Behzad

ترسی است بی‌نظير

August 16, 2013

ترسي است بي نظير هنگامي که سياست مي فروشد شهر را به پيچ و خم هاي تکرار هر بار چرخشي از سياست به سياه و گردشي ديگر اين بار سياهه به سياهچال سياه دان **** حکايت سياست وسرزمين همين بوده است آفتاب گردانی که به خورشید رو نمي کند بيراهه ي تلخي که ما همچنان...

Behzad

و تو تند و تند بزرگ می‌شوی

August 10, 2013

….و تو تند و تند بزرگ مي شوي، من هم قطره قطره آّب. نمي دانم آيا در اين دنيا چيزي پيدا خواهم کرد به جاي آن خرواران غصه هاي نشسته بر چشمان ات بنشانم؟! زود بزرگ نشو دخترم! زود بزرگ شدن در اين سرزمين، بزرگترين تاوان ها...

Behzad

تنها چند جمله

August 3, 2013

تنها چند جمله از امروز تا رهايي ملت من پرچم انسانيت نيمه افراشته پرچم وجدان ها نيمه افراشته و چند جمله هم خطاب به تو تو جاش قلمي، مزدور واژه از امروز تا رهايي ملت من دکان روشنخرکان مدعي پايان دوران مبارزه ي مسلحانه، مزدوران واژه و جاش هاي قلمي...

Behzad

“هوا بس ناجوانمردانه سرد” را

July 31, 2013

“هوا بس ناجوانمردانه سرد” را سه نسل “پدران” و “پسران” و “نوه ها” اسم شب “عليه ديکتاتور”، مي خوانديم “اميد” پدران دق کردند پسران، به “خاوران”، غروب، سرخ فرزندان هم به نوبت، در ضيافت “مرگ سفيد” خاکستري دود...