Browse Category

بژاردە باس

212 Articles
Behzad

ویرانه

June 16, 2013

ویرانه در ویرانه های منزلت انسانی به دنبال خاطره ای…. در زیرورو کردن آوارها جست و جوي انسانیتی مصون مانده از ابتلا رها از هوا دستکم ظاهری از نما…. جستن در پی یافتن اندکی, لختی, ساعتی, سالی و عمری… سرانجام یک واژه افسوس… نومید از این ویرانه گردی جانسوز از دار دنیا مایوس… جمعی...

Behzad

نادانم اگر به يافتن دانايي برخيزم

June 15, 2013

نادانم اگر به يافتن دانايي برخيزم بارها از خود گريخته ام گمراه گشته ام فريب خورده ام خود را نكوهيده ام دگرباره آزموده ام بلكه به خود معنا بخشم اما بازهم همان اين چرخه ي تا ابد تكرار شدني در وجود من، گمراهي، فريب، نكوهش بي معنا، تهي ازمحتوا، چرا؟، … گمراهي، فريب، نكوهش، ناداني...

Behzad

برای وجدان‌هايی که به خواب می‌زنند

June 13, 2013

براي وجدان هايي که به خواب مي زنند تا در “تجارتکده ي خودفريبي”، آزادي را با “مناقصه” و “مزايده” و “مقاطعه”، سبد سبد ، چوب حراج زنند پژواک (سرخ و زرد وسیاه) چشم ها، فرو رفته به تاریکی، در این چارچوب، سلول انفرادی در این مرگچوب، قفس تنهایی… آرزوی...

Behzad

بپذیریم

June 12, 2013

بپذیریم که هر انسانی می تواند بدون “بزرگ بودن”، “آزاد” باشد اما هیچ انسانی بدون “عاشق بودن”، “بزرگ” نیست… (ب.خ)

Behzad

سرانجام خود را به صلیب عشقت خواهم کشید

June 11, 2013

سرانجام خود را به صلیب عشقت خواهم کشید در “جلجتای” “آبیدر” نامِ شهر آرزوها باشد که تو با دیدن این کالبد آویخته بر ژوانگه عشق و آزادی اندکی از بار سنگین این ذره ذره شدن را بر دوش کشی در آغوش کشي شاید این گونه بتوان جهان واقعی را پشت سر گذارد و به جهان...

Behzad

سرانجام روزی

June 4, 2013

….و سرانجام، روزی شکم‌های “خالی”، بر اسلحه‌های “پر” پيروز خواهند شد… (ب.خ)

Behzad

سلطه‌گری و جنايت تو

June 3, 2013

Game is not over yet سلطه گري و جنايت تو نفرت را در عمق وجودم کاشت به جاي قلم و کتاب اسلحه و نارنجک در دستان ام گذاشت به جاي مدرسه به پشت سنگرها فرستاد و آنگاه که به جاي آموختن زندگي امر به مردن کردي الزام مايوسانه، جنگ جلوه اي شکوهمند در وجودم شد...

Behzad

ژوانم

June 2, 2013

تمام حلقه های عشق را، به پیروی از هفتم سیاره ی منظومه، زحل وار، به دورت خواهم چرخید و، سینه ام را، به تلافی همه ي مرگ-لحظه هاي دوري خواهم شکافت، تا با سپاردن قلبم به تو، اندکی از آب رفته را، به سرچشمه ی امید، بلکه بازگردانم…. يقين دارم زندگی، همواره بیش از آنی...

Behzad

نام و نامه و ناموس و نان

June 1, 2013

نام و نامه و ناموس و نان در کف نامحرمان دیار عشق، خونین و نابکاران، شعله های خشم، انگیخته روزگار جنون جنایت روزگار جنون جنایت **** جنون جلوه گری “در” یک تمنای بالغانه برافروخته گی بزرگترین احساس “و” پیوستار جنبشی عینی “از” جوشش ژرفترین چشمه های زندگی...

Behzad

جهانم بی تو يک “الف” کم دارد سرزمينم

May 27, 2013

جهانم بي تو يک “الف” کم دارد سرزمينم يقين بدان “نيکروز” را به نام تو قرعه زده ام پيمان بسته بهشت را با تو خواهم ساخت “کردستان” نام خواهم گذارد…....