Browse Category

بژاردە باس

212 Articles
Behzad

مارپيچ دائمی قدرت

April 19, 2013

مارپيچ دائمی قدرت دريافتن اش رازي است هراس انگيز نظام قانون؟! تابع قدرت بي وقفه درحال صورت بندي هاي نوين از هدايت گران بي وجدان به وجدان گرايان بي اخلاق از حقيقت گذاران تفاوت به تفاوت گذاران حقيقت ها از ممنوعيت اَعمال به اِعمال ممنوعيت ها از سخت گيري تحميل به تحميل سخت گيري ها از...

Behzad

دوسال از رفتن مادر گذشت

April 11, 2013

برای مادران ، رفتن، همیشه زود است تقديم به تمام مادران جهان به خلسه ای آرام فرورفته، گویی سرانجام احساس می کند اکنون مهياي سفر شده است *** وجودش انباشته از دردهای دیگران بود ، اضطرابی آگاهانه بر همه آنچه درماندگی اش می خوانند و رنج می نامند . مردن و مرگ و درباره اش...

Behzad

فريب بيهوده

April 7, 2013

فريب بيهوده ي يک نگاه در فانوس چشمان سرد خواب غمگين يک معماي نامفهوم فرياد ساعت در گلوگاه صبح بيداري در آونگ سخت زمان وسوسه ي غرور در پاروزنان آفتاب هيزم افکندن بر يک انتظار خاموش و هراس شعله هاي پايان هراس شعله هاي پايان…....

Behzad

نمی‌بینی

April 4, 2013

نمي بيني مرگ نيز به پاي ملت من، زندگي را جوانه زده است؟ او را هم بر خاک اين سرزمين،، به جاودانه، پيوسته ايم ما برو بيگانه، برو. کردستان من جاي تو نيست جاي تو نيست جاي تو، نه…....

Behzad

بر ما ببخش

March 29, 2013

“بر ما ببخش بر ما ببخشاي” پيشمرگ بودن را من و ما از عشق تو آموختيم من و ما، دمادم جان دادن را از تو مستي هم از تو،عاشقي و دل بردگي نيز، از اراده ي تو من و ما از بزم تو مستانه شديم عشق را بي رنگ و بو، از رسم تو آموختيم...

Behzad

ترسی است بی‌نظير

March 27, 2013

ترسي است بي نظير هنگامي که سياست مي فروشد شهر را به پيچ و خم هاي تکرار هر بار چرخشي از سياست به سياه و گردشي ديگر اين بار سياهه به سياهچال سياه دان **** حکايت سياست وسرزمين همين بوده است آفتاب گردانی که به خورشید رو نمي کند بيراهه ي تلخي که ما همچنان...

Behzad

عشقم را از من نپرس

March 20, 2013

عشقم را از من نپرس از کس نپرس از خود نپرس از عشق پرس به یگانه گی ات سوگند آزادی را از چهار سوی جهان هفتمین خوان گنبد گردون از هرچه به پندار ناید سرانجام گل گونه یا سرخ گردن بر کالبد پاره ات خواهم دوخت برهنه پای، شرمسار، اسیر به پابوست خواهم آورد بر...

Behzad

تازگی‌ها بخشنامه زده‌اند:

March 12, 2013

تازگي ها بخشنامه زده اند: “اين خورشيد نيست” “نفس کشيدن در هواي آزاد ممنوع” “جغد، يک پرنده ي خانگي است” “جواني ممنوع، حتا شما دوست عزيز” “دايره از اشکال هندسي نيست” “خط شکسته، خط راست است” “کفتار، سلطان جنگل است”...

Behzad

آن زن

February 27, 2013

آن زن آن زن، نقره فام اما دُرافشان در روزهاي غربت و تبعيد در اين چارديوار تنهايي در شهر “تن”ها حتي “سبزه” و “ماهي”سين”هاي عشق را هم از ياد نبرده بود ميهمان سفره ي نوبهارانم کند ستاره را هم اگر مي توانست شايد به پايم مي ريخت بودکه بهين روز اين شب هاي بي...

Behzad

بعضی چيزها

February 26, 2013

بعضي چيزها، هيچ وقت، “مدت ها پيش” نمي شوند، هميشه تازه مي مانند، هميشه تازه….(ب.خ)