آنچه شطرنج در زندگی و مبارزە به من می آموزد:
-در شطرنج ، هر حرکتی یک هدف دارد. بدیهی است که با این محاسبه بی وقفه نمی توان زندگی را گذراند و همچنین نباید بخواهیم آن را چنین زندگی کنیم اما مواقعی وجود دارد که باید اقدامات خود را با یک استراتژی از پیش تعیین شده، به جای اینکه در آن دست و پا بزنیم، همسو کنیم.
-هیچ چیز بهتر از یک تمرین و مطالعه اختصاصی نیست. هیچ کس در شطرنج خوب متولد نمی شود. بزرگان با سال ها تمرین و مطالعه خوب می شوند.
-برای مزیت بازی کنید. اگر قبلاً آن را دارید، آن را حفظ کنید. اگر آن را ندارید، آن را تصرف کنید.
-همه در حال بازی هستند. گاهی اوقات دوستانه است، اغلب جدی تر است. مشکل این است که همه نمی دانند که بازی می کنند حتی بعد از اینکه حرکتی کرده اند.
– ابتکار عمل را به دست بگیرید. اگر منتظر بمانید تا شخص دیگری تصمیمی برای شما بگیرد، او تصمیم گیرنده خواهد شد. حتما دوست ندارید چنین اتفاقی روی دهد.
– الگوها را یاد بگیرید. اغلب خطوط موفقیت به روشنی مشخص شده است. یاد بگیرید که این موارد را هنگام تکرار ببینید و از آنها بهره ببرید.
– در فرمول گیر نکنید. کمی خلاقیت و تفکر جانبی اغلب می تواند شما را به بلندی های جدید و مدارهای تازه برساند.
– آنچه را که حریف قصد دارد با خطر خود شما انجام دهد نادیده بگیرید. ما غالباً آنقدر درگیر بازی های خود می شویم که از آنچه در اطرافمان می گذرد چشم پوشی می کنیم.
-از تهدیدها آگاه باشید و نسبت به فرصت ها هوشیار باشید.
-اگر فقط موش موشک بازی می کنید هیچوقت واقعاً پیشرفت نمی کنید. چند چالش سخت را بپذیرید و حتی اگر ضرر کردید سعی کنید چیز جدیدی یاد بگیرید.
-ضرر و زیان خود را کاهش دهید. گاهی اوقات قصد دارید مهره ای را از دست بدهید. سعی کنید تلفات خود را به حداقل برسانید و ادامه دهید.
-بعضی اوقات در موقعیتی گیر می کنید که در شطرنج به عنوان zugzwang شناخته می شود: جایی که هر حرکتی را انجام دهید حرکت بدی است. این تنها روشی است که گاهی اوقات، در شطرنج و در زندگی پیش می آید.
-هیچ چیزی رضایت بخش تر از حمله کشف شده نیست: تظاهر به انجام یک کار در حالی که می خواهید به جایی دیگر حمله کنید. یاد بگیرید که به وضوح و در سطوح بیشتری بازی کنید و زندگی کنید. این باعث می شود که شما کمتر قابل پیش بینی و قورت دادنی باشید.
-آماده باشید تا داشته ها را فدای موقعیت کنید. حتی بعداً بیشترین فداکاری نیز می تواند منجر به کسب موقعیت شود.
-تهدید بهتر است با حرکتی مواجه شود که موقعیت شما را بهبود بخشد. با عصبانیت در حرکات ناآگاهانه گیر نکنید. گاهی اوقات راه حل ملایم تر، عقلانی تر است.
-برای پیروزی لازم نیست یک کلاهبردار انحرافی باشید. شما فقط باید بهتر باشید.
-همه ما گهگاه اشتباه می کنیم. این بدان معنا نیست که ما باید تسلیم شده و فرار کنیم. غالباً وقتی مطمئن هستید پس از یک اشتباه بد هیچ راهی برای نجات ندارید، به شما یک حلقه نجات داده می شود.
-وقتی کسی حرکتی را انجام می دهد که شما نمی توانید آن را درک کنید، بیشتر از آنچه لازم دارید در آن تعمق کنید. گاهی اوقات مردم فقط حرکات احمقانه انجام می دهند. شاید این تنها چیزی است که در آن وجود دارد.
-یک برنامه B و یک پلان C داشته باشید. اگر هیچ کدام از اینها جواب نداد، احتمالاً محکوم به فنا هستید.
-برای وسط بازی کنید. زیاد جلوی خود را نگیرید و خیلی زود فشار ندهید. فرصت شما فرا خواهد رسید.
-نحوه شروع یک بازی تعیین می کند که چگونه آن را به پایان برسانید. عاقلانه بازی کنید.
-اگر شکافی ایجاد شد، فوراً آن را پر کنید.
-در جایی که مهره ای گیر افتاده است سریعا آن را وارد بازی کنید آن هم در سریع ترین زمان ممکن.
-در پایان بازی ، با تمرکز بر روی میدان های فرار حریف، به شاه حمله کنید: هنگامی که در آخرین مرحله هستید و قصد پیروزی دارید پیش بینی کنید چه چیزی ممکن است اشتباه باشد و طبق آن برنامه ریزی کنید.
-انعطاف پذیر باشید.
-پیاده ها بچه های کوچک شما هستند. مراقب آنها باشید.
-مزایای کوچک را جمع و پس انداز کنید.
-تهدیدهای بی معنی را نادیده بگیرید. موارد خطرناک را به سرعت پیش بینی کرده و با آنها کنار بیایید.
– اگر تمام وقت خود را صرف تعقیب پیاده های فرومایه کنید ممکن است حریفی باشید که کمتر به پیروزی های کوچک اهمیت می دهد و بیشتر به پیروزی در جنگ اهمیت می دهد.
-هرگز روی قایق خود آرام نگیرید. به فکر کردن ادامه دهید، به دنبال فرصت های جدید بگردید و سعی کنید ایده های جدیدی ایجاد کنید.
-بیش از حد تحت تأثیر کلمات یا عناوین پرطمطراق قرار نگیرید چه در مورد خودتان و چه در مورد دیگران.
– آرام باشید و به آرامی حرکت کنید.
-آرزوها را با عمل جایگزین کنید.
-اگر شکست خوردید با کمال میل بپذیرید و سعی کنید حداقل یک درس مهم بیاموزید.
-گاهی تساوی به اندازه برد خوب است. فراموش نکنید تساوی همیشه بهتر از باخت است.
-گزینه های خود را باز نگه دارید و همیشه یک راه فرار داشته باشید.
-با حرکات غیر متعارف افراد را متعجب و تحت تأثیر قرار دهید. اما نه با موارد گنگ. خلاقیت همیشه یک هدف دارد.
-انجام کاری وحشیانه و دیوانه وار فقط ممکن است در آن زمان سرگرم کننده باشد اما در نهایت هیچ ارزشی ندارد.
-قوانین را زیر پا بگذارید اما فقط در صورتی که هدف خوبی داشته باشد.
-صادقانه موقعیت خود را ارزیابی کنید. اگر بد است در مورد آن کاری انجام دهید اگر خوب است، آن را بهتر کنید.
-مراقب حواس پرتی باشید.
– بعضی اوقات برای رسیدن به موفقیت باید مجبور به فداکاری و قربانی دادن شوید.
-همیشه هنگام تصمیم گیری در مورد حرکت، کل را در نظر بگیرید: تصمیماتی که با تمرکز بیش از حد محدود گرفته می شوند اغلب بد هستند.
-مهره های خود را زیرکانه به هم وصل کنید. همکاری، کلید موفقیت است.
-فراتر از آنچه بدیهی است نگاه کنید.
-بازی خیلی سریع همیشه ایده بدی است. وقت گذاشتن و فکر کردن در مورد پیامدها و مشکلات احتمالی حرکت های کلیدی، راهی برای پیش بردن است.
-اگر می خواهید کسی را که به وضوح از شما بهتر است شکست دهید حرکت های غیرمنتظره و غیر قابل پیش بینی انجام دهید.
-پاسخ خیلی سریع و خیلی تهاجمی معمولاً شما را در دام خودتان می اندازد. قبل از اینکه حرکت بعدی خود را انجام دهید دفاع مستحکم بسازید و پس از متحمل شدن شکست، وقت بیشتری اختصاص دهید.
-اگر خیلی زود تسلیم شوید یا زود ناامید شوید، هرگز رشد نمی کنید.
-شناسایی نقاط قوت و ضعف خود پس از یک بازی (یا هر واقعه زندگی) اغلب به معنای پرواز به بازی جدید نیست.
-کنار گذاشتن یک مهرەکلیدی برای به دست آوردن یک مزیت تاکتیکی همیشه ایده خوبی است. نگه داشتن مهرە بدون هیچ مزیت استراتژیک خاصی شما را به جایی نمی رساند. تشبیهی که در اینجا با زندگی و مبارز وجود دارد این است که جمع آوری و نگهداری چیزها بدون دلیل هیچ مزیتی ندارد.
-از پیاده های خود مراقبت کرده و نگاە ستراتژیک به آنها داشتە باشید. این بچه های کوچک و پیاده نظام های در کنار شما هستند که اغلب تفاوت ایجاد می کنند.
-مهره هایی را که در جای بدی قرار گرفته اند با مهره های خوب جاگذاری شده حریف خود تعویض کنید.
-عمیق و معنی دار بودن، همیشه بهتر از زیبایی ظاهری است.
-سادە سازی کنید.
-اگر همه راه ها شکست خورد فریب دهید.
– از خودتان لذت ببرید
Sean H & Mark Hayter