بە قلب فارشیسم شلیک کنید
یک: بیش از هر زمان، روشن شد کە نمی توان با فارشیسم، همپیمانی یا گفتگو کرد. مسلما هزینەهای آن، بزرگ تر از دستاوردها بود. با وجود این بر همگان آشکار شد کە فارشیسم و نماد آن، نە با دمکراسی، نە با تکثر، نە با حقوق بشر -آنچە ادعا می کردند- در تضاد کامل است.
دو: آزمون های اخیر نشان داد کە سامانە مطلق خواە، در مە خشمگین خودشیفتگی زندگی می کنند، تهدیدی آشکار برای دمکراسی و صلح هستند، شیطان درونی آنها، همچنان انگیزەهای شکار، تسلط و انتقام در ڐهن، می پرورانند، از اختلالات شخصی و شخصیتی رنج می برند، شبکەهای اجتماعی و رسانە را بە عرصە خطرناک رفتارهای فاشیستی و افزایش ترس و تنش، تبدیل کردەاند و در چارچوب یک الگوی تثبیت شدە از افراطی گری، رفتار می کنند.
سە: فارشیسم از هرآنچە “دیگری ساختە” است نفرت دارد. بە گفتە روانشناس “رابرت استرنبرگ”، نفرت تنها یک احساس نیست بلکە ترکیبی سمی از خشم نسبت بە دیگران، ترس از دیگران، و انزجار نسبت بە آنهاست کە قطعا در پایان بە خشونت خواهد انجامید.
چهار: ما نە تنها هیچ وجە مشترکی با اپوزیسیون مدعی دمکراسی و حقوق بشر نداریم بلکە هیچ احساس مشترکی هم نداریم. “همبستگی تا سرنگونی” تنها یک “دروغ شیرین” برای پوشاندن حقیقت و ریل گڐاری برای یک تمامیت خواهی نو است و همچنانکە “آرنت” می گوید “حقیقت همیشە در خطر توسط دروغ و دروغ سازمان یافتە سوراخ می شود تا ملت ها و طبقات، تکە تکە شوند”.
پنج: “سیاست فارشیسم تخریب شدە” در پیوند با تمام نیروهای اپوزیسیون ایرانی، لازم است تدوین و عملی شود. یا دمکراسی و حقوق بشر را تمام و کمال -با تمام آثار و نتایج آن- قبول می کنید یا “دمکراسی سقف و کف”، بستر بازتولید استبداد است. “تمامیت ارضی” و “حق تعیین سرنوشت مشروط”، از نوع دمکراسی سقف و کف است.
شش: عدم تمایل نماد سامانە بە پڐیرش مسوولیت، نشان تواضع نیست بلکە عدم تمایل بە قبول مسوولیت، در هستە اصلی شر نهفتە است. بزرگترین شرارتی است کە هیچکس مرتکب می شود. او از اوباشی کە در شبکەهای اجتماعی و رسانەها همە حقوق ملت ها را انکار می کنند جدا نیست. شر حتی ممکن است در بالماسکە هم ظاهر شود.
هفت: “ایران فردا” و “ایران دمکراتیک آیندە” و “تعیین تکلیف آیندە در مجلس موسسان” با ادعای آن از سوی یک مشت فارشیست “دروغ بزرگ” است و در چارچوب نگرە “باور خودکامە”، قابل تجزیە و تحلیل و حقیقت سنجی است.
هشت: “جورج لیکی” می گوید: “ما نیازی نداریم هویت سیاسی خود را بر اساس آنچە با آن سازگاری نداریم یا با آن مخالفیم بسازیم.
نه: به قلب فارشیسم شلیک کنید و در یک اقدام شجاعانه از هرچه که تهدیدی برای آزادی و دمکراسی و حقوق بشر و هویت است خارج شوید.
ده: هیچ چیز ارزش آن را ندارد که به بهای دوقطبی شدن فضای سیاسی و احساسی ملت کورد، تمام و همه رشته های ساخته شده با خون دل را پنبه کند.