ترس در نظام تمامیت خواه
هنگامی که باور کنیم “تنها زندان واقعی، ترس است و تنها آزادی واقعی، آزادی از ترس”، به درون خود بازخواهیم گشت و درخواهیم یافت که با ترس، خود را زنجیر زده ایم، با ترس، به خود دستبند زده ایم و با ترس، خود را به زندان انداخته ایم.
****
ترس در نظام های تمامیت خواه (و با تاکید سرکوبگر)، یک “رفتار آموخته” است و این سیستم ها همواره مردم را “در معرض مقدار زیادی از ترس” قرار می دهند خواه این ترس، “کنترل و امنیت” باشد یا “ترس از آینده ی اضطراب و وحشت.”
“هراس اجتماعی” در نظام های تمامیت خواه، یک “فوبیای خاص” است که “پاسخ ترس” را ایجاد می کند.
“تجربیات شخصی آسیب زا”، “تاثیرات فرهنگی”، “حملات اضطرابی”، “القای احساس بی نظمی” و “ناکارایی”، و…در بسیاری از موارد، کاملا ناتوان کننده هستند و در برخی موارد، چنان شدید می شوند که افراد از رویدادها، مکان ها و افراد، به دلیل ترس، گریزان می شوند. هراس اجتماعی همچنین به دلیل ترس از تحقیر جلوی دیگران نیز ایجاد می شود.
در نظام های تمامیت خواه، “اختلال وسواس از آینده”، یک برنامه ریزی پیوسته و در تلاش است با ایجاد وسواس از یک آینده ی ناپایدار در افراد، ذهن جامعه را نسبت به تصویرسازی یک دنیای آزاد، فلج کند.
نظام تمامیت خواه همچنین “حس غیرواقعی بودن” و “مشروعیت با ابزار ترسیده” را نیز برای جلوگیری از بروز هرگونه اعتراض، نهادینه می کند.
****
مهمترین وظیفه در برنامه ریزی اقدام برای مبارزه با تمامیت خواه، “فراگیری غلبه بر ترس برنامه ریزی شده” است.
با یک جمله ی مشهور تمام می کنم: “انسان شجاع کسی نیست که نترسد بلکه کسی است که آن ترس را تسخیر می کند.”
پ.ن: جملات داخل گیومه، به ترتیب از “کای یومی” . “ماندلا” است
پ.ن٢: برای مطالعه ی بیشتر به منابع “روانشناسی ترس” مراجعه کنید
پ.ن٣: طرح از “ب. داعی” است