تمامیت خواهی ایرانی، نمود”انتقام سخت” از انسانیت
تمامیت خواهی ایرانی در تمام اشکال، لنگر انسانی خود را از دست دادە است، گڐشتە تاریخی و آیندە خیالی آن، چنان بە دروغ آلودە است کە فرصت فکر کردن را از خودش گرفتە است، تشدید تورم نفس، انسانیت را از او ربودە است، بە دام انتزاع ژئوپلیتیک منفور افتادە است، دست قوی او در داخل، ترور و سرکوب و کشتار شهروندان و دست خارجی او زبون و ضعیف و دروغپرداز و اغراقگر است.
تمامیت خواهی ایرانی، انباشتە از تئوری های توطئە بی معنی، سرگرم کنندە های جعلی و مزخرفات حاشیەای است، تحقیر خارجی را با سرکوب ملت ها در داخل جبران می کند و در انتزاع محض، خیالپردازی بی اساس و داستان ساختگی و روایت اسطورە بزرگ زندگی می کند.
تمامیت خواە ایرانی و تمامیت خواهی ایرانی، واقعیت را بە بربریت تبدیل می کند، از ایجاد درد لڐت می برد و رنج ویرانگر و غیر قابل درک را بە انسان ها وارد می کند.
تاثیر فاجعەبار انتزاع عظیم ژئوپلیتیک تمامیت خواهی ایرانی بە شر تبدیل شدە و وارد مرحلەای گشتە است کە خودش همان چیزی را کە برای پاسداشت آن، سوگند یاد کردە بود نابود می کند؛ شر مطلق.
تمامیت خواهی ایرانی ڐهن جمعی بیمار گونە یک انتزاع تاریخی، سیاسی و ژئوپلیتیک است کە ارتباط خود را با واقعیت انسانی از دست دادە و در نتیجە بە ابزاری برای رنج بزرگ بشری تبدیل شدە است.