همە آنها شش اینچ قد دارند، در نهادشان ریختە شدە است کە باید توسط امپراتور (بخوانید شاە یا شیخ) ادارە شوند، مقامات بە جای اصول عقلانی، بر اساس رقص طناب، تعیین شوند، بیشتر وقت خود را صرف توطئە علیە یکدیگر می کنند، مکانیکی فکر می کنند، بیشتر توانایی خود را صرف اسلحە می کنند، احمق ها را بە جای عاقلان انتخاب می کنند، ماهیت تقسیم بندی و شایستگی، پوشیدن کفش پاشنە بلند است، تابوی آیینی و سنتی آنها نشکستن تخم مرغ از طرف پهن آن است، باید خوب برقصند تا پستی سیاسی بە آنها دادە شود، شکست در رقص، بە معنای سقوط از آبشار است، با تمام تکبر و خود بزرگ بینی، حریص، حسود، خشن و غیر قابل اعتماد هستند، تشریفات پیچیدە بیش از حد مسخرە دارند، از روش های خونین علیە یکدیگر استفادە می کنند، ترکیب کامل جامعە سادەلوح و سیاستمدار بی رحم هستند، پست و بد، شریر، فاسد اخلاقی، ریاکار و فریبکار، و مملو از ناسپاسی هستند، آزار و اڐیت رسمی، قانونی و عرفی است، امپراتور با تمام جنایتهایش، مظهر سخاوت و عدالت و نجابت و رحمت است، اعدام هم بکند مهربانترین مهربانان است، سیاستمدار کوچک اما شرور، ویژگی جامعە لیلیپوتی است، اندازە، قدرت، و اهمیت، همیشە نسبی است و….
٭٭٭٭
اما نکتە مهمی کە کمتر بدان پرداختە شدە است:
گالیور، نماد یک انسان ایرلندی است در جامعە بریتانیایی؛ یک رابطە اشغالگری و استعماری؛ یک وحشی کە باید رام شود، بە او آموختە شود کە رابطە استعماری و اشغالگری، مزایای تمدنی دارد، تسخیر و انقیاد، یک مزیت برای انسان اشغال شدە و یک سرزمین اشغال شدە است، گالیور اگرچە غول پیکر است اما باید سند آزادی خود را از ما دریافت کند و این بە معنای فرهنگ و تمدن است.
در واقع، بنیاد جامعە لیلیپوتی، بر پایە توجیە و پادار نگاەداشتن روابط استعماری و اشغالگری آنگلانیکها و غیر انگلیسی ها است.
دقت کنید: گالیور تا زمانی محبوب است کە با ادرار خود، آتش شهر را خاموش کند هرچند پس از پایان خطر، باید توطئە کشتن او را پیگیری کرد، لیلیپوت نباید بدهکار اخلاقی هیچکس غیر از خود باشد.
از نگاە لیلیپوتی ها، دیگران پست و بی مقدار و هموارە زائدە نگریستە می شوند و حاشیەای هستند از متن، آنها و سرزمین و منابعشان، تنها وسیلەای برای رفاە آنها هستند و دیگر هیچ هرچند فهمیدە هم باشند. البتە تنها معیار نخبگی آنها همین است کە چقدر بە لیلیپوت خدمت کنند.
در واقع می توان گفت این سیستم، از بنیاد و بعدا نتیجە، طوری ساختە شدە و تکامل یافتە است کە متناسب و منطبق بر روابط اشغالگری و استعماری باشد، رابطە ایرلند بریتانیا، انگلستان و مستعمرات، بعدها حتی یاهوها بە مثابە موجوداتی کە اگرچە بزرگتر هستند اما همچنان خدمات و منابع را در خدمت استعمارگر بزرگ می گڐرند؛ مشترک المنافع ها و اسب های هونگمن نیز.
رابطە کوردستان و ایران (و احتمالا ایران و ملت های دیگر) نیز همین رابطە است، ساخت و ساحت قدرت، متاثر از این رابطە شکل گرفتە است و تا زمانی کە بە این رابطە پایان دادە نشود تیرەروزی برهوت سیاسی ایرانی، یک پیوستار خطی خواهد بود تا نقطە فروپاشی قطعی و….