حقوق بشر،خوانشي نو
(A new reading، Human Rights)
فهرست
1- حقوق بشر، خواشي نو
2- حقوق مردم بومي
3- مصونيت از مجازات
4- اعلاميه ي اسلامي حقوق بشر
5- ميثاق بين المللي حقوق مدني و سياسي
6- موانع تحقق نيافتن حقوق بشر در دنياي اسلام
نظر غالب در روانشنانسي به طور اعم و در ورانشناسي شناختيك به طور اخص اين است كه انسان سيستمي است كه كه به طور آگاهانه اطلاعات را دسته بندي ، تعبير و تفسير مي كند، اما عوامل ناآگاهانه تر ديگري نيز در فرآيند تعاملي بر تصميم گيري حاكم است.
اين عناصر شامل ادراك، مدل هاي ذهني تعبير و تفسير موقعيتهاي خاص، هيجانها و عواطف، نگرش ها و تلقي ها، مخاطرات، تصميم گيري قبلي و پيامدهاي آن است.
حقوق بشر:
معياري مشترك كه دستاوردهاي همهي جوامع و ملتهاست با هيچ فرهنگي بيگانه نيست و بومي همهي ملتهاست
ويژه گي ها :
1- ماده ي اول و دوم ناظر بر اصول اساسي همهي حقوق بشراست
2- مادهي سوم تا بيست و يكم ناظر بر حقوق مدني و اساسي است بشر است
3- ماده ي بيست و دوم تا بيست و هفتم شامل حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي است.
4- ماده ي بيست و هشت تا سي ام،چارچوبي براي محافظت جدي جهت برخورداري از كليه ي حقوق بشر است
ماده ي 1: حق آزادي و مساوات در حيثيت و حقوق
حق آزادي
آزادي : حق انتخاب نظري و علمي انسان در تمامي زمينه ها يا راهها كه عمل او به سلب حقوق ديگران و اخلال در نظم و اخلاق مساوات در حيثيت و حقوق منجر نشود
آزادي انديشه
2- آزادي مذهب
3-آزادي بيان
4- آزادي وجدان
5-آزادي اجتماعات
6- آزادي مشاركت در امور عمومي
7- آزادي مشاركت در انتخابات
8- آزادي مسافرت
آزادي انديشه، آزادي بيان و آزادي شركت در اجتماعات چنان در حقوق بشر جا افتاده است كه دولتها نمي توانند مدعي نقص آنها از روي ناآگاهي شوند.
مساوات در حيثيت وحقوق
حقي كه در حقوق بشر به رسميت شناخته شده است حقوق مشروع و شامل بديهي ترينٍ حقوق انسان است
حق مشروع:
1- آموزش پايه
2- بهداشت
3- تامين غذا
4- مسكن
حق مشروع وسيله ي مستقيم و محسوس حمايت از حيثيت افراد بشر است
حق مشروع هنگامي كه وارد «حوزهي جمعي» شود با اصطلاح حق توسعه معرفي مي گردد.
حق توسعه:
1- حقوق سياسي
2- حقوق اقتصادي
3- حقوق اجتماعي
توسعه
حق توسعه
1- توسعه،يك فراگرد پيچيده،جامع و پوياست كه داراي جنبه هاي
الف: فرهنگي ب: سياسي پ: اجتماعي ث: اقتصادي است
2- حقوق توسعه معياري جهت سنجش احترام به همه ي حقوق بشر است.
هدف،ايجاد شرايطي است كه افراد بتوانند توانايي هاي بالقوه ي خود را بالفعل و به حداكثر برسانند.
3- حق همه ي ملل براي خودمختاري،در همه ي ابعاد خود،در كانون حق توسعه قرار دارد
4- دولت ها داراي مسووليت اصلي براي ايجاد شرايط حق توسعه به عنوان
الف: حق فردي (حق مشروع)
ب: حق اجتماعي (حق توسعه)
هستند.
5- در حق توسعه،مشاركت اهميت خاصي دارد و به معناي اجازه ي حضور فعال است.
6- در سال 1960 حق دسته جمعي خود مختاري براي يك ملت در صورت عدم احقاق حق توسعه پيش بيني شده است
ماده ي 2: عدم تبغيض
تبعيض
1- نفي ارزشها، رفتارها و انديشه هاي ديگري از سوي خود بر مبناي
الف: تفكيك
ب: محدود سازي
پ: قايل شدن به ارجحيت
ت: كنار زدن به خاطر تعصب نژادي
نتايج:
الف: ايجاد خصومت
ب: تجميل رنج
پ: بي عدالتي بنيادي
ت: از دست رفتن جان
2- بزرگنمايي خود سرانه ي تفاوت هاي فردي و گروهي با بهانه قرار دادن
1- ريشه قومي
2- رنگ پوست
3- نژاد
4- جنس
5- زبان
6- مذهب
7- مليت
8- وضعيت طبقاتي
9- عقايد سياسي
10- گرايش جنسي
نتايج :
1- نابردباري نژادي
2- نابردباري مذهبي
3- نابردباري ملي
4- توسعه نيافتگي اجتماعي
5- توسعه نيافتگي فرهنگي
6- توسعه نيافتگي سياسي
7- ديگر ستيزي به عنوان بيگانه ستيزي
8- فقدان حقوق بشر دوستانه
9- فقدان مديريت دادگستري
10- بهره كشي اقتصادي
11- بهره كشي جنسي
12- خشونت عليه زنان
13- خشونت عليه كودكان
14- شكنجه ي زنان
15- شكنجه ي كودكان
16- تجاوز سيستماتيك و منظم جنسي
17- بردگي جنسي در مناقشات مسلحانه
18- بردگي
19- كشتار جمعي: موارد وحشتناك كشتار جمعي مردم به خاطر ريشه هاي قومي ناشي از:
الف: تبعيض
ب: آسيب پذيري گروههاي قومي
است
رد تبعيض: آموزه هاي مبتني بر برتري بر پايه ي تفكيك نژادي
الف: هم به لحاظ علمي مردود
ب: و هم به لحاظ اخلاقي محكوم
است
ابزارهاي عدم تبعيض:
تضمين مساوات افراد در برابر قانون بدون توجه به:
1- نژاد
2- رنگ
3- مليت
4- مذهب
5- ريشه هاي قومي
ماده ي 3 : حق حيات، آزادي و امنيت شخصي
حق حيات: حق زندگي كردن
امنيت شخصي
عوامل ناقض حق حيات:
1- كشتار جمعي
2- تهديد به مرگ
3- حملات بي حساب به غير نظاميان
4- اعدام غير نظاميان
5- اعدام اسرا
6- شكنجه
7- ناپديد شدن اجباري
8- گرسنگي جمعيت ها
9- اخراج جمعي(تغيير اسكان اجباري)
10- سلب حق پناه جويي
11- اعدام خود سرانه بدون محاكمه
12- محاكمات غير منصفانه
13- تخريب خانه ها
14- تخريب مدارس
15- تخريب بيمارستانها
16- محروميت از حقوق اساسي مربوط به اشتغال
17- محروميت از حقوق اساسي مربوط به مسكن
18- محروميت از حقوق اساسي مربوط به غذا
19- عدم احترام به حيات فرهنگي
20- كنار گذاشته شدن از فراگردهاي تصميم سازي در جامعه
21- كنار گذاشته شدن از فراگردهاي تصميم گيري در جامعه
22- محاكم نظامي و محاكمه غير نظاميان
23- آدم ربايي
24- دستگيري
25- بازداشت
26- تهديد به مرگ عليه افراد
27- مرگ در حال بازداشت
28- نابودي محصولات
29- از ميان رفتن قابليت توليد اراضي
30- كمبود هاي شديد غذايي
31- قحطي
32- سوء تغذيه
33- بهداشت ناكامي
اعدام غير نظاميان
1- اعدام بدون حق برخورداري از محاكمه ي منصفانه
2- اعدام خارج از رويه ي قضايي
3- اعدام خودسرانه
4- اعدام از طريق محاكمات اختصاري
5- اعدام در حالت بازداشت
اخراج جمعي ( تغيير اسكان اجباري) و آوارگي
آثار اوليه آوارگي:
1- آثار عميق احساسي
2- آثار عميق جنسي
3- آثار عميق توسعه اي
تبعات آثار فوق به صورت آثار وخيم زنجيره اي ظاهر مي شود كه نتايج آن فراتر از «رنج ها و تحقير هاي اوليه» است
نتايج:
1- از هم گسستن خانواده
2- از هم گسستن جامعه ي محلي
3- از بين رفتن زير بنا
4- اختلال در آموزش
5- اختلال در مهارت هاي از دست رفته
امنيت:
امنيت:
الف: فيزيكي
ب: رواني: شامل:
الف: امنيت رواني در حيات اقتصادي
ب: امينت رواني در حيات فرهنگي
ج: امنيت رواني در حيات سياسي
نتايج عدم امنيت فيزيكي: محروميت از حيات
نتايج عدم امنيت رواني: احساس نا امني فرساينده
ماده ي 4: رهايي از بندگي و بردگي
رهايي از بردگي و داد و ستد برده گان (نقطه مقابل آزادي)
اشكال جديد بردگي:
1- قاچاق زنان
2- قاچاق دختران
2- تجاوز و سوء رفتار با زنان و كودكان
4- فرزند خواندگي غير قانوني يا شبه قانوني
5- كار اجباري
تجاوز : يك تاكتيك خود سرانه جهت مرعوب و مقهور نمودن تمام جوامع و جزو جنايات جنگي است
عوارض قربانيان تجاوز و آزار جنسي:
1- پريشاني رواني (روان پريشي)
2- معلوليت جسمي
3- مرگ
ابزارهاي رهايي از بردگي:
1- پيشبرد حقوق زنان و كودكان
2- جلوگيري از داد و ستد انسان بعنوان برده
3- جلوگيري از رفتارهاي تحقير آميز
ماده ي 5: رهايي از شكنجه يا رفتار تحقير آميز
شكنجه: ايجاد درد و رنج در «ديگري» توسط «خود» به خاطر «ديگريت» او
دلايل مجاز نبودن شكنجه:
1- نقض عدالت
2- نقض اخلاق
3- نقض قانون
قانون:نظم مصنوع از علايق كه با هدف «اصلاح اجتماعي» توسط «سيستم» به وجود آمده است.
دلايل ممنوعيت شكنجه:
1- بخت زنده ماندن را كاهش مي دهد
2- حق دفاع كردن از خود را از بين مي برد
3- سوء استفاده از قدرت است
ابزارهايي از شكنجه
منع شكنجه به عنوان يك مجازات ظالمانه، تحقير آميز و غير انساني
تجاوز سيستماتيك،تجاوز منظم جنسي و بردگي جنسي در مناقشات مسلحانه به عنوان بخشي از شكنجه و رفتارهاي تحقير آميز دسته بندي مي شوند.
ماده ي 6: حق شناخته شدن به عنوان يك شخص در برابر قانون
شخصي
الف: حقيقي الف: انسان
ب: حقوقي ب: شهروند
قانون:نظم مصنوع از علايق كه با هدف «اصلاح اجتماعي» توسط «سيستم» بوجود آمده است.
سيستم = دولت
نظم مصنوع علايق:
براي ترويج ، حمايت موثر و دفاع از خقوق شخص (حقيقي، حقوقي ، انساني، شهروند) به وجود آمده است.
حقوق: حقوق گروههاي آسيب پذير
گروههاي آسيب پذير:
1- اقليتهاي قومي
2- اقليتهاي بومي
3- اقليتهاي زباني
4- اقليتهاي مذهبي
با اشاره به «سيستم» و تعريف «قانون» دولتي كه فاقد زيربناي كافي جهت ترويج، حمايت موثر و دفاع از حقوق شهروندان خود باشد، مشروعيت خود را از دست مي دهد.
ماده هفتم: حق برخورداري از حمايت مساوي در برابر قانون
1- نه بر اساس تفكيك
2- نه بر اساس محدود سازي
3- نه بر اساس قايل شدن به ارجحيت
ابزارهاي برخورداري از حمايت مساوي در برابر قانون:
1- تضمين مساوات افراد در برابر قانون بدون توجه به
- نژاد
- رنگ
- مليت
- مذهب
- ريشه قومي
5- تضمين مساوات افراد در برابر قانون بدون توجه به رنگ
ماده ي 8: حق داد خواهي از محاكم داراي صلاحيت
محكمه ي داراي صلاحيت، محكمه ي «دولت مشروع» است دولت مشروع
1- هويت
2- سنت
3- زبان
را به رسميت مي شناسد
ماده ي 9: آزادي از بازداشت يا تبعيد خود سرانه
حق آزادي و مساوات در حيثيت و حقوق
حق حيات ، آزاد و امنيت شخصي
ماده ي 10: حق برخورداري از محاكمه ي مضنفانه و علني
ماده ي 11: حق بي گناه محسوب شدن تا زمان اثبات جرم
قربانيان
1- قربانيان ديكتاتوري نظامي
2- قربانيان مناقشات مسلحانه
3- قربانيان توجه به بهانه ي «امنيت ملي»
- قربانيان توتاليتاريانيسم
ابزارهاي گناهكار محسوب كردن
1- ايجاد هراس و سوء ظن
2- كنترل مديريت دادگستري
3- استفاده از زور در مقام اجراي قانون
4- دستگيري و بازداشت پيش از محاكمه
ابزار رهايي از گناهكار محسوب شدن تا هنگام اثبات جرم
ابزار : رعايت «اخلاق حرفه اي» در موارد گوناگون
ماده ي 12: آزادي از مداخله ي د ر امور خصوصي از جمله، خانه، خانواده، مكاتبات
هنگامي كه:
الف: هر در زدني
ب: هر صدايي در شب
پ: هر نامه اي
براي انسان پيام مرگ داشته باشد،اين حد نهايي مداخله ي ديگران در امور خصوصي است
ابزار: تدوين قانون و ضمانت اجرا براي جلوگيري از آزادي از مداخله ديگران
ماده ي 13: حق آزادي مسافرت و اقامت در كشور و خود ترك و بازداشت به آن
اخراج جمعي
تبعيد هاي اجباري
ماده ي 14: حق پناهندگي
ماده ي 15: حق تابعيت
حق صاحب شناسنامه يك كشور بودن
1- محروميت از تابعيت
2- محروميت شناسنامه
ابزار :
تدوين قانون و ضمانت اجرا جهت اعمال «حق تابعيت»
ماده ي 16: حق ازدواج و حمايت خانواده
خانواده
1- زنان
2- كودكان
زنان: نياز و نقش و حقوق
1- نياز خاص دختر بچه ها
2- نقش زنان در توسعه پايدار
3- حقوق زنان در توليد مثل
ابزار : ترويج حقوق بشر زنان
كودكان:
عدم ترويج حقوق بشر در مورد كودكان
نتايج:
1- آوارگي
2- در معرض از دست دادن والدين قرار گرفتن
3- در معرض از دست دادن خانه قرار گرفتن
4- در معرض از دست دادن خانواده قرار گرفتن
5- در معرض از دست دادن دوران كودكي قرار گرفتن
6- در معرض از دست دادن فرصت آموزشي قرار گرفتن
7- اثرات مستقيم جسمي و رواني
8- در معرض از دست دادن اعضاي بدن در جريان جنگ قرار گرفتن
9- زخم هاي روانشناختي ناشي از مناقشات
يك نوع سوء رفتار سيستماتيك عليه كودكان، «آموزش اجباري زبان غير مادري» است.
ماده ي 17: حق تملك اموال
«مصادره ي اموال» از مصاديق بارز «نقض حقوق بشر» است.
ماده ي 18: آزادي فكر و مذهب
آزادي مذهب: حق انتخاب و تدوين انسان به هر مذهبي . حق ايمان داشتن ، اظهار دين و بيان اعتقادات ديني، انجام مناسك و اعمال مذهبي، تعليم امور ديني به كودكان و متدينان ، دعوت، تبليغ و ترويج تعاليم ديني در جامعه، تاسيس معبد. ترك اعمال ديني و نقد تعاليم ديني مادامي كه عمل ديني شخص باعث سلب حقوق و آزادي هاي ديگران و اخلال در نظم و اخلاق عمومي نباشد.
آزادي مذهب زماني تحقق مي يابد كه دين و مذهب فرد هر چه باشد، جرم محسوب نشود و منجر به سلب حقوق فردي و اجتماعي او نشود.
ماده ي 19: آزادي عقيده و اطلاعات
آزادي عقيده: حق انتخاب و پاي بند انسان به هر عقيده اي حق انديشيدن، اعتقاد داشتن، ابراز نمودن، تعليم و ترويج و عمل بر اساس عقيده مادامي كه عمل او به عقيده اش باعث سلب حقوق و آزادي ديگران و اخلاق در نظم و اخلاق در عمومي نشود. آزادي عقيده در صورتي تحقق مي يابد كه اعتقادات فرد – هر چه باشد- منجر به سلب حقوق فردي و اجتماعي او نشود.
ماده ي 20: حق تشكيل اجتماعات و انجمن هاي مسالمت آميز
ماده ي 21: حق مشاركت در حكومت و انتخابات آزاد و دسترسي مساوي به خدمات عمومي
حق مشاركت در حكومت
حق مشاركت در انتخابات آزاد
دسترسي مساوي به خدمات عمومي
خدمات عمومي:
1- دسترسي همگاني به آموزش پايه
2- دسترسي همگاني به آب آشاميدني
3- حق تامين اجتماعي
4- حق اشتغال و دريافت مزد عادلانه براي كار
ماده ي 22: حق تامين اجتماعي
ماده ي 23: حق اشتغال و رديافت مزد منصفانه براي كار
ماده ي 24: حق استراحت و تفريح
ماده ي 25: حق برخورداري از سطح كافي زندگي به لحاظ بهداشت ور فاه
حداقل سطح كافي زندگي، توانايي دستيابي به درآمد سرانه و بهداشت و رفاه استاندارد است
ماده ي 26: حق آموزش
1- آموزش به زبان مادري
2- دسترسي مساوي به آموزش
3- آموزش كافي
ماده ي 27: حق اشتراك در حيات فرهنگي جامعه
ماده ي 28: حق خواستار شدن نظم اجتماعي كه حقوق بشر را تامين كند
قانون: نظم مصنوع از علايق: اصلاح اجتماعي: حقوق بشر
حقوق بشر متضمن
1- خرد
2- عدالت
3- حقيقت
4- اخلاق
است
29- مسووليت نسبت به جامعه اي كه خواستار توسعه ي آزاد و كامل فرد است.
30- آزادي از مداخله ي دولت يا ديگران در برخورداري از هر كدام از حقوق فوق
حقوق مردم بومي
تازه وارداني كه از طريق
1- فتح
2- اشغال
3- اسكان، بر منطقه اي سلطه يافته اند و داراي ويژه گي هاي متمايز
1- اجتماعي
2- فرهنگي
3- اقتصادي
4- سياسي
5- مذهبي
هستند، اكنون به صورت اقليتهاي
1- مورد تهديد
2- آسيب پذير
در آمده اند
تهديد اصلي نسبت به جمعيت هاي بومي :
1- مالكيت اراضي
2- وضعيت حقوقي
3- هويت خاص قومي
4- هويت خاص زباني
5- هويت خاص مذهبي
مهمترين مسايل عمده ي جمعيت هاي بومي با حكومت مركزي :
1- حقوق مالكيت اراضي
2- قرار دادهاي جمعيت هاي بومي با حكومت مركزي
3- فقدان حمايت از اموال فكري
4- فقدان حمايت از فرهنگي
5- فقدان زير ساخت هاي بهداشتي
6- بيكاري ناشي از فرصت هاي نامساوي
7- فقر ناشي از فرصت هاي نامساوي
8- فقدان آموزش بومي
9- عدم مشاركت اقليتها در حيات سياسي
10- عدم مشاركت اقليتها در حيات اقتصادي
11- عدم مشاركت اقليتها در حيات فرهنگي
12- انزواي اقتصادي
13- انزواي اجتماعي
14- انزاواي سياسي
15- نسل كشي فرهنگي
16- آواره گي تحميلي
17- تبعيض
مصونيت از مجازات
وقتي از مجازات سخن مي گوييم، لزوماً با خشونتي مواجه بوده ايم
خشونت در مبحث مصونيت از مجازات:
1- يا توسط دولت انجام مي شود
2- يا توسط دولت ناديده گرفته مي شود
در مصونيت از مجازات «خود» در برابر:
1- كشتار
2- تجاوز
3- شكنجه
4- و حمله
به غير نظاميان ، از سوي «ديگري» از مجازات مصون مي ماند و مطمئن است هرگز تاواني پس نخواهد داد
مصونيت از مجازات، شكل جديدي از بي عدالتي است كه به دو صورت ظاهر مي شود:
1- به صورت فعل
2- به صورت ترك فعل
مصونيت از مجازات چگونه به وجود مي آيد
1- در قانونگذاري وارد شده فرد را از پيگيري معاف مي كند
2- مسئوولين به شكايات قربانيان رسيدگي نمي شود
3- به بهانه ي «امنيت ملي» حقوق مدني و سياسي را زير پا گذارده مي شود.
4- قوه ي قضاييه فاقد استقلال است
پيامدهاي عدم استقلال قوه ي قضاييه
1- مانع قضاوت بي طرفانه مي شود
2- مجازات سبك براي جنايات سنگين در نظر گرفته مي شود.
3- سبب برداشت غلط از مساله ي «حميت جمعي» Esprit de corpis و اخلال در محاكمات مي شود
4- سبب محكوميت افراد دون پايه و فرار مسئوولين از مجازات مي شود
5- سبب قرار گرفتن شهود در معرض ارعاب، تهديد و مرگ مي شود.
در چرخه ي مصونيت از مجازات ، با فقدان تضمين هايي جهت برقراري عدالت و جلوگيري از كيفر دادن هاي اتفاقي مواجه هستيم
ابزار :
شكستن چرخه ي مصونيت از مجازات
ابزار شكستن چرخه ي مصونيت از مجازات :
كميسيون هاي ويژه ي حقيقت ياب
وظايف كميسيون هاي ويژه ي حقيقت ياب:
1- شناسايي افراد مسوول
2- پيگرد افراد مسوول اقدامات شقاوت آميز
3- ممانعت از بروز اعمال وحشيانه در آينده
اعلاميه ي اسلامي حقوق بشر مصوب وزراي
خارجه كشورهاي اسلامي (قاهره، 1990)
ماده ي يك (بند الف) : بشر به طور كلي يك خانواده است كه بندگي نسبت به خداوند
و فرزندي نسبت به آدم، آنها را گرد آورده و همه ي مردم در اصل شرافت انساني و تكليف و مسووليت برابرند بدون هيچگونه تبعيض از لحاظ نژاد يا رنگ يا زبان يا جنس يا اعتقاد ديني يا وابستگي سياسي يا وضع اجتماعي و غيره ضمناً عقيده ي صحيح، تنها تضمين براي شرافت از راه تكامل انسان است.
ماده ي 10: اسلام دين فطرت است و به كار گرفتن هر گونه اكراه نسبت به انسان يا بهره گيري از فقرا جهت تغيير دين به ديني ديگر يا الحاد جايز نيست.
ماده ي 18: هر انساني حق دارد نسبت به جان و دين و خانواده و ناموس و مال خويش در آسوده گي زندكي كند.
ماده ي 22 ( بند دال): برانگيختن احساسات قومي، مذهبي و يا هر چيزي كه منجر به برانگيختن هر نوع تبعيض نژادي گردد، جايز نيست
ميثاق بين المللي حقوق مدني و سياسي مصوب 1966
مجمع عمومي سازمان ملل متحد
ماده ي 2 (بند يك) دولتهاي طرف اين ميثاق متعهد مي شوند حقوق شناخته شده در اين ميثاق را درباره ي كليه ي افراد مقيم قلمرو تابع حاكميت خود بدون هيچگونه تمايزي از قبيل، نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقيده سياسي يا عقايد ديگر، اصل و منشا ملي يا اجتماعي ، ثروت ، نسب يا ساير وضعيتها محترم شمرده و تضمين كند. (بنابراين دولتهاي امضاء كننده ي ميثاق نمي توانند، براي هيچ قومي، مذهبي، جنسيتي و يا طبقه اي در اكثريت و يا اقليت تبعيض قايل شوند).
موانع تحقق نيافتن حقوق بشر در دنياي اسلام
حقوق بشر متاثر از «جهان بيني» است كه ماهيت يا فطرت بشر، حقوق طبيعي و آزادي هاي اساسي انسان از جمله «حق مالكيت ملت» را تعريف و مي شناساند. مهمترين عوامل تحقق نيافتن حقوق بشر در دنياي اسلام عبارتند از:
1- نگرش هاي سنتي نسبت به قدرت
2- قوه ي مقننه = شريعت
3- وجود فرا قانون
4- عدم توازن سياسي ميان دولتها و ملتها در جهان اسلام
5- عدم انسان محوري
6- زيرپا گذاردن حقوق طبيعي
7- عدم ورود به عصر جديد ( انسان مداري) و در نتيجه فقدان درك درست از مقولات جديد
8- فقدان فهم درست از نظام مردم سالاري و در نتيجه وجود موانع متعدد بر سر راه تاسيس حكومت هاي مردم سالار
9- غفلت از پيچيدگي هاي جامعه جديد
10- بوجود آمدن دولتهاي خودكامه، فاسد و وابسته
11- چالش ارزشي
12- فقدان تلقي درست از آزادي و برابري
13- ديني كه بنيادهاي اعتقاد آن، «قسط طلبانه» است ، و در آموزه هاي فقهي «قيم مابانه» مي شود
14- توجيه سياسي مشروعيت يا توسل به مفاهيم ابهام آلود ديني.
فهرست منابع و مآخذ:
1- بيانيه ي جهاني حقوق بشر مصوب 1948 مجمع عمومي ملل متحد
2- حقوق بشر در دنياي امروز
3- ميثاق بين المللي حقوق مدني و سياسي مصوب 1966 مجمع عمومي سازمان ملل متحد
4- كنوانسيون ژنو مصوب 1949
5- اعلاميه ي اسلامي حقوق بشر مصوب وزراي خارجه ي كشورهاي اسلامي، قاهره 1990
6- آزادي عقيده و مذهب در اسلام، كديور، محسن ، مجله ي آفتاب، شماره 23، اسفند ماه 81
7- موانع تحقق حقوق بشر در كشورهاي اسلامي، يزدي. ابراهيم، مجله ي آفتاب، شماره ي 23، اسفند ماه 81(Behzad Khoshhali)