درباره ی مسوولیت ملی
یک: مدل عمل جمعی، مدلی مناسب برای مسوولیت جمعی، به ویژه در مفهوم سازی مسوولیت ملی است. در مطالعات متاخر مفهوم جمعی مسوولیت به جای مسوولیت شخصی، اهمیت زیادی پیدا کرده است. در کتاب “مسوولیت ملی و عدالت جهانی” (2007)، “دیوید میلر” از فرم خاصی از مسوولیت جمعی، یعنی مسوولیت ملی دفاع می کند. به باور میلر، مسوولیت ملی، “گونه ای از مسئولیت جمعی است و او به جای مسوولیت عّلی، بر مسوولیت نتیجه تاکید می کند. همچنین با بسط نظریه ی میلر، مساله ی عمل جمعی و در ادامه مسوولیت جمعی در مفهوم مسوولیت ملی، نمود پیدا می کند.
دو: دامنه ی مسوولیت جمعی به هدف مشترک وابسته است. هنگامی که یک هدف مشترک تعریف و به رسمیت شناخته می شود رفتار جمعی نیز حول آن شکل می گیرد. با شکل گیری رفتار جمعی، بلافاصله مساله ی منفعت جمعی نیز تعریف می شود و به نقطه ای می رسد که جامعه حاضر می شود برای دستیابی به این منفعت، هزینه نیز بپردازد. گویی نوعی سرمایه گذاری جمعی ایجاد شده است که تمام افراد حاضر هستند با قبول مسوولیت، و پرداخت هزینه، منفعت و مزایای آن را تضمین کنند.
سه: میلر یک ملت را به عنوان اجتماعی از مردم که هویت و فرهنگ عمومی دارند، به رسمیت می شناسد؛ اجتماعی که با ارزشی کردن همبستگی های خود، پیوندهایشان را ادامه می دهند و به آن، وجهی سیاسی می بخشند.
چهار: هویت و فرهنگ مشترک، از عوامل بسیار مهم در شکل-ساخت مسوولیت، مسوولیت جمعی، تعریف منفعت، سرمایه گذاری، و پرداخت هزینه از سوی ملت و حتی عامل شکل دهنده به قضاوت جمعی نیز هست که در قالب ملی، به عنوان قضاوت ملی شناخته می شود.
پنج: مساله ی ذفاع ملی نیز در چارچوب مسوولیت ملی و متاثر از همان چیزی است که پیش تر به عنوان هزینه جمعی و منفعت جمعی، در مورد آن، گفته شد.
شش: موضوع دیگری که توجه به آن مهم است به مسوولیت ملی نتیجه گرا بازمی گردد که در صورت تشکیل آن، ملت حاضر می شود همه ی تبعات و پیامد اقدامات خود را بپذیرد چراکه پیش تر، با قبول مسوولیت، تبعات احتمالی را نیز پیش بینی نموده است.
هفت: مساله ی دیگر در مسوولیت ملی نتیجه گرا، “انتخاب” است. در موضوع انتخاب، ملت، با اظلاعاتی که به دست آورده و پیوسته به دست می آورد درک درستی از وضعیت خود به دست می آورد و بر اساس آن، دست به انتخاب می زند. او نتیجه گرا نیز هست یعنی هدف را شناخته است و چون می داند که تنها با رسیدن به هدف، می تواند منفعت سرمایه گذاری خود را به دست بیاورد به طرف بهینه سازی انتخاب نیز می رود و حتی گزینه ی عمل ترجیحی را نیز در مسیر به کار می برد.
هشت: جمع در مسوولیت ملی، حتی قانون نیز برای خود وضع می کند که این قانون، حتی اگر نانوشته باشد آحاد را به پیروی از آن، مکلف می کند.
نه: مساله ی تعهد نیز در رابطه با مسوولیت ملی از اهمیت برخوردار است. در واقع، مفهوم مسوولیت در ارتباط تنگاتنگ با مفهوم تعهد است. تعهد به معنی عام عبارت از این است که شخص به موجب قرارداد یا قانون، انجام امر یا خودداری از انجام امری را عهده دار شود.” در مساله ی مسوولیت ملی نتیجه گرا، منظور از تعهد، تعهد به نتیجه و مترادف بر عهده گرفتن حصول یک نتیجه ی معین است.
ده: منظور از سازماندهی در مسوولیت ملی، سازماندهی فرانوگرا است.سازماندهی فرانوگرا، یک سازماندهی فعال است که به جمع ملی، اختیار و آزای عمل می دهد، به جای وظایف، بر فرایندها تمرکز می کند، دسترسی به اطلاعات را به منظور انتخاب بهینه، برای همه امکانپذیر می سازد و طرح، انجام، بررسی و اقدام را به جمع ملی واگذار می نماید.
یازده: سهم مساوی از مسوولیت در مسوولیت ملی نیز از اهمیت برخوردار است بدین معناکه وزن مسوولیت برای گروه ملی، مساوی است یعنی تمام افراد گروه ملی، باید دارای مسوولیت مساوی باشند. بدیهی است که مسوولیت مساوی به معنای مسوولیت مشابه نیست.
دوازده: مسوولیت ملی، با همدلی و هم دردی میان گروه ملی نیز در ارتباط است. همدلی به معنای “همدلی شناختی” و هم دردی، در معنای “همدلی احساسی” تعریف و به کاربرده می شود.
سیزده: تشخیص نقش و توزیع مسوولیت، از دیگر مهمترین موارد در چالش مسوولیت ملی است. یک نقش، طبق تعریف، توصیفکننده ی مجموعهای از وظایف مرتبط است، ممکن است توسط افراد زیادی انجام شود، و یک فرد میتواند نقشهای زیادی را بر عهده گیرد. به کارگیری الگوی مشارکتی در نقش و توزیع مسوولیت در مسوولیت ملی، به نظر، اثربخش تر است.
چهارده: اما شاید مهمترین مساله در مسوولیت ملی، به انتخاب نوع عملکرد بازمی گردد که در این چارچوب، “عملکرد به عنوان عامل یکپارچه”، بهترین بهره وری را خواهد داشت. این فرایند شامل چندگانه های تشریح صریح نقش، گزینش مسوولیت ها بر اساس تناسب، شناسایی نیازها، استاندارد کردن نیازها، مدیریت پیوسته ی ارزیابی، توسعه ی مهارت ها، اجرا و پشتیبانی است.
پانزده: موارد مهم دیگری که در مسوولیت ملی، مورد توجه و مطالعه قرار می گیرند شامل: اشتباه و ضرورت اجتناب از اشتباه، روش های نهادی در رابطه با عادت های تصمیم گیری، درک پیچیدگی ها در مسوولیت ملی،توانایی اعضای جمعیت ملی برای تاثیر بر نتایج جمعی، شانس عادلانه ی اعضا برای تاثیر بر تصمیم های جمعی، فرار از مسوولیت، لزوم تایید مداوم یک خاص و … هستند.
شانزده: و یک نکته ی مهم آن که در مسوولیت ملی، اعضای جمعیت ملی، ملزم نیستند در همه چیز با هم توافق داشته باشند. اما آنها باید حداقل در مورد روش های مشورت، به توافق برسند، به اقدام و تمایل مشترک متعهد شوند، مجموعه ای مشترک از ارزش های فرهنگی با حداقل ده شاخص مشترک انتخاب، و عملکرد یکپارچه ی خود را حول این ده شاخص قرار دهند.
منابع:
– Collective responsibility and national responsibility
Roland Pierik, Critical Review of International Social and Political Philosophy
– R, Dennehy & D , Boje. The story of postmodern Management
– Jakob Håkansson,Exploring the phenomenon of
empathy, STOCKHOLM UNIVERSITY, 2003
– Journal : Management Accounting Research, Volume 23, Issue 2, June 2012