دروغ سیاسی و سیاست دروغ؛ چند اصطلاح روانشناسی برای درک عمیق تر
اثر “حقیقت توهمی”: هرچه بیشتر یک دروغ تکرار شود احتمال اعتقاد به آن هم بالاتر می رود.
تئوری های توطئه، نوعی استدلال انگیزه و یک مکانیسم محافظت از خود است. تئوری توطئه ابزاری ایت که با استفاده از آن، افراد می توانند در دنیای ترسناک و آشفتگی، کنترل بیشتری داشته باشند و توضیحی پیدا کنند.
افرادی که احساس قدرت نمی کنند بدبین تر هستند.
عضو بودن در یک تیم (سازمان، حزب، گروه،…) درک انسان را ار جهان تغییر می دهند.
مردم اغلب بر اساس حقیقت ها تصمیم نمی گیرند.
رشد بی حسی در رنج انبوه، بسیار آسان است.
انسان ها تلاش می کنند از حقایق ناراحت کننده مصون باشند.
ترس مردم از جایگزین کردن یک انگیزه ی سیاسی، قدرتمند است.
ذهن انسان با بسیاری از ناسازگاری های کثیف، همراه می شود.
عضویت در گروه، سبب می شود فرد، نداند طرف مقابل چیست؟ و نمی خواهد آن را هم بداند. یکی از دلایل آن، “جهل انگیزشی” است.
مردم می توانند حقایق ناخوشایند را درک کنند اما چه اندازه به آن اهمیت می دهند مهم است.
درک واقعیت ها همیشه رفتار و عقاید ما را تغییر نمی دهند.
انسان ها فشار زیادی برای تحقق انتظارات گروه های خود دارند و از مغز خود بیشتر استفاده می کنند تا آن را به نتیجه برسانند.
استدلال های ما به طور چشمگیری در تغییر ذهن ناکام هستند.
ترس یک دکمه ی کاملا آسان برای فشار آوردن سیاستمداران بر توده ها است.
گوش دادن به یک رقیب سیاسی، اگرچه به اندازه ی کشیدن دندان سخت است اما در جهت این روند، گرایش دارد.
انسان های یک گروه تمایل دارند حقایق را رد کنند همانطور که سیستم ایمنی بدن، یک عامل بیماری زا را دفع می کند.
“گریز از راه حل” یکی از مکانیسم ها برای مقابله با تغییر وضعیت است.
رهبران تلاش می کنند ایدئولوژی پیروان خود را تبلیغ کنند.
ایدئولوژی سیاسی، یک میانبر شناختی برای فکر نکردن عمیق در مورد سیاست است.
منبع:
Brian Resnick, 9 Essental Lessons from psychology to understand the Trump era, Jauary 2019