لرستان، ظهور بازیگر جدید هویتی
تحریم گسترده انتخابات ریاست جمهوری در لرستان که لرها را در جایگاه دوم تحریم پس از تهران بزرگ قرار می دهد از هر چهار منظر سنتی، عاطفی، ارزشی، و عقلانی قابل تعمق است.
ملتی که در پروسه ملت سازی ایرانشهری، چنان سرکوب می شود که به شعار معروف “لرستان بدون الوار” منتهی می شود و اگرچه تاثیر عمیقی بر هویت خواهی لرها می گذارد و آن را دستکم یک سده به تاخیر می اندازد اما نه تنها لرها را پاکسازی نمی کند بلکه گستره جغرافیایی و جمعیتی آن ها را تا آب های آزاد تثبیت می کند، به لحاظ عاطفی و ارزشی، پس از دوره نسبتا طولانی تاثیر گفتمان مرکز، به بازآفرینی و بازشناسی هویت خودآگاه ملی بازمی گردد و به لحاظ عقلانی و نیز روانشناسی اجتماعی، در پدیده ای گروهی به نام انتخابات، نمود پیدا می کند که طبیعتا حکایت از نوعی عمل سیاسی است. همچنین شاید بتوان ادعا کرد این یک کنش عقلانی پارامتریک است که اگرچه نمی توان به تاثیرپذیری آن نه سراسری گفتن به انتخابات وجمهوری اسلامی بی اعتنا بود اما با توجه به وجوه سنتی تاریخی، عاطفی، و ارزشی و نیز عصر بازگشت به هویت های ملی، شاید نقطه آغازی برای بیشینه سازی مطالبات حول محور هویت باشد.
شاید بتوان ادعا کرد مطالبات هویت خواهانه لرستان، اکنون چندان نیرومند شده است که دیگر هیچ یک ازهویت های دینی، شغلی، و طایفه گری، نخواهد توانست به مانعی در برابر هویت خواهی آنها به مثابه یک کنش شود.
لرستان به ویژه از خیزش ١٣٩٨ که نتیجه آن، بیشترین قربانیان در نقاط مختلف ایران بود در کنار تحقیر سیستماتیک لرها توسط گفتمان غالب ایرانشهری و استبداد ایرانی، نخست بحران هویت را تجربه کرده است، دوم اشتباه بودن مسیر یکصد سال پیموده را دریافته است و اکنون با تشخیص و تصحیح، گام در مسیر جدید هویت گذارده است.
کنش انتخاباتی لرستان در ابتدای سده جدید، نشان از ورود یک بازیگر جدید هویتی، یک بازیگر قدرتمند هویتی، و یک بازیگر بزرگ است که در نهایت، با پتانسیل های فراوان خود، تکلیف هویت خواهی ملی ملت ها در ایران را به سرانجام رهایی از سیاهچاله ایرانشهری و استبداد ایرانی خواهد برد.
بدیهی است که لرستان و کوردستان به مثابه دو روی سکه هویت ملی، برندگان بزرگ این هویت خواهی بزرگ خواهند بود. مهم نیست که لرها کورد هستند یا کوردها لر؛ آنها یکی هستند و آنچه بیشترین اهمیت را دارد استقلال ملت ها و پایان دادن به عصر تاریکی است….