اگر “استقلال رأی”، “اعتماد به نفس”، “اتكا به تحول فرهنگی” و مهمتر از همه “اعتقاد به خود” در وجود اعضای ملت كرد از ميان می رود و به از كف رفتن هويت، پويایی، تحول و بالندگي می انجامد؛
اگر ملت كرد دربرابر فرهنگ ديگر، به صورت خاضعانه با شيفتگي و سلب هويت فرهنگي برخورد و همه عناصرفرهنگي خود را بهه پاي هويت فرهنگي ديگر قرباني و به سرعت عناصر بيگانه را پذيرفته است (و می پذیرد)؛
اگر حوزه هاي ادراك، شناخت، ارزشي، گرايشي، قابليت ها و باورها كه از يك فرد كرد، شخصيت ويژه و منحصربفردي خلق مينمود، دچار دگرگوني شده و فرزندان ملت كرد تا حد “موجوديت هاي ژلاتيني”، هويت از دست داده اند (و می دهند)؛
اصلاح مسیر و تلاش برای بازگرداندن این آسیب جدی، نباید با هدف “آسیب اخلاقی زدن” بلکه باید با نقد کردن به روش درستت علمی و با “رعایت اصول اخلاقی” همراه باشد.
بزرگان می گویند: “پدید آوردن کارهای ماندگار، شوری و شخصیتی با ویژگی های بزرگ منشی، راستگویی، انصاف و حقق شناسی می طلبد نه نمایشگری و بس به بهای خوار شمردن دیگران به هر دستاویزی”….
اگر ملت كرد دربرابر فرهنگ ديگر، به صورت خاضعانه با شيفتگي و سلب هويت فرهنگي برخورد و همه عناصرفرهنگي خود را بهه پاي هويت فرهنگي ديگر قرباني و به سرعت عناصر بيگانه را پذيرفته است (و می پذیرد)؛
اگر حوزه هاي ادراك، شناخت، ارزشي، گرايشي، قابليت ها و باورها كه از يك فرد كرد، شخصيت ويژه و منحصربفردي خلق مينمود، دچار دگرگوني شده و فرزندان ملت كرد تا حد “موجوديت هاي ژلاتيني”، هويت از دست داده اند (و می دهند)؛
اصلاح مسیر و تلاش برای بازگرداندن این آسیب جدی، نباید با هدف “آسیب اخلاقی زدن” بلکه باید با نقد کردن به روش درستت علمی و با “رعایت اصول اخلاقی” همراه باشد.
بزرگان می گویند: “پدید آوردن کارهای ماندگار، شوری و شخصیتی با ویژگی های بزرگ منشی، راستگویی، انصاف و حقق شناسی می طلبد نه نمایشگری و بس به بهای خوار شمردن دیگران به هر دستاویزی”….