نمایەای از شکست دولت- ملت ایرانی
دولت- ملت ایرانی شکست خورده است چون هرگز نتوانست پویایی مثبت تولید کند و کالای سیاسی درخور به شهروندان ارائه بدهد به همین دلیل مشروعیت خود را نیز از دست داده است.
در یک دولت- ملت شکست خورده استانداردهای زندگی رو به وخامت می رود زیرساخت ها فرسوده می شوند طمع حاکمان بر مسوولیت هایشان در قبال مردم غلبه می کند دشمنی های قومی، زبانی و آیینی ظاهر می شوند و ترس از دیگری به نقطه برخورد و درگیری و نفرت و سرکوب می رسد.
ناهماهنگی بین منابع در دولت- ملت شکست خورده همچنین یک فاکتور مهم است و بیان قدرت رسمی اغلب محدود به یک یا چند منطقه خاص قومی شده است.
دولت- ملت شکست خورده دارای نهادهای ضعیف یا معیوب است، قوه مقننه آن، ماشین مهر پلاستیکی است، قوه قضاییه مشتق از قوه مجریه، و بوروکراسی، مدت هاست احساس مسوولیت حرفه ای خود را از دست داده است. نیز نیروهای مسلح به شدت، سیاسی شده اند.
زیرساخت های رو به وخامت یا تخریب شده و از کار افتاده حالت های دولت- ملت شکست خورده را نشان می دهند و منابع سرمایه ای برای عمران، از اولویت خارج شده اند.
در یک دولت- ملت شکست خورده تفاوت های درآمدی میان شهروندان به بیشترین مقدار می رسد و سیستم های آموزش و بهداشت، به سطوح فزاینده ای از فرسودگی سقوط کرده اند.
دولت- ملت های شکست خورده فرصت ها ی اقتصاد ی بی نظیری را فراهم می کنند، اما فقط برای تعداد معدود ی از افراد ممتاز. افراد نزدیک به حاکم یا الیگارشی حاکم ثروتمندتر می شوند در حالی که برادران کمتر خوش شانس آنها از گرسنگی می میرند.
فساد در دولت- ملت شکست خورده اغلب در مقیاس غیرعادی مخرب، ظاهر می شود، فساد خرد یا روان کننده گسترده است و سطوح فساد مالی افزایش می یابد، به ویژه رشوه دادن به هر چیز ی که می تواند در مناقصه قرار گیرد.
یک دولت- ملت هنگامی شکست می خورد که ظرفیت حکومت روبه وخامت گذاشتە و ظرفیت اندکی که هنوز باقی می ماند تا حد زیادی به ثروت عده معدودی یا قومیتی یا جمعیتی مورد علاقه اختصاص داده شده است.
دولت- ملت های شکست خورده وقتی متشنج، عمیقا درگیر، خطرناک وبه شدت مورد رقابت جناح ها ی متخاصم قرار می گیرند مستعد جنگ داخلی می شوند و این نقطه، سرآغاز فروپاشی پس از همه جانبه شدن آن است.
دولت- ملت ایرانی، به این دلایل شکست خورده است و فروپاشی متعاقب آن نیز حتمی است چون یک حالت فروپاشیده، یک نسخه افراطی از یک حالت شکست خورده است؛ سیاه چاله ای که یک سیاست شکست خورده در آن سقوط خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
Robet l. Rotberg, The new Nature of Nation-State Failure، 2002