همەی نشانەهای فروپاشی
مقایسە آماری بین دو دهە ۱۳۹۰ و ۱٤۰۲ در برخی زمینەها را ببینید:
تعداد خودکشی: از ٣٣١٤ بە ٨۲٥۰ با ۲.٥ برابر افزایش،
تعداد ترک تحصیل: از ۳٤۷۰۰۰ نفر بە ۹۳۰۰۰۰ نفر با ۲.۷ برابر افزایش،
میانگین معدل دانش آموزان:
در رشتەی تجربی از ۱۳.۱ بە ۱۱.۲ با ۱٤درصد افت،
در رشتەی ریاضی از ۱۳.۹ بە ۱۰.۷ با ۲۳ درصد افت،
در رشتەی انسانی از ۱۰.۳ بە ٨.۷ با ۱٦ درصد افت،
مجموع تعداد سقط جنین از ٨۰۰۰۰ بە ٥۰۰۰۰۰ با ٦.۲٥ برابر افزایش،
سرانەی درآمد ملی سالانە: از ۱۱۰ میلیون تومان بە ٨٨.٤ میلیون تومان با ۲۰ درصد کاهش،
نسبت هزینەی زندگی دهک ثروتمندترین بە دهک فقیرترین: از ۱۱ برابر بە ۱۲.٨٦ برابر با ۱.۷ درصد افزایش،
خط فقر خانوادەی چهار نفرە: از ۱.۷ میلیون تومان بە ۱۱.۲۱ میلیون تومان با ٦.٦ برابر افزایش.
این مقایسەی آماری بازتاب چیست؟
افزایش بیمعنایی زندگی،
فروپاشی امید اجتماعی،
نابودی پیوندهای حمایتی خانوادگی و جمعی،
بحران روانی ساختاری،
احساس بیقدرتی مزمن در برابر تغییر،
فروپاشی نظام آموزشی،
فقر و نابرابری،
ناامیدی نسلی،
حاکمیت ناکارآمد،
افزایش نابرابری،
شکاف طبقاتی،
تضعیف سرمایەی اجتماعی،
کاهش بهرەوری اقتصادی،
رکود در اقتصاد کلان،
ناکارایی مدیریتی،
فشار بیشتر بر معیشت خانوارها،
بحران اقتصادی،
فروپاشی اعتماد بە آیندە،
فقدان حمایت های اجتماعی و حقوقی،
ضعف نظام آموزشی،
معلمان خستە،
ناکارامدی محتوای درسی،
سیاست های تمرکزگرایانە،
نرخ تورم بالا،
رشد خط فقر،
افزایش واقعی فقر،
شکست کنترل فقر،
شکاف طبقاتی شدید.
و اَبَر بحران های دیگر چون بحران انرژی، بحران منابع، بحران استهلاک، بحران زیست محیطی، و بحران مدیریت را بە این آمار اگر بیفزایید درخواهید یافت فروپاشی ایران، یک حقیقت است و شمارش معکوس برای ساعت صفر فروپاشی، دیرزمانی است آغاز شدە است.
بە نوک قلە نرسیدید، مثل برف، آب خواهید شد….
