سرانجام روزی
….و سرانجام، روزی شکمهای “خالی”، بر اسلحههای “پر” پيروز خواهند شد… (ب.خ)
….و سرانجام، روزی شکمهای “خالی”، بر اسلحههای “پر” پيروز خواهند شد… (ب.خ)
Game is not over yet سلطه گري و جنايت تو نفرت را در عمق وجودم کاشت به جاي قلم و کتاب اسلحه و نارنجک در دستان ام گذاشت به جاي مدرسه به پشت سنگرها فرستاد و آنگاه که به جاي آموختن زندگي امر به مردن کردي الزام مايوسانه، جنگ جلوه اي شکوهمند در وجودم شد...
تمام حلقه های عشق را، به پیروی از هفتم سیاره ی منظومه، زحل وار، به دورت خواهم چرخید و، سینه ام را، به تلافی همه ي مرگ-لحظه هاي دوري خواهم شکافت، تا با سپاردن قلبم به تو، اندکی از آب رفته را، به سرچشمه ی امید، بلکه بازگردانم…. يقين دارم زندگی، همواره بیش از آنی...
و زخم هايي که هرگز التيام نمي يابند ….مازيار بهروز درباره ي همکاري حزب توده به همراه سازمان فداييان اکثريت با مقامات نظامي در غرب کشور مي نويسد: “در آذرماه60، “رحمان کريمي” عضو “اکثريت” و “غني بلوريان” عضو “حزب توده”، نامه ي تشکر آميزي از...
نام و نامه و ناموس و نان در کف نامحرمان دیار عشق، خونین و نابکاران، شعله های خشم، انگیخته روزگار جنون جنایت روزگار جنون جنایت **** جنون جلوه گری “در” یک تمنای بالغانه برافروخته گی بزرگترین احساس “و” پیوستار جنبشی عینی “از” جوشش ژرفترین چشمه های زندگی...
….“باررزترين نمونهي سياست خنثيسازي به انفعال كشيدن مردمان فرودست را ميتوان در واقعهي تاريخي سرزمين “ليديه” مشاهده كرد. كوروش پس از آنكه شهر اصلي “ليديه”، “سارديس” را فتح كرد “كرزوس”، پادشاه ثروتمند و افسانهاي آن سرزمين را بخشيد و او را به قتل نرساند اما براي او خبر آوردند كه اهالي سارديس...
دیاکو مروتی: شبکه های اجتماعی مجازی نسل جدیدی از فضای روابط اجتماعی هستند که با اینکه عمر زیادی ندارند، توانسته اند به خوی درزندگی مردم نقش ایفا کنند. مردم بسیاری در سنین مختلف و از گروهای اجتماعی متفاوت در شبکه های اجتماعی مجازی کنار هم آمده اند و از فاصله های بسیار دور در دنیای...
….اکنون بايد وارد نقطه عطف ديگري شد و آن، سپردن اختيار مشارکت يا عدم مشارکت در انتخابات به خود مردم است چراکه به باور من، جنبش اجتماعي در لايه هاي نهان، اکنون از نيرويي کاملا تاثيرگذار برخوردار است و خود مي تواند تصميم بگيرد که آيا بايد مشارکت کرد يا نه. از اين رو، کاراترين...
يادم هست در جايي خوانده ام هنگامي که انقلاب خلق هاي ايران پيروز شد و آيت الله و پيروان او، انقلاب را با بهره جويي از “احساسات” و “نااگاهي” توده ها مصادره کردند يکي از شاعران پرآوازه ي آن ايام، ابياتي سروده بود که مضمون آن چنين است: “بدا به حال مردماني که پيام آور...
جهانم بي تو يک “الف” کم دارد سرزمينم يقين بدان “نيکروز” را به نام تو قرعه زده ام پيمان بسته بهشت را با تو خواهم ساخت “کردستان” نام خواهم گذارد…....