Browse Category

فارسی

791 Articles
Behzad

تانک ها در روزی که از هميشه آرام تر بود اين بار، به شقيقه‌ی “ژوان” شليک کرده بودند…

April 26, 2013

بابک اسماعيلي عزيز زير يکي از پست هاي من، سروده اي زيبا از خودش را گذاشته بود. از ديروز تا الان، بهانه مي گيرم براي شعرش و صد البته، انگيزه اي که شد تا بنويسم: بابک عزيز نوشته بودي اميدواري “موشک ها به کلاس هاي نقاشي بچه ها اصابت نکند”. پروفايلت را پيش تر ديده...

Behzad

هدف

April 25, 2013

“هدف”، زياد هم دور نيست، مُد شدن “عينک دوربين”، اين روزها، دردسر ساز شده است…. (ب.خ)  

Behzad

“کرد” هستيم اما “کردستانی” نه

April 25, 2013

(…”کرد” گاهي چنان در “هويت حزبي” محو مي شود که فراموش مي کند براي چه، به حزب روي آورده است و اگرچه مدعي است براي رهايي کردستان، گام به مبارزه گذارده است اما “ناخودآگاه” او، هويت حزبي” او مي شود نه “هويت ملي” او. از اين رو ديده مي شود که...

Behzad

شايد…

April 25, 2013

(شايد نسلي که در دهه ي دوم اين سده، جغرافيا خواهد خواند باور نخواهدکرد نقشه ي خاورميانه، پيش تر، مانند امروز بوده است. مهم تنها آن است که آماده باشيم و “با کمترين هزينه بر مادر ميهن”، از اين “دوران گذار ناپايدار”، عبور کنيم….) با نزديک شدن احتمالي سقوط سوريه (عمدا سقوط...

Behzad

کاش من و تو

April 24, 2013

کاش من و تو، بی من و تو، “ما” بشويم….

Behzad

از کدامين تمدن می‌گويید؟!!!

April 24, 2013

بهتر نیست تاریخ این تمدن را یک بار دیگر، به “نظر” نه، به نظاره” بنشینید از کدامين تمدن مي گويید؟!!! به کدامين تمدن مي بالید؟!!! بهزاد خوشحالی (از همان تمدني سخن مي گوييد که که همه ي ملت ها را کوچک مي خواند و تحقيرشان مي کند اما اگر واژگان همان ملت ها را از...

Behzad

در پشتيبانی از اول می، روز جهانی کارگر به عنوان “روز همبستگی با کولبران کردستان”

April 23, 2013

تلخيص و الحاقات: بهزاد خوشحالي کولبري و تجارت جمداني دکتر پرويز پيران جامعه شناس به موضوع کولبري پرداخته است که خلاصه ي نوشتار ايشان را در اينجا مي آورم: -کولبري در کردستان،تجارت چمداني و هرنوع تجارت مرزي غير رسمي، در آخرين تحليل، تلاش بي وقفه يبيکاران و فقرا براي انطباق با فقر روبه رشد و...

Behzad

خیسِ سوم …!

April 21, 2013

وحید کمالی: بهش گفتم امروز بارون شدیدی اومد و منم داشتم توی خیابون رانندگی میکردم . یه دفعه هوس خیس شدن کردم ! ماشین رو کشیدم کنار جاده و رفتم زیر بارون …احساسم رو که ازش گرفتم اومدم نشستم تو ماشین دوباره …. گفت : مگه امروز بارون اومد ؟ گفتم : یه بارش حسابی...

Behzad

آويخته

April 21, 2013

آويخته بر فراز خويش چوبه دارم را به دوش مي کشم به کدامين گناه؟ افسون فرينده ي “حقيقت”؟ حق موجوديت؟ پي افسانه ي رهايي؟ خواستن “سرنوشت؟ خاستن، “سَر” نوشت؟ از کدامين نقشه مي آيم من؟ اين گونه سرخ، نقش آلود؟ همه فصل، فصل خون؟ گناه آلود؟ بسياري تاوان؟ بسياري تاوان؟ آري آري...

Behzad

شايد در کتاب تاريخی

April 21, 2013

شايد در کتاب تاريخي که پدرم براي من به ارث گذاشت، يک جمله جامانده بود اما من براي دخترم خواهم نوشت: “فرزندم! دشمن بسيار ناتوان تر از آن بود که بر سرزمين ما چيره شود، ما، خود، خود ما، پيش از رسيدن آنها، همديگر را تکه تکه کرده بوديم”…. (بهزاد...