they are devils of fellows
اپوزیسیون ایرانی، یک بیگانه ی بیرونی است و به دلیل نادانی نسبت به اوضاع داخلی -در عین اینکه نمی خواهد این نادانی را بپذیرد- بر اساس جهل خود عمل می کند.
درد دیگری هم دارد: عمیقا خودخواه است؛ با غرور احمقانه، همچنان خود را درون پوسته نگه داشته است.
و همچنین درد دیگری هم: از ایده های فانتزی، خوشش می آید.
نگون بختی دیگری که باید بدان اشاره کرد یکنواختی ذهنی است. یکنواختی ذهنی باعث خُرد شدن او شده است.
تلاش برای احیای قهرمانان قدیمی، از دردهای دیگر این اپوزیسیون است. آنها همواره عوامل واقعی موجود را به محاق قهرمانان قدیمی می برند.
و غیرمتعارف سازی، از برجسته ترین ویزگی های آنهاست گویی بدون این ویژه سازی، نمی توانند زندگی کنند.
****
برای رسیدن به نقطه ی دگرگونی در ایران، دینامیسم داخلی را باید به امر غیرقابل انعطاف در برابر رژیم تبدیل کرد. موضوعی که نیاز به رویکرد سیستمی دارد. دگرگونی در ایران همچنین مستلزم همبستگی هژمونیک است. این هم نیاز به نگرش سیستمی دارد.
علاوه بر رویکرد سیستمی، اپوزیسیون ایرانی نیازمند پیچیدگی ذهنی خلاقانه نیز هست که متاسفانه در هیچ یک از مدعیان کنونی، چنین ویژگی هایی دیده نمی شود.
این ها نیازمندی های پس از غلبه بر صفاتی است که پیش از این برشمردیم و به عبارتی شروط کفایت است.
علاوه بر این ها حتی اگر تمام به اصطلاح اپوزیسیون ایران هم با هم جمع شوند چون جمع شدن آنها از الگوی “شیاطین متحد” الهام گرفته است نخواهند توانست یک سنگ را هم جابجا کنند.(they are devils of fellows)
****
به اصطلاح اپوزیسیون ایرانی، نه اخلاقی است، نه سیاسی است و نه عقلانی. سه ویژگی اساسی که اگر هر اپوزیسیونی نداشته باشد همینی می شود که اکنون هست.