ایرانی اسمع عینک بتدمع
تا حالا شدە است از خودتان بپرسید چرا ملت های منطقە، این همە از ایران و ایرانی متنفرند؟ من خودم شخصا این موضوع را لمس کردەم؛
در دورەهای زبان، زمانی کە با پناهندگان سوریە و عراق و افغانستان، همکلاسی می شدم هنگام معرفی می گفتم از کوردستان می آیم اما همیشە پرسش کدام کوردستان هم وجود داشت و پاسخ اجباری، “از ایران” بود.
با گفتن ایران، بە وضوح، سنگینی نگاە ها، درهم کشیدە شدن چهرەها و فاصلە گرفتن ها را می دیدم و احساس می کردم. بە تدریج کە می شناختند و می فهمیدند کە ما کوردها، اتفاقا بزرگترین قربانیان اندیشە و کردار ایرانی هستیم نزدیک و صمیمی می شدند، رفاقت می کردند، درد دل می کردند، تبدیل بە بهترین دوستان می شدند، مهمان خانەهایشان می شدم و هنگام معرفی بە خانوادە هایشان، طوری توضیح می دادند کە این کە از ایران آمدە است از آنهایی نیست کە ما می دانیم و می شناسیم، کوردستانی است و بخشی از درد مشترک و….
٭٭٭٭
بە مصاحبەهای مردم عادی عرب در مسابقات فوتبال نگاە کنید، در خیابان و ورزشگاە ها، بە شعارها دقت کنید، عکس العمل های جمعی را ببینید، حتی دولت های عربی -مانند همین قطر- کە بە اصطلاح با شما دوست هستند، بە کشورهای برادر و دوست عراق و سوریە، بە افغانستان، بە ترکیە، بە آذربایجان؛ هیچکس دوستتان ندارد، کمی تندتر، نفرت را در زبان بدن و چشم ها و حرف هایشان می بینید؟ در همین فوتبال آسیایی، چیزی کە روزانە اتفاق می افتد از جنس طبیعی رقابت های فوتبال نیست، فراتر از آن است، نفرت پنهان است از تحقیر عرب ها، تحقیر مردم افغانستان، تحقیر ترک ها و این سوتر، بدبختی مزمنی کە در بغداد و بیروت و دمشق و صنعا و غزە بە خاطر توسعەطلبی فارشیستی و تندروی مذهبی، بە آنها تحمیل کردەاید.
هیچکس دیگر شما را دوست ندارد، همە بە دنبال یک فرصت، حتی در ورزش و فوتبال هستند کە با شکست هایتان، شادی کنند و نفرت پنهان خود را از جنایت هایتان، از افراطیگری و تحقیرهایتان، از همە چیزتان اینگونە بیان کنند:
ایرانی اسمع، عینک بتدمع؛
شما اشک و خون را مهمان سفرەهای تمام خاورمیانە کردەاید.
اکنون همە از شما متنفرند….
