نمیدانم …
نمي دانم روزي که براي نخستين بار دست هايت را به قلبم بازخواهم فشرد چه احساسي خواهم داشت؟ “عشق”، “ترس” يا “شِرک”؟ عاشقانه دوستت دارم، از جنس لحظه، در امتداد زمان ترس از دست رفتن دست هايت که افسون فريبنده ي حقيقت را در قلبم، تجسمي از زيباترين ها نقش زد و...
