Browse Category

بژاردە باس

211 Articles
Behzad

ماهی ها چقدر اشتباه می کنند!

June 17, 2011

ماهی ها چقدر اشتباه می کنند! قلّاب، علامت کدامین سوال است که بدان پاسخ می دهند؟…آزمون زندگی ما، پر از قلّاب هایی است که هنگامی اسیر طعمه اش می شویم تازه می فهمیم ماهی ها بی تقصیرند! حسادت، کینه، خشم، انتقام، ترس، شهوت، خیانت…من اسیر کدامین طعمه خواهم شد؟ سرزمین من! دانشی عطا فرما تا...

Behzad

تشخيص مراتب عشق

May 23, 2011

تشخيص مراتب عشق و تاثير آن، رمزينه ي فهم پذيري انسان است. مراحل عشق ورزي از “عينيت”(Objectivity) تا “عشقيت”(loveility) – رفتار تا پندار- به اين اشكال نمود پيدا مي كنند: ۱.محتاطانه ۲.مكارانه ۳.پيوست ۴ .شكل گيري(به صورت توده وار) ۵.تثبيت دايمي قالب (قالب دايره اي، مرحله...

Behzad

امروز به پايان مي رسد

May 4, 2011

امروز به پايان مي رسد از فردا برايم چيزي نگو من نمي گويم فردا رزو ديگري است فقط مي گويم تو روز ديگري هستي تو فردايي همان که بايد به خاطرش زنده بمانم

Behzad

برای مادران، رفتن همیشه زود است

April 25, 2011

تقديم به تمام مادران جهان به خلسه ای آرام فرورفته، گویی سرانجام احساس می کند وجودش اکنون مهياي سفر شده است *** وجودش انباشته از دردهای دیگران بود ، اضطرابی آگاهانه بر همه آنچه درماندگی اش می خوانند و رنج می نامند . مردن و مرگ و درباره اش شنیدن را خوش نداشت، بارها بر...

Behzad

بهتر نیست در ایامی که …

April 10, 2011

بهتر نیست در ایامی که پرچم فراموشخانه های “علیه تروریسم” را به دستمان می دهند تا به جای “دفاع مشروع” ، بر سر این و آن بکوبیم، خود ابتدا “تروریسم شخصیت” را کنار بگذاریم. به گمان من”تروریسم شخصیت”، سیاه ترین نوع تروریسم است و تنها کسانی اقدام به جعل...

Behzad

قدرت آن قدر پلید است

April 4, 2011

قدرت آن قدر پلید است که هرکسی را_هرکسی را_ ممکن است ببلعد اما چون سرشت آن از طمع است به مانند ط و م و ع توخالی است.

Behzad

به جای آنکه دوست داشته باشیم

March 25, 2011

به جای آنکه دوست داشته باشیم، اسیر می کنیم. ما خودم اسیر هزار ویک زنجیر دیگر هستم، چرا می خواهیم یکدیگر را (با هر نامی) اسیر کنیم ؟؟؟! و…کمترین انتظار من این است: به جای آنکه دوستم داشته باشی باورم کن. آنانکه باورت می کنند یک گام از آنان که دوست ات دارند پیش...

Behzad

عمری مسخرگی کردم

February 11, 2011

…عمری مسخرگی کردم تا مردم را با حقیقت آشتی دهم اما آنها فقط خندیدند(چاپلین) …و در این نیسستستان ناهست و نبودباش، من و از جمع انگشتان دست، ” اندکی ما” رسیدیم و پوسیدیم بلکه از همهمه های بی همه ی این همه نیار، فریادی، اما….سکوت ماند(در قبرستان انسانی) و شباویز خواند(بر...

Behzad

نورباران مرگتان باد

February 11, 2011

چه پرطمطراق می نوازید دهل، چه رسوا می بارانید نور، چه شرم آور می پاشید رنگ، شکوه مرگ سالگی تان را، شکوه مرگ و زندان و شکنجه، عذاب و اسارت و اعتیاد، فقر و فحشا و ستمگری، نورباران، بر دل ریش این ملت، فخر می فروشید؟، …، اکنون ملتی در دل این اقیانوس بیکران جهان،...

Behzad

از اردیبهشت می آیم من ای به حکم بهمنی بودن ات فروریختنی

February 8, 2011

شکایت نخواهم کرد دیگر، شکایت نخواهم داغ جهل ات را ننگ، بر پیشانی، شکایت نخواهم کرد سرخ نیزه ی برساخته از بید سرزمین ام را، بیداد، نشسته بر پیکرم، گله نخواهم گذارد این کور گره گلو آزار را چنبره زده بر گردن ام، می دانم این مارپیچ جان ستان، تقاص همان پژمرده نوغنچگان است که...